افغان موج   

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌ کنند

چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌ کنند

مشکلی دارم، ز دانش‌مند مجلس بازپرس

توبه‌ فرمایان، چرا خود توبه کمتر می‌ کنند

 

 

به باور من تمام قلم بدستان و کسانیکه توان نوشتن و جراات سخن گفتن  را دارند باید وظیفه ایمانی و‌ وجدانی خود بدانند که توسط نوشته ها و گفتار خود روشنگری کنند و حقایق را برای مردم مسلمان افغانستان بگویند.

در حال حاضر مردم افغانستان در وضعیت خوبی قرار ندارند، هر ملا و هر آخند اگر سواد دارند یا ندارند به نفع خود فتوا صادر میکنند، از دین پاک و مقدس اسلام وسیله ی ساخته اند برای منافع خودشان ...

پروردگارا بتو پناه میبرم و از تو یاری میخواهم، من عاجز نمیدانم اینقدر فتوای که از گوشه و کنار بنام دین مقدس اسلام صادر میشود کدام آن حقیقت است؟

آیا اینها راست میگویند یا تعدادی آنها گمراه شده اند و‌ میخواهند دین پاک اسلام را بد نام کنند.

خوب به یاد دارم که در زمان  حکومت ببرک کارمل و دوکتور نجیب الله شورای علمای که در کابل مسلط بود، مجاهدین را مرتد و واجب القتل میدانستند، اما مجاهدین که در پاکستان و ایران بودند حکومت کابل را حکومت کمونستی و کفری میگفتند و قتل همه را روا میدانستند، یعنی هر دو طرف فتوا صادر میکردند.

بعدا در دوره حکومت قبلی و فعلی طالبان حکومت جمهوریت اشرف غنی و آقای کرزی را حکومت کفری و آنها را واجب القتل میدانستند و شورای علمای کابل هم در راس رئیس شورای علما و تعداد دیگر طالبان را مرتد و کافر میدانستند.

اما از روز که داعش پیدا شد همه را مرتد و خارج از چوکات اسلام میدانند، چه رسد به حزب التحریر و احزاب اسلام گرای دیگر ...

طالبان در زمانیکه علیه حکومت جمهوریت میجنگیدند داعش و گروه های دیگر شورشی را مرتد نمیدانستند اما از روزیکه در کابل قدرت را بدست گرفتند داعش را مرتد و خوارج میدانند و همچنین حزب التحریر را نیز معقول و درست نمیدانند.

و این ثابت شده است هر ملای که در نظام کار میکند به نفع نظام فتوا میدهند، من کمتر از ملا ها شنیده ام که به رضای خداوند بخاطر اسلام صادقانه فتوا بدهد.

چقدر خوب میبود و خداوند راضی میشد که علمای ما از آدرس قرآن و دین فتوا صادر میکردند نه اینکه دین اسلام را ابزار قرار داده از آن سو استفاده کنند.

خوب به یاد دارم زمانی که گروه طالبان ادامه جنگ در افغانستان را جهاد و یک امر شرعی میدانستند اما شورای علمای افغانستان ادامه این جنگ را بغاوت و جفا به ارزش های اسلامی میدانستند من نمیدانم حالا کدام فتوا را باور کنم یکی فتوای جهاد میدهد و دیگری علیه آن یکی بنام اسلام آدم میکشد دیگری بنام این و آن...

به باور من مردم افغانستان از همین لحظه اگر با تقدس های جعلی، بی محتوا و دروغين موجود در جامعه خود مبارزه نكنند جامعه شان تبديل به مردابی ايستاده خواهد شد كه در آن زالوهای مقدسی بوجود می آيند كه فقط با خون انسان تغذيه و رشد می کنند و اين زالوهای مقدس فقط با ويتامين تعظيم و احترام چاق و فربه می گردند، آنقدر چاق كه اگر خون همه ملت را بمکند باز كفاف شان نمی کند و برای زنده ماندن بازهم احتياج به خون بيشتری خواهند داشت.

آنهای كه دارای تقوا هستند خود مشخص اند و محترم و احترام شان در هر حال برقرار است ولی زالوها هم نمايان هستند و هركسی آنان را می بيند که هر روز بنام جهاد و بنام اشغال فتوا های دروغین جیب مردم را خالی می کنند ، مبارزه با اينها يك فريضه است تا اسلام عزیز از سنگينی تقدس دروغین شان به دور بماند.

نمی دانم این قلم تا کجا با من یاری خواهد کرد تا مفصل تر بنویسم، درد دل کنم چون در کشور عزیزم افغانستان بر سر هر شاخی جغدی را نشسته می بينم خدا آخر و عاقبت اين افغانستان پر جغد را به خير كند.

ای مردم، ای فرزندان انسان و انسانیت بيائيد عدالتخواه شويم!

نمی دانم انسان امروزی آن هم در قرن بیست و یک در کشور من غرق در مصيبت و تعصب هاست بخاطر اين كه بی عدالت و خودخواه و فزون طلب شده است آنچه را كه برای خود می خواهند برای ديگران نمی خواهند. خود را در حالی که بهره يی از ارزش های اسلامی ندارند مسلمان بهتر و افضل تر از ديگران می داند. برای خود هر حقی قايل اند و برای ديگران هيچ و همين طرز فكر ريشه همه مصيبت های است كه انسان امروزی به آن دچار است. برای اين كه از مصيبت ها بدر آئيم، بيائيد مرد و زن پیر و جوان صادقانه و خالصانه با بی عدالتی در تمام اشكالش مبارزه كنيم.

امروز بزرگترين بی عدالتی ها در زير ماسك تقدس های دروغين انجام می شود و عدۀ محدودی زرنگ و فزون طلب و خدا نترس، بخاطر کشتن مردم بیگناه فتوا میدهند و با درنظرداشت این فتوا های دروغین و بی محتوا دست به هر بی عدالتی می زنند، نمونۀ آنرا هر روز میبینیم که بنام اسلام انسان های بیگناه را میکشند، بيایيد اين ماسک های تقدسی را كه عدۀ محدودی شياد خودپرست بر چهرۀ مكر خود كشيده اند بی ملاحظه پاره كنيم وگرنه سنگينی تقدس دروغين شان پشت ملت را برای هميشه خم و جامعه را با رايج كردن بدعت های غير اسلامی تباه خواهد كرد، هيچكسی مقدس نيست جز انبياء ، كتب آسمانی و خدا آنانی که محکمۀ صحرایی برگزار می کنند. مردم  میکشند خود هم حکم می کنند و هم تطبیق بدون آن که ذره يی از حقیقت دین و خدا آگاه باشند. اینها نسبت به مسلمان های دیگر هيچ تقدس و اسلامیت بالاتری ندارند متاسفانه در سرزمین ما شرایط طوری آمده که انسان های بی تقوا هم می توانند خود را با اين ابزار مجهز كنند و زير پوشش همين ها دست به هر بی عدالتی بزنند و ملت را در دنیا بی فرهنگ و دور از تمدن معرفی کنند و باز هم كسی جرأت اعتراض به بی عدالتی های شان را نداشته باشد چون فتوا داده اند و عمامه دروغین به سر دارند و تسبيح صد دانه ای در دست.

من از طالبان که حالا در کابل بر سر قدرت هستند میپرسم فتوا دادن به قتل بی گناهان ارزش دینی دارد اگر ندارد فتوای شما چیست، شما که خود تیکه دار اسلام میدانید از شما می خواهم بيایيد صادقانه و بدون  خود پرستی و بی عدالتی و فزون طلبی اول با در نظرداشت ارزش های دینی بر فقر ناداری و گرسنگی مردم مظلوم افغانستان فتوا صادر کنید که کسی از گرسنگی و ناداری نمیرد.

بدبختانه امروز ملت فقط چوب تقدس همين خود خواهان را هر روز می خورد. مقدسين قلابی و بی تقوای امروز ظلم و جنايت و خيانت شان نسبت به انسانيت كمتر از ديكتاتورهای نا مقدس ديروز نيست. می گويند كه ماهی از سر می گندد نه از دم، بيایيد اين سر های گنديده را اگر قابل علاج است معالجه كنيم و گرنه دور بيندازيم تا كل جامعه از گند تقدس دروغين اينها نگندد. ای مردم بيایيد دست از خودخواهی برداشته و عدالتخواه شويم تا انسانيت به آسايش حقيقی و امنيت برسد.

در همه جای دنیا از اول تاریخ تا به امروز مبارزه انسان های عدالتخواه و تحت ستم بر علیه انسان های ظالم و حکومت های ستمگر وجود داشته است. مبارزین حقیقی و در کنار آنها خائن فرصت طلب و سوء استفاده گر هم در نقش مبارز در همه ادوار و در همه صحنه های مبارزاتی وجود داشته اند. امروز در صحنه مبارزه ملت آگاه افغانستان علیه جفايی که هر روز بالای مردم ما تحمیل میشود دیگر قابل تحمل نیست هر کس خود را در ظاهر خدمتگار این ملت میداند وظیفه مردمان خدا پرست است که صادق را از منافق و صادقین را از مدعیان دروغین و فرصت طلب و دنیا پرست تشخیص دهند و به طرفداری از ندای صادق بپردازند وگر نه باز همان آش و همان کاسه خواهد شد و ظالم بر مظلوم مسلط خواهد ماند.

در این صحنه جدال بین حق و باطل هرکسی مختار است که در صف یکی از این دو جناح قرار بگیرد و فعالیت کند و اقامتگاه نهایی و ابدی خود را که جنت یا جهنم خواهد بود با اعمال و کردار خود روشن سازد.

 

نویسنده: احمد سعیدی