افغان موج   

جنگ غاصبان نبرد نابرابر:

پیشگفتار

نوشتۀ: انجنیر خلیل عالم ( انجینیر برق )

ما در آغاز یک جنگ جدید قرار داریم: .

این جنگ عقل , دانش , تخصص , تیز بینی , مهارت , فن نوین و حافظه است این جنگ علم و تکنولوژی است .

 جوانان رنج کشیده افغانستان  قربانی جنگ سرد وگرم و بی عدالتی  جهان بودند هنوزهم ازاین زخم ناسور خون میچکد وشفا نیافته است که جنگ جدید آغاز شده است . ( این جنگ غاصبان و نبرد نابرابراست )   چند باراز یک سوراخ گذیده شود تا حریف را شناخت ؟ بلی جوانان تا به کی منتظر خرمن ناکاشته باشیم .  برای گذارازفقروعقب مانده گی و رسیدن به یک جامعه نوین و کشور پیشرفته چه باید کرد ؟  که آینده ی ما بهتر از گذشته  باشد. مشکل کجاست ؟

جوانان برای رسیدن به آرزو های بر یاد شده راه سخت ولی امکان پذیری را در پیش رو دارند. و راهی را که جوانان ما در پیش رو دارند شانه های آهنین و ایمان محکم و تعهد دوامدارآنها را میطلبد . نیرومندی هرملتی به این است که مردم وخاصتاً جوانان آن متحد باشند .واز پراکندگی ونفاق دست بکشند.ومشکلاتی که مانع پیشرفت آنها میشودرا بشنا سند وآنهارا درصدراجندای کارخود قراردهند .  جوانان شاخص های عمده و اساسی که در بالا بردن ظرفیت ها و کیفیت ها موثر میباشد عبارت انداز انظباط اجتماعی, مسئولیت پذیری , واعتقاد به نقش تلاش و کوشش میباشد . وعواملی که باعث عدم پیشرفت و ترقی میشود و نبود ظرفیت ها و کیفیت ها میباشد عبارت از کم دانشی عدم اعتقاد به نقش تلاش و کوشش، نبود خود باوری در جوانان عدم باور به رقابت های سالم و نبود نظام مکافات و مجازات نبود قاطعیت در عدالت است.

برای مثال در یک محل کابل چند بار برق و ترانسفرماتور برق در یک سال میسوزد مردم مجبور به پرداخت پول میشوند اینکه چرا سوخت؟ کسی پاسخگو نیست در هیچ جای دنیا چنین چیزی وجود ندارد . یک ترانسفرماتور برق دست کم 10 سال ضمانت کاری دارد و همچنان در آتش سوزی ها و ساختمان سازی سرکسازی  آبرسانی و غیره در زمینه کسی پاسخگو نمیباشد. یامتخصصان ما یا از دانش کافی بهره مند نیستند یا هم احساس مسئولیت نمیکند درهردو صورت جای مکافات و مجازات خالی است.

سوال اولی  مطرح میشود که متخصصان ما به رقابت های منطقی جنگ غاصبان نبرد نابرابر باور دارند؟ یا خیر؟

مشکل اینجاست مردم نمیدانند که انجینیر صاحب های ما از کدام نورم استفاده میکنند آیا نورمی وجود دارد ؟

دوم:  مشکل عدم موجودیت دانشگاه صنعتی یا مهندسی است . که پاسخگوی مشکلات تکنیکی روز افزون کشور ما باشد. اما راه حل چیست ؟ راه حل این است که مشکلات ذکر شده که یکی از اساسی ترین وظیفه دستگاه های آموزشی و پژوهشی کشور ما است .در آن نهاد  جستجوکرد برای حل و رفع این مشکلات تلاش شود . تا متخصصین دلسوز وطن دوست در این نهاد ها تربیه شوند که درآینده این مشکل را نداشته با شند.

چهارم: مشکل این است که شاید بتوان بیکاری و فقدان موقعیت های کاری کافی متناسب با نیاز های جامعه ی جوان افغانستان و جویای کار را مهمترین بحران جامعه ی فعلی در نظر گرفت. دراین زمینه شایان ذکر است . که در حال حاضر نه تنها صنعت متناسب با نیاز های جامعه رشد کافی ندارد و قادر به خلق موقعیت های شغلی جدید درحد لازم نیست بلکه برخی از صنایع موجود نیز بخاطر نداشتن توان رقابت درمنطقه نبود تخصص و تکنیسین ورزیده، نبود انظباط کاری عدم مسئولیت پذیری نداشتن دانش روز دوچار اند..

این امرامنیت شقلی واقتصادی بسیاری ازشاغلین فعلی را نیز بخطر میا ندازد . شخص شاغل بترس از دست دادن کار خود دست به رشوه خواری میزنند یا هم به کارهای غیر انسانی متوسل میشوند شخص شاغل که با دانش روز شغلی داشته باشد کار دیگری میتواند پیداکند و نیازی به دزدی و یا رشوه خواری ندارد .

پنجم:  راه حل اگر چه تحصیلات عالی با اصلاح شدن مشکلات یاد شده یکی از بهترین راه ها برای رسیدن به آرزو ها است ولی برای همه امکان پذیر نیست . برای جوانانی که از تحصیلات عالی محروم میشوند تعداد شان خیلی بیشتر است ازکسانی که به دانشگاه ها راه پیدا میکنند باید مکاتب صنعتی ساخته شود که هم در رقابت های منطقه و هم به مشکلات تکنیکی افغانستان پاسخگو باشد برای مثال برق رسانی گاز رسانی مخابرات آب و فاضل آب کمپیوتر غیره و غیره که بتواند پاسخگوی مشکلات امروزی و فردای افغانستان باشد و آماده ی نه فقط برای مصرف تکنالوژی های دیگران بلکه برای تولید و کشف

که جوانان ما با دانش روز آشنا شوند و افغانستان را از پلاستیکی شدن نجات دهند مکاتب طوری باشند که هر چند سال یک بار خود را به نو آوریهای منطقه و جهان اعیار سازند. تکنالوژی در داخل کشور بپردازند تا فرصت فراهم شود

جوانان عزیزو وطن دوست: توانایی شما در دانایی شما نهفته است برای فراراز گذشته هولناک فقر و نابرابری و تراژیدی های پی در پی هیچ انتخاب دیگری وجود ندارد جز اینکه روی پا های خود حرکت کنید وخود و وطن خود رااز فقرعلمی نجات دهند فقر علمی یکی ازهولناک ترین و بدترین فقر ها است که جامعه را به زانودر میاورد.  جوانان هیچ چیزی ابدی نیست باید خود را با صلاح عصرخود مجهز کنید  یعنی دانش روزعلم روز اگر انسان دارای مهارت باشد و این مهارت بادانش روز مطابقت داشته باشد در تامین نیاز های مادی و معنوی توانمند میباشد و از فقر و نا برابری و وابستگی رهائی یافته و به آرزوهای خویش نایل میشوند فرد توان مند جامعه را نیز توان مند میسازد و جامعه توانمند رفاه امنیت آرامش و توسعه اقتصادی سیاسی و فرهنگی در پی دارد.