پیش از همه، سکوت دیرپای تارنگاشتهای حزبی در مورد مرگ آقای نور بحثبرانگیز است.
مرگ را نه میتوان پیشبینی کرد، آنگونه که نه میتوان از آن گریز کرد. مگر ارزش مندی بینش های زندهگی در آن استند تا بدانیم که روزی رفتنی میباشیم و بنمایههای به جا مانده از ما و کارکردهای ما، همان برایند ها و فرایندهایی که از ما بهجا میمانند.
«… ما علتها را به خاطر کسب دانش مورد بررسی قرار میدهیم. زیرا هیچ چیزی را بدون شناختن علت هایش نه توان شناخت. پس باید برای شناخت هر چیزی به شناخت مبادی آن بپردازیم…» تیران چنین نه میکند و سر مست از خودبسندهگیهاست. اگر روسیه و هند نباشند میداند که چه حال دارد. داعشی اصلاً وجود نه دارد.
بغات عربده کش و «شریعت سرِگردنه»!
(قسمت دوم و پایانی)
در حکایات فارسی آمده که یک تاجر صدیق هندی درون یک کاروانسرای بیابانی،
تفکر چپ و رویکرد های مبتنی بر آن که التزام به قهر انقلابی را، پیشنهاد می نمود، در واقع واکنشی بوده در برابر نظام های سیاسی موروثی و فقدان عدالت اجتماعی که جوامع جهان سوم را در گیر کرده بود.
ساقهایش لوچ بود وهی شصت دستش را میچشید. پاهای گوشتآلودش درهوا تکان میخورد وبه هم میپیچید. روی برنده کنار کلکین زیر آفتابی نرم خسپیده بود. چشمهایش همرنگ خسرو بود و لبخندش حتی زیباتر از او. دلم بادیدن کومهها و به هم خوردن وبه هم پیچیدن پاهایش از شوق در سینه پر میکشید.
مقالات دیگر...
- اسرار دل
- حکومت ورشکسته و طرحهای شکست خورده!
- بازرگانی هویتی به نام دین را بس کنید یا از شجرهی کامل بنویسید!
- معماران معتبر روح جامعة اسلامی
- پیش از یلدا بازی کشور پارسی مان را دوباره بگیریم. به قول ایچ جراح انگلیس، پشتون ها هیچگاه از سرزمین ما نیستند.
- غزل
- زنگها "داستان کوتاه"
- درنگـــی بر پیشینه شب یلدا در آریانای باستان
- چطوراندروپف اتحاد جماهیر شوروی سوسیالستی را به جنگ افغانستان کشاند
- حمید نوری، یکی از ویرانگران انسانیت است