در آســمـان دلـم مهــر آشــیـان دارد
امید شـوق وصال کسـی مکان دارد
محبت از دل عشاق کی شود بیرون
انرژی ای که دل پیر را جوان دارد
ز ساز زهره و آهنگ مشـتری گویم
بـه خلوتی که مراد دل ارمغـان دارد
سلام من به شمالی که درسحرگاهان
هــوای تـازه دم بــوی دلـسـتـان دارد
ز خون گرم شقایق نویس قصۀ عشق
که صد بهـار نهان در دل خزان دارد
سکوت از دل تنگ صدف به شیدایی
همیـشه قـصـۀ لعـل گهـرفـشـان دارد
سـواد خـیمۀ مجنون و قصر لیلی را
خرد چگونه زچشم جنون نهان دارد
کتاب فـلـسـفه و عـقـل را کنم تفسـیر
که عشـق حالت دیوانگی درآن دارد
نهـان ز دیـده نگـردد ارزش تـاریـخ
حدیث تجربـه از گردش زمان دارد
زعقل وتجربه وعشق خانه میسازم
که ازخیال وجنون نیز سایبان دارد
رسول پویان
19/11/2014