افغان موج   

درآمد زعفران زندگی آسیه را نجات میدهد

آسیه زن 35 ساله که چند  ماه قبل شوهرش را از دست داده است اینک باسه فرزند خویش مجبور است به تنهائی تمام مسؤلیت های خانواده را بدوش بگیرد . شوهر آسیه  مثل هر مردی دیگر تکیه گاه زندگی او بود اما حالا بدون او به کی تکیه خواهد کرد؟ سر نوشت او چگونه خواهد شد ؟

او میگوید :

اگر همین یک قطعه زعفران را نداشتم ، نمیدانم  به کی تکیه میکردم ویاچه سرنوشتی در انتظار من بود .

Image

کمی سکوت میکند وبا لحن آرام ادامه میدهد :

شوهرم چهل سال داشت و از درامد 8 جریب زمین که گندم کشت مینمودیم و 2 قطعه زعفران که پیاز آنرا داکار از طریق اتحادیه  زنان برای من واتحادیه  مردان برای شوهرم داده بودند ، و همچنین خرید و فروش گوسفند زندگی ساده ولی آرامی داشتیم تا اینکه 7 ماه قبل شوهرم که سر مزرعه رفته بود در اثر سکته قلبی درگذشت.

 او همیشه اسناد و پول نقد را همرای خود داشت ، تا در صورت ضرورت ویا انجام معامله به کدام مشکل مواجه نشود.

آسیه در حالی که بغض گلو یش را می فشارد به سختی کلمات روی لبانش نقش میبندد ، ادامه میدهد: شوهرم را از همان جا به شفاخانه میرسانند ، اما فایده نمیکندوقتی کالایش را بخانه آوردند ، همه جیب هایش خالی بود و چند روز بعد که غصه هایم کمتر شد سراغ اسناد و پول هایش را گرفتم کسی جوابی نداد .

آه میکشد و میگوید :

من مانده بودم با سه فرزند و مسؤلیت سنگین اداره زندگی در یک خانه  کرائی .

دو سه ماه گذشته بود که یک روز چند نفر به خانه ما آمدند و گفتند که از شوهرت درحدود 400,000 افغانی طلب کار هستیم . شنیدن این موضوع ,در حالیکه غم از دست دادن شوهر ، مسؤلیت سرپرستی اولاد و فکر تهیه مخارج زندگی آرامش من را برهم زده بود ، ضربه ای سنگینی دیگری  بود که من را از زندگی بکلی نا امید ساخت . چند ماه گذشت و هر روز طلبکاران پیغام میدادند، تا اینکه یک روز درجلسه انجمن زعفران کاران صحبت از فروش پیاز زعفران شد و من مشکل قرضداری و بی سرپرستی خود را با آنها در میان گذاشتم و از رئیس انجمن خواهش کردم که اول پیاز های زعفران من رابفروشند . رئیس انجمن زنان موضوع را با اعضای انجمن به بحث گذاشت و همه با آن موافقت نمودند و بدین طریق از فروش پیاز های زعفران قطعه شوهرم مبلغ 320,000 افغانی بدست آوردم که مبلغ 300,000افغانی را بالای قرض های خود دادیم .

از او در مورد قطعه زعفران خودش می پرسم :

میگوید : که سه سال قبل ( 2006 ) که انجمن زنان زعفران کار در منطقه روندان ولسوالی پشتون زرغون تشکیل شد ومن عضویت آنرا قبول کردم ، برایم 30 کیلو پیاز زعفران دادند و من آنرا در100 متر مربع کشت نمودم و همه کار های آنرا خودم انجام دادم . در سال اول 7000 افغانی و در سال دوم13000 افغانی و امسال هم در حدود 20000 افغانی عاید داشتم که با

پول آن علاوه بر مصرف خانه به شهر هرات رفتم و خودم را تداوی نمودم وهمچنین چون منبع درامد مستقل داشتم و شوهرم را کمک کرده میتوانستم احترام من نزد شوهرم نیز بلند رفته بود .

از او در مورد آینده میپرسم :

با لحن امید وار کننده میگوید :آرزودارم فرزندانم، درس بخوانند وبتوانم ازدرآمد زعفران صاحب یک خانه شوم و به همین دلیل هم تلاش  میکنم تازعفران بیشترتولید نمایم چون از طریق انجمن آموزش های تولید، جمع آوری و خشک نمودن زعفران را بخوبی آموخته ام همچنین عاید زعفران نسبت به دیگرحاصلات بلند بوده و زحمت آن کمتراست واز طرف دیگرخودم می توانم همه کار ها آن را انجام دهم. مثلاً امسال عاید ما  از 8 جریب کشت گندم درحدود 4.5 خروار( 1800 کیلو)گندم بود که ارزش آن حدود 18000 افغانی میشود اماازدوقطعه زعفران  ( 900مترمربع ) امسال 340,000  افغانی پول بدست آوردم  .

در پایان در حالیکه چهره اش را خوشحال نشان میدهد میگوید :

خدا را شکر که داکار وسیله ای شد تا برای زنان زعفران رامعرفی و زمینه آموزس مارا درقسمت تولید آن فراهم سازد وگرنه خدامیداند چه سرنوشت شومی در انتظارمن و زنان بی سرپرست مثل من می بود.

محمد هاشم اسلمی      

2009Aslami-December-