سید موسی عثمان هستی
هفت ثور وهشت ثور دو روی یک سکه است
هردو کفن یک رنگ و از یک تکه است
تاریخ وطن را تو زنی گر یک بار ورق
دردامن قاتلین چو قصاب، داغ لکه است
شاعربی وزن وبی ترازوی یابوسوار
زمانیکه توافق دربین سران هشت ثور وهفت ثوردرجبل السراج بین ثوریان یعنی حزب دموکراتیک خلق ومجاهدین قرارداد دوستی وهم سنگری صورت گرفت، چند سطری درقسمت شهرتاریخی جبل السراج وثوریان نوشتم. نوشتۀ طنزگونه بود که شرینی و تلخی نوشته دارای یک وزن بود که عنوان آن نوشته کچیری قروت طنزبود. از شما چه پت کنم درآن وقت نوشتم ولسوالی جبل السراج قبل از ساختن بند برق، ولسوالی نبود، بلکه کوتوالی بود وکوتوالی آن زمان را به نام زن بارۀ مشهور وطن، درحقیقت رییس بلدیۀ شهرکابل وبه ظاهر امیر دولت خداداد افغانستان، بعد مرگ پدرکه صاحب کرسی شد، او را لقب سراج الملت ودین داده بودند، چون قبل از رسیدن به کرسی تخت و بخت، تقسیم گران القاب ضیاء (روشنی ) را به امیرعبدالرحمن خان داده بودند. القاب سازان اطراف سلطنت به خاطرالقاب پدراش نتوانستند کوتوالی را به نام روشن یا روشن الجبل بگذارند.
امیرکه مرد هفته فهم بود بعدها متوجه شد که به نام یک پادشاه که زیرقول اش یک امپراتوری بزرگ (انگلیس )مانند ستون کرم خورده قراردارد، توهین است، امرکرد که مرکز را از چهاریکار به کوتوالی جبل السراج انتقال دهند تا به امیر بینی خمیری شود، مثلیکه مرکز قطغن، خان آباد بود، به بغلان انتقال دادند و حالا به پلخمری.
آری هفت ثور و هشت ثور دو روی یک سکۀ ناچل، نمبربدل در جیب تاریخ ملت افغانستان است.
در آن روزهایکه ثوریان دور یک میز باهم نشسته بودند، از آب زلال درۀ سالنگ حلق های خسته وجنگ زدۀ تلخ خود را تازه می کردند.
دوستی از من پرسیده بود که ثور به معنی گاونراست، مجاهدین خر نر اند، ما چطورمی توانیم هردوی این ها را ثوریان گوئیم ؟
من گفتم دوست عزیز به فکر تو نجیب الله گاو است و مسعود که زیر بار سوسیال امپریالیسم روس و امپریالیسم امریکا قرار دارد و از هردو پول می گیرد، حیثیت یک خر باربر را دارد؟
نزد من هم نجیب الله یک گاو است هم مسعود. ثور به عربی گاو نر را می گویند که قلبه کند ، ولی در وطن ما گاوهای قلبه ئی را به نام گاوخسی قلبه ئی، یا گاوی غیرخسی قلبه ئی دهقانان یاد می کنند. بعضی از گاو های جوان خصیه های شان را خال کوبی می کنند که خسی شوند و توان جست وخیز زدن را نداشته باشند ، اما گاو دیگر را خسی نمی کنند که هم قلبه کند وهم سرماده گاوها بالا شود که از او نسل گیری کنند. نجیب الله را خسی ساختند، ولی مسعود را به دم خسی جولان دادند و به حال خوداش نگهداشتند.
حالا که هفت ثور رسیده، دوستم به من نوشت که عجب تحلیل طنزی سال های قبل کرده بودی، واقعاً هردوی شان دو نرگاو بودند، یکی خسی و دیگری خسی ناشده که بعدها از گاو خسی ناشده، طالب به وجود آمد و گاو خسی شده درآخور ملل متحد میخکوب و به خاطر روزقربانی حفظ گردید.
بلی همان روزیکه ربانی گفت طالبان خودجوش کفتران صلح اند، من نوشتم تولد دیگری در راه است که از حماقت ثوریان به وجود می آید که زادۀ ثوریان، طالب شد. مرگ به تاریخ زده های هشت ثور و هفت ثور