افغان موج   

بیا که تازه کنیم رسـم عهـد و پیمان را

پـر از گلان محـبـت کـنـیــم دامـان را

به گـوش دل شـنویـم نغمۀ سحـرگاهان

ز قـعـر شـب بـدرآریـم مهـر تـابـان را

جهان ز عـشق و محبت تا شـود خـالی

دوباره زنـده کنیم عـشق پاک انسان را

زدرد هجر وغم زندگی شکایت هاست

بیا بـه حجله که بـینند لـعـل خـنـدان را

بـه روی خـلـق بـبـسـتـنـد روزن امـیـد

گشایشی بدهیم شورو شوق وارمان را

فشارودغدغه واضطراب افزون گشت

زهی که شاد کنیم خاطـر پـریـشـان را

سـراب از دل سـوزان دشـت بـرچـینیم

ز آب چـشـمۀ دل تـر کـنیـم بـیـابـان را

هـزار حـرف نگیرد جـای یک کـردار

بـه صـحـنـۀ عمل آریـم قـول نیکان را

رفیق عشق وعمل عقل عارفان سازید

ز انزوا بکشید شور و شوق عرفان را

تمام ارث بـشر را اگـر خـلاصـه کنند

به صدر آن بنشانید عشق و احسان را

پـر از شـرارت و آشـفـتگی شـده گیتی

لطافتی بـدهـیـم روح نظم و سـامان را

بـه کام مردم آزاده نـیسـت چـرخ فلک

بـیـا که چـرخ دیگـر آوریــم دوران را

ز نیش خار مغیلان بشر شـده مجروح

پر از خلوص و لطافت کنیم درمان را

بلای هـفت سری گشته حرص امریکا

ز دسـت آز بگـیـریـد کـلیـد فـرمـان را

کـنـد جنگ اتـم هـستی و جهان ویران

ز جسـم فتنه بـرآریـد روح شـیطان را

جهان صلح و صفا و ثبات می خواهد

حضورجامع عقل و صدای وجدان را

رسول پویان

7/9/2023