این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات مختلفی راجع به کنگره ملی کرد ، طی هفته گذشته مرا هم کنجکاو کرد . منابع و تاریخچه ای تهیه کردم و این مطلب فقط از زاویه دید شخصی خودم است که قطعا بدون اشکال نیست و حتما "تائید یا علیه" فرد یا جریانی هم نیست . برای یک ورود منصفانه و بی طرف ؛ و تحلیلی نسبتا منطقی ؛ 3 زاویه ورود با درک شرایط زمانی را نگاهی میکنیم . این 3 ضلع ورودی به مثابه مثلثی با هم مرتبطند . ضلع داخلی ؛ ضلع منطقه ای وضلع جهانی ! کنگره ملی کرد...چرا !؟
کردستان عراق ازجهاتی مختلف شرایط و گذشته خاصی داشته است . 2 حزب اصلی و با نفوذ اتحاد میهنی و حزب بارزانی ، بعد از اشغال کویت و ایجاد پرواز ممنوع توسط غرب درکردستان عراق درجریان جنگ اول کویت ؛ و بعد ازجنگ و کشمکشهای داخلی فراوان ؛ کردستان عراق را به دو بخش غیررسمی بین خودشان تقسیم کردند . ازنظر سیاسی ومنافع ؛ حزب میهنی جلال طالبانی بیشتر به حکومت اسلامی ایران تمایل داشت وتکیه میکرد و جریان بارزانی به دولت ترکیه و خود صدام . این تناقض که چرا حزب جلال طالبانی با پیشینه و خمیرمایه "چپ تر" با راسترین حکومت متحد میشود ؛ سابقه تاریخی دارد که درحوصله این نوشته نیست . فقط و به طورخلاصه ؛ ظاهرا حکومت شاه ایران درزمانهای قدیم پدرمسعود بارزانی به همراه تعداد زیادی از اقوامشان را ؛ طبق توافقی تحویل حسن البکردرعراق میدهد که جملگی قتل عام میشوند . این زخم کهنه از همان زمان جریان مسعود بارزانی را ازحکومتهای ایرانی گریزان کرده است و درنتیجه درجهت گیریهای سیاسی هم صحنه متناقض به نظر میرسد .
بعد از سقوط صدام و مسئولییت رسمی جلال طالبانی که رئیس جمهورکل عراق شد ، تلاش برای نفوذ بارزانی ها درکل کردستان منطقی به نظرمیرسد . اما برای بستن رسمی این شکاف غیر رسمی ؛ بهترین شرایط داخلی و منطقه ایی و جهانی ظاهرا امروز فراهم شده است . روز دوشنبه ٣١ تیر ماه نشستی به فراخوان مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق٬ با شرکت ٣٩ جریان مختلف از کردستان عراق٬ ایران٬ ترکیه و سوریه به منظور بحث بر سر تشکیل "کنگره ملی کرد"٬ صورت گرفت . این کنگره قرار است ٢٤ اوت 2013 برگزار شود .
طبق خبرهای تائید نشده مسعود بارزانی به عنوان میزبان ازتمام نیروهای مستقردرکردستان عراق رسما خواسته که باید درکنگره شرکت کنند؛ والا ادامه حضورشان درکردستان عراق موضوعییتی ندارد و عذرشان را خواسته است . به خاطرشرکت نمایندگان حکومت اسلامی دراین کنگره ، یکی از نیروهای مستقردرکردستان که اولش به خاطرهمین حضور حکومت اسلامی قصد شرکت نداشته ؛ مقداری فکرزده که : اگه شرکت نکنیم که باید جمع کنیم و برویم ....ولی به کجا !؟ و چون جوابی پیدا نمیکنند اعلام میکنند که ما روز اول کنگره نمیاییم و روز دوم که نمایندگان حکومت اسلامی نبودند میآییم !! یکی دیگر ازنیروهای مستقردرکردستان هم اعلام کرده که ما روز سوم میآییم تا نمایندگان حکومت اسلامی کاملا ازمحل دور شده باشند ....!! خلاصه اینکه شرکت یا عدم شرکت نیروهای مستقردرکردستان به معنای بود و نبودشان است. پس همه با هم شرکت میزنند...! با گذشت زمان تشخیص درست آن تصمیم تاریخی زنده یاد منصورحکمت در خروج ازعراق ؛ کرارا مهر میخورد !
