قسم به شمس......
خوشا که مذبله ها را دوباره بونکنیم
بسویِ خندقِ گندِ قبیله رو نکنیم
شود به واژۀ انسان زریشه برگرد یم؟
زخونِ تشنۀ فرهـنگِ دل وضو نکنیم
به سیرِ کاخ سرافرازِ جستجو برویم
به قهقرا ی خــمودِ خرابه خو نکنیم
به صبحِ خاطره ها خواب عافیت بینیم
برای راحتِ همسایه های وهونکنیم
سری به نترۀ احساسِ دیده ها بزنیم
خروشِ سیلِ غم آ لود را به جونکنیم
به بلخِ زمزمه گرترجمان عشق شویم
قسم به شمس که با کینه گفتگو نکنیم
که گفته تیغۀِ چاقوی اهرمن باشیم؟
که گفته جامۀ افرشته را رفو نکنیم
نورالله وثوق
۸۸/۹/۷
http://norollahwosuq.blogfa.com/