از تیتر دفاع مقدس
محمد عثمان نجیب
تبصرهی کوتاه بر خبرِ اول:
طالب شکست را پیشاپیش قبول کرده است. کوچکشی
هایخانهوادههای شان از کابل پس از یک تخیلِ باطل
بعد از چهار ماه دوباره سوی بادارانِ اصلی شان آغاز
شد. شاید طالب کمیسرسختی کند و برای پایایی بجنگد
اما شکست را از پیش قبولکرده که اگر ماهی و یا سالی هم بجنگد سرانجام نابود میشود. انتقالِ خانهوادههای شان از کابل و ولایات به پشاور و دوبی این گمانهزنی
های مقرون به حقیقت و اطلاعات درز کرده شدهی
استخباراتی را قوت میبخشد. م. ع. ن
طالبان خانواده های خویش را از کابل بیرون می کنند
خبر می رسد که طالبان به طور مخفی روی برنامه های بهاری خویش کار می کنند. پیش بینی وجود دارد که جنگ ها و حملات سنگینی در فصل بهار، در سراسر افغانستان علیه این گروه آغاز خواهد شد. به همین سبب سران طالبان خانواده های خویش را به دوبی و ترکیه روان می کنند.
طبق یک گزارش دیگر، ده ها هزار جوان درکابل و حوزۀ پنجشیر منتظر رسیدن فصل بهار اند. توفان درشمال هورا خواهد کشید.
۱۴۰۰دی ۱۷, جمعه
اشرف غنی، ساخت کارخانه سیاسی آمریکا برای مصرف برون مرزی
اشرف غنی: چهگونه یک رئیسجمهور ساخته شد؟
بن نورتن / ترجمهی علی اورنگ
نشر شده در نشریه نقد اقتصاد سیاسی
پولدارترین اندیشکدهها و مؤسسات علمی در آمریکا به قدرت رسیدن غنی را بهدقت مدیریت کرده بودند.
دیدگاه جزمی نولیبرالیاش را در کتاب برندهی جایزه تحت عنوان مضحک «بازسازی کشورهای فروشکسته» بیان کرد.
(این کتاب قطور ۲۶۵صفحهای کلمهی «بازار» را در کمال تعجب ۲۶۵بار بهکار میبرد). غیر ممکن است که بتوان در طنز موضوع مبالغه کرد،
این که بلافاصلهی فقط چند روز بعد از خروج ارتش آمریکا درهم شکست.
رسانه های غربی در 20 سال برای دو دهه غنی را یک تکنوکرات شریف که شجاعانه بر علیه فساد میجنگید به تصویر درآوردند. وقتی که تاریخ مصرفش به پایان رسید حالا می گویند که غنی یک کلاهبردار خائن بوده است.
در سال ۱۹۶۷دیپلماش را گرفت. از آنجا، تحصیلاتش را در دانشگاه آمریکایی بیروت ادامه داد، و به روایت نیویورک تایمز، غنی «از سواحل مدیترانهای لذت برد، به کلوبهای رقص رفت» و با همسر لبنانیتبار آمریکاییاش، رولا آشنا شد.
در ۱۹۷۷, غنی به آمریکا بازگشت، که در آنجا ۲۴سال زندگی کرد. او فوقلیسانس و دکترایش را در دانشگاه نخبگان کلمبیا در نیویورک به اتمام رساند. رشتهی تحصیلیاش؟ مردمشناسی، رشتهای که به طرز وسیعی آژانسهای جاسوسی آمریکا و پنتاگون به آن نفوذ پیدا کردهاند.
در دههی ۱۹۸۰، غنی سریعاً کار در دانشگاههای برتر کالیفرنیا، برکلی، و جانز هاپکینز پیدا کرد. او همچنین پای ثابت رسانهی دولتی انگلستان شد، بهعنوان مفسر برتر برنامههای دری و پشتو وابسته به آژانس اطلاعرسانی بی بی سی شهرت پیدا کرد. در ۱۹۸۵، دولت آمریکا بورسیهی باپرستیژ فولبرایت را برای تحصیل در دانشگاههای اسلامی پاکستان به غنی اهدا کرد.
در ۱۹۹۱، غنی تصمیم گرفت که محیط دانشