افغان موج   

پیرامون نوشتۀ خانم و یا آقای «  جهانگیرخراسانی» در سایت خاوران

رشك وحسادت های قومی ؟؟؟

نمیخواستم به نام یک نویسنده  بانام مستعار به اسم« جهانگیر خراسانی» چیزی بنویسم. اما وقتی دیدم که این خانم و یا این آقا به جای خانم( فرشته حضرتی )مرا مورد سوال قرار داده اند  ضرورت دانستم مختصر به جواب شان به پردازم.

1 ــ مسلۀ طرح قوم، قبیله، و منطقه را همه روشنفکران ما میدانند که برای اولین مرتبه چه کسانی طرح نموده و در باره ای آن قلم فرسایی کردند. حالا من خجالت میکشم که درین مقطع تاریخی زمان بگویم من پشتون ام، تاجیک ام، هزاره ام یا ازبک و تنها میگویم خداوند مرا انسان و یک زن خلق کرده است. وطنی دارم که نامش افغانستان و سرحدات آن از صد سال به اینطرف تعین شده است. در نزد من تمام اقوام و ملیت های وطن ام دارای حقوق مساوی بوده  و وارث همین آب و خاک اند. راه من نه کمونیزم و نه بنیادگرایی مذهبی است و بسیار ساده میگوییم من به دین آیین و مقدسات مردم ام افتخار نموده و  پاسبان بلاقید و شرط آنم. اضافه از چهارده سال در لیسه های کابل و هرات هزاران دختر افغان را بدون در نظرداشت قوم، قبیله، مذهب و منطقۀ آن دانش آموخته ام.  دانشگاه دیده و در یک فامیل مسلمان پرورش یافته ام. به عقیده من انتحاری، تروریست و قاتلین مردم ما کسانی نیستند که بتوانند چهره خود را پنهان کنند. نه من بلکه همه مردم از انان به ستوه آمده و آنان را محارب با خدا ، دین، مذهب و خلق میدانند.

2 ــ  در مورد خانم ملالی جویا: من یک زن ام و بر مقتضی زن بودن ام هم از دید روشنفکران! و هم از دید برادران جهادی  حق مسلم من است که به تعریف از یکزن به نشینم. در نزد من نه تنها ملالی جویا، بلکه صد ها زن هموطن ام قابل تقدیر و میارزه آنان علیه ستم مرد سالاری، بی عدالتی، پایمال نمودن حقوق انسانی و شرارت موجه و قابل تقدیر است. خانم سیما سمر، فوزیه جان کوفی، شکریه جان بارکزی، رویا سادات و امثال آنند قابل تقدیر اند آنان اند که با قبول خطرات جانی در آغوش وطن مبارزه میکنند و از اروپا به نام زن افسانه نمیخوانند. ملالی جویا البته نسبت به همه برتری ندارد اما او جرعت و شجاعت آنرا دارد که دیگران ندارند. او در مقابل ظلم در مقابل جنایتکاران و قاچاقبران مواد مخدره ایستاده گی میکند. این کار را غیر از چند وکیل زن و مرد کسی نمیکند یا نمیخواهد بکند. دشمنان ملالی هم مشخص است و او نمیتواند و نمیخواهد آشتی کند.

3 ــ سوال اساسی خانم و یا آقای مستعار از من چنین است« سوال اساسی من ازخانم تركانی این است كه شما به كدام معیارودید حق شناسی ملالی را ازنظر تحصیل، بینش علمی‌، گذشته سیاسی‌، شیوه مردمداری ووفا داری بموازین ملی واسلامی ارزیابی و انتخاب نموده اید، كه آنرا نابغه وار مورد ستایش قرار داده اید؟!» از قدیم گفته اند چیزیکه عیان است چه حاجت به بیان است و این نه جای حیرت است و نه جای سوال؛ او یعنی ملالی جویا در نخستین جرگه ای بزرگ که با نظارت قوای ناتو تشکیل و از آن پاسبانی میشد. گوش و گلم قاتلین مردم و ویرانی وطن را که در جلسه حضور داشتند بدون هراس از آب کشید. فکر میکنم که آقا یا خانم خراسانی گاهیکه جملات این شیرزن به خاطر اش میاید با خودش خواهد گفت: نوش جانت و شیر مادر بر تو حلال... ازین زیادتر پیش نمیروم و عاقلان را اشارتی. من نمیخواهم در بارۀ مایووستی یا خلقی و یا این و آن بحثی به راه اندازم . همیقدر میگویم که اگر کسی بخواهد بحث را به کجراهه ببرد. خیلی ساده شما را هم عضو سازمان مثلا کجا، جاما، لاما و هزار گروه ناشناخته و تعریف نشده معرفی میکند و آنگاه برای شما هزار تهمت و افتراء سر هم نموده و خود را موجه جلوه میدهد.

4 ــ  من گاهی در نوشته ام به نام رهبران جهادی پیشاوند و یا پساوند جنایتکار را ننوشته ام. از اینکه شما خود درین باره تماس گرفته اید اینبار میخواهم بگوییم و بدون هراس قاتلین شصت هزار شهروند کابل، ویران کنندگان کابل زیبا، مهاجر ساختن یک ملیون انسان را به ایران و پاکستان، بیوه ساختن هزاران زن مظلوم، و زمینه سازی برای اشغال دوباره ای وطن به دست ناتو را جنایتکار بگویم. حالا خدا کند که این کار از رهبران معظم جهادی ما سر زده باشد یا از سربازان عادی شان. اگر این را هم قبول ندارید شما را به وجدان شما رجعت میدهم و ناگذیر ملامتی را گردن گیر شوم. بگذارید مردم خود قضاوت خواهند کرد.

5 ــ میخواهم به خاطر چند حرف قابل قبول آقا و یا خانم خراسانی از ایشان تقدیر کنم. چه به جا گفته اند. « خانم ملیحه تركا نی! چیزیكه درین حدود سی سال حاصل ملت ما شده، رنج ومصیبت ناشی ازنفاق وشقاق ملت بوده، كه درزیرعنوان حزب،عقیده، قوم، زبان وغیره تبارزنموده است. ومسبب اصلی وشناخته این همه نا هنجاری ها،همانا سیاستهای دشمنانه دولت های شامل در پروسه سرنوشت سازی افغا نستان است، كه منحیث زمینه ساز حضور شان دروطن ما بطورمنظم پلان ریزی میكنند...» حتی اگر شما هم نمیگفتید من قبول داشتم که حاصل سی سال مبارزه ای ما برای ترقی و سر بلندی وطن ما چه شد. کور میداند که دلده شور است. نمیخواهم نامی ازین حزب و از آن تنظیم جهادی ببرم. اما آنچه همه به آن متوجه اند نتیجه ای سی سال جنگ و جدل آن است که اکنون خانواده ای پاره ای جگر اش را درمقابل دوهزار افغانی میفروشد. روزانه هزاران انسان از گرسنه گی و سرما جان میدهد. اما عده ای انگشت شمار در اسپانیا، دوبی، لندن و نیویارگ قصر ها دارند، میلون ها دالر سرمایه های بادآورده را در بانک های خارجی به سود گذاشته و با مافیای قاچاق از سنگ و چوب گرفته تا مواد مخدره دست دارند. دارایی ها منقول و غیر منقول مردم را با زور تفنگ و مقام ضبط نموده اند و پسمانده های یک وقت غذای شب و روز شان خرچ یک فامیل ده نفره در ولایات افغانستان است. از برکت وجود پاک شان پشتون به خون تاجیک و تاجیک به خون پشتون و هزاره و ازبک تشنه است. هفتاد گروه و هفتصد دستکه اند. یکی افغانستان، یکی خراسان و یکی دیگر آریانا میگوید. یکی به نام شیعه و دیگر به نام سنی افتخار میفروشد و در آخر سرود ملت سازی و اتحاد را سر میدهند. یکی سرمنشع این مصیبت را مثل شما از سی سال به بعد میداند. یگی دیگر فراتر میرود و آنرا به درازنای دوصد پنجاه سال بر میگرداند. یکی در تفاله خانه های انترنت به همسایه، هموطن، همکیش و هم آیین اش دشنام ناموس میدهد و آخرش بنام کرامت انسانی آیات قرآن پاک را بزبان میاورد و از اخوت اسلامی دم میزند. خیر باشد من ملامت و ملالی جویا هم ملامت خداوند آنان را به راه راست هدایت کند.

6 ــ من نه وکیل دعوای ملالی جویاستم و نه ضرورت میدانم راجع به سوالات شما در مورد او به شما جواب بدهم. او خود یک حقوق دان یک تحلیل گر و دارای یک سایت انترنتی است و میتواند از او درین گونه موارد جواب بشنوید. من مصاحبه های او را با مردم عادی با ملا ها با ژرنالست ها و اعضای حکومت و پارلمان شنیده ام. شما لطف نموده به سایت اش مراجعه کنید هزاران کلیپ ویدو و نوشته را درمورد او بخوانید شاید سوالات شما حل شود. باز هم میگویم من به حیث یک زن و یک خواهر خدمتگذار به هر هموطن میباشم. از محبوبیت ملالی میان مردم ام.در سازمان های آزاد جهان، از امریکا گرفته تا اروپا، استرلیا، آسیا و بخاطری که شما دیق نشوید افریقا افتخار میکنم او را یک قهرمان زن میدانم و به مبارزات اش ارج میگذارم. حالا این مربوط به من است و در حالیکه من نه از بلدینگ پدرش در امارات، نه از شعله ای بودن اش و نه هم از اجیر بودن اش خبر دارم بر مبنای ازادی بیان عقاید اش را تقدیر میکنم. آری در همین مسله من با او از سر یک کرباس ام و آن مسلۀ اینست که او یک زن است و برای خونخواهی هزاران مادر داعده و هزاران زن بیوه به پا خاسته و چون دشنۀ ای تیز بر قلب مجرمین جنگی، زنستیزان و وطنفروشان فرو میرود. آنانیکه بی باکانه در راه آزادی وطن از اشغال شوروی جان های عزیز خود را از دست داده اند افتخارات مردم ما اند و من خیلی متأسف ام که عده ای از خون پاک آنان استفاده کردند و پاس خون آن عزیزان را با فروش دوباره وطن به امریکای جنایت کار انکار نمودند و حالا با ماسک دیموکراسی بر شانه های مردم سنگینی میکنند. اگر ملالی جویا به حیث وکیل پارلمان مراتب ملی بودن خود را طی نکرده باشد. پس با جرعت میتوان گفت در پارلمان افغانستان یک فرد ملی هم وجود ندارد و اگر قضاوت من جواب بر حدسیات شما نیست بروید از موکلین وی در ولایت فراه تحقیق کنید که اگر او با ملت سر تعظیم فرو نیاورده بود و یا اگر بازور تفنگ و رشوه و تقلب به نمایندگی پارلمان رسید من ملامت و شما سلامت.

7 ــ من از آقای عبذالرسول رهین به حیث یک ژرنالست و به حیث گرداننده سایت خاوران خواهش میکنم نگذارند کسانی زیر نام های مستعار چهره خود را پنهان کنند. اگر همه چیز شفاف و منطبق با واقعیت است پس چرا نام مستعار برای خاصتا انتقاد ها را قبول کنیم. من در تمام انتقاد های خانم و یا آقای خراسانی  با عناوین مختلف و خاصتا در جواب مقاله خواهر دیگری  صالحه پشتون هم متوجه همین موضوع شدم که آغاز کلام خود را جهانگیر  با  همان روحیه قوم و قبیله شروع کرده و پیوسته دامان همین مسله را گرفته اند. اگر چنین باشد که سایت خاوران پایگاه نفاق قومی و ملیتی باشد بهتر است ما هم   غیر ازین موضوعات را طرح نکنیم. در آخر میخواهم به گردانندگان سایت خاوران بگویم نوشته کسی را از سایت های دیگر زمانی حق کاپی کردن دارند که منبع نوشته را خود گیرنده ذکر نماید. هرگاه کسی نوشته ام را از یک سایت دیگر به ایشان ایمل کند. نشر آن در سایت شما مجاز نیست.

  با عرض حرمت به همه خوانندگان

ملیحه ترکانی

26.01.2008