تـاج سـتمگـری بـه پـشـیزی نمی خرم
تخـت سـکـندری بـه کهیزی نمی خرم
یوسف نیم که منصب شاهی کنم طلب
دودمان مصر را به عزیزی نمی خرم
عالم اگر پر از حور وغلمان شود ولی
سوگند می خـورم که کنیزی نمی خرم
جلاد نیـسـتم که کـشـم تـیغ خـونچکان
زور تفـنـگ و خنجـر تیزی نمی خرم
سـرمایـه تـا سـتم بـه جهـان بـشـر کند
زیـن دادگاه ظــلــم ممیـزی نمی خـرم
اززرگری که غش زند درطلای ناب
پازیب و طـرحِ سینه ریزی نمی خرم
رسم دوگانه زیستن از کله ها گریخت
با نو عروس خسته جهیزی نمی خرم
زنبور اگر چو مار زند نیش بر جگر
کندوی شهد و گـوی کلیزی نمی خرم
رهـوار نـرم را نـدهـم بـا درشـت گام
گر یرغه بود توسـن خیزی نمی خرم
پوشاک کهنه ام نرسـاند زیان به کس
قـانع بـه پـنـبـه ام و قهیزی نمی خرم
لطف غذای سادۀ من دربهشت نیست
دیگـر فـریب طعـم لـذیـذی نمی خرم
از طرح نام تقلید و تکـرار خسته ام
باز و دوبـاره هـم و نیزی نمی خرم
20/1/2016
رسول پویان
آسیاب ظلم
زپاکستان نخیزد جز ترور و وحشت و کشتار
چو باشـد نیش گـژدم در سرشـت عقرب جرار
ز پاکستان بـه جـای همجـواری، حـق همسایـه
نـدیــده مــردم مـا جـز تجــاوز، حمـلـه و آزار
اگـر همـسـایگان در خـانـۀ هـم آتـش انـدازنــد
نـیـابـی در جهـان از حکـمـت همسـایگی آثـار
خـدایا تـا ابـد مـرز وطـن را بسـتـه کـن دیگـر
ازیـن همسایگی تـا روز محشر بوده ایم بیزار
جوان و پیر و کودک درعذاب افتاده اند یارب
ز ظلم طالـب و داعـش، ز جور فوج بدکردار
ز بنیان مـدارس بـر نشـد جـز قـاتـل و جـانـی
نجوشـد از دل ذهن سیه جـز وحشت و کشتار
نـیـابـی قـلـب پـاکـی در تـمــام دولــت حـاکــم
نخوانی حـرف راستی در کتاب خیل کجرفتار
ز پـشـت دیو نـایــد نطـفـۀ افـرشـتگان بیـرون
ننـوشــد هیـچ کـس آب بقــایـی از دهــان مـار
ز گـورسـتان اسـتعمار و وحشت برنمی خیزد
به جـز قاچاقبر و جلاد و دزد و خاین و غدار
بـه خــون مـردم مـا آسـیـاب ظـلــم مـیگــردد
مگـر پایـان نـدارد ای خـدا جـان منت و ادبار
اگر یک زنده سـر در کشور ما زنـده میمانـد
بگیرد انتقـام فـرد فـرد از قاتـل و خـونخـوار
ز مـلای ســعودی کـودکان را دور کـن زیـرا
به غیراز فتنه و کین و تعصب نیست درگفتار
ز محراب و ز ممبر وعظ جنگ و انتحار آید
بـه پشت زنـدگی خنجـر زنـد دل را کند افگار
غـزال و بـره آهوگان خـوش سیمای میهـن را
نباشـد نـسـبـتـی بـا پیـره گـرگ و روبـۀ مکار
غنی و کرزی را دوستی با دشمن خاک است
نباشـد در دل شـان جـز دروغ و حـیـلۀ بسیار
وطن از کورۀ جنگ و تجاوز کی شود بیرون
بـنـای عــدل و آزادی نگـردد تـا ز نـو اعمـار
18/12/2015
رسول پویان