جلال طالبانی ازماهها پیش به دلیل بیماری به کما رفته است . درعلم پزشکی کما عمدتا همان مرگ طبیعی ست با علائم نباتی . درنبود کامل جلال طالبانی حزب میهنی کردستان امکان جایگزن کردن فردی به جای جلال طالبانی را ندارد . ازنظرتجربه و عملکرد و کل پروسه سیاسی و غیره ....جلال طالبانی آن وزنه سنگین و تاثیرگذاری بود که غیرقابل جایگزین است . پس طبیعی ست که موضوع شناخته شده هژمونی و بستن شکاف کردستان عراق و یکپارچه شدنش کاملا درمنطق سیاست قابل فهم است . حتی اگربارزانی ها نبودند هرنیروی دیگری هم همین رویکرد را میداشت . پس عدم شرکت هرنیرویی که درکردستان مستقراست تلویحا به رسمییت نشناختن همین هژمونی یک پارچه است که به مزاج کاک مسعود و هیچ کاک و میزبان دیگری خوش نمیآید !
درسطح منطقه ای بحران وچالش تقریبا تمامی مناطق کردی را فرا گرفته است . کردستان ترکیه و کردستان سوریه به شکل 2 علامت سوال بزرگ خود نمایی میکنند . اینکه درتحولات سریع پیش رو این 2 علامت سوال منطقه ایی به چه شکل جواب بدهند......از الان قابل پیش بینی نیست . ولی آنچه قطعی به نظر میرسد بقیه مناطق کردنشین درسطح منطقه؛ تحت هژمونی سیاسی کردستان عراق باید زانو بزنند ! بارزانی ها با بستن شکاف داخلی کردستان عراق و با گرفتن هژمونی کامل ، راه هژمونی منطقه ایی را هم هموارمیکنند . پس بارزانی حق دارد که پیام بدهد هرکس شرکت نمیکند برود...پس نیروهای مستقردرکردستان هم حق دارند نهایتا یک تصمیمی بگیرند که بتوانند فقط زنده بمانند !
درسطح جهانی و تحولات پس و پیش موجود ؛ سیاست غرب با پشت ابروی هیچ حزبی یا فردی هماهنگ نیست . کنگره ملی کردستان عراق بدون هماهنگی و کردیت سیاسی غرب هیچ معنایی ندارد . کردستان عراق سالهاست سوگولی خاص وال استریتیها شناخته شده است . زمین سیاسی کردستان عراق ازهمین الان راه تحولات پیش رو را تا حدودی سمت و سو داده است . ممکن است بشود هزار و یک دلیل تاریخی و سیاسی و غیره ....آورد که کردستان عراق را برای یک مرکز سیاسی کردی درسطح منطقه لایق میکند ؛ ولی برای غرب فقط یک دلیل پایه ایی معنا دارد ." نفت "
ظاهرا وازهمه بی معناتر وضعییت کردستان ایران است که حکومت اسلامی آن را به حالت خنثی کشانده است . حدس من این است که به دلیل بافت وجودی حکومت اسلامی ایران ؛ کردستان ایران بیشترتابع تحولات داخل ایران است تا بقیه مناطق کردنشین . حضورنمایندگان حکومت اسلامی درچنین کنگره ایی و تائید آن درکنار سایرنیروهای مثلا برانداز؛ یک خواست قلبی نیست بلکه یک انتخاب بین بد و بدتراست. حکومت اسلامی ایران با این حضورمتناقض فقط اعلام کرده است که نیازی به واردات بحران ندارد . تاریخا دراین زمینه خودکفا هستند و حتی خودشان انواع بحرانها را صادرهم میکنند !
اهداف "کنگره ملی کرد" ازنظرداخلی با کوبیدن میخ هژمونی ویک پارچه شدن کردستان عراق توسط بارزانی ها معنا میگیرد...ازنظرمنطقه ایی هم همین هژمونی سیاسی برای حال همه طرفین خوب است به خصوص دولتهای ترکیه و سوریه که تاریخا تمایلی به کیسهای کردی درجغرافیای خودشان ندارند ، درسطح جهانی و سیاست نظم نوین برای خاورمیانه بزرگ هم ؛ هرتابلو و تحول غیرقابل پیش بینی با همین هژمونی منطقه ایی راحترقابل مهار است !
http://www.youtube.com/watch?v=QRDU5wLAedE
اسماعیل هوشیار
13.08.2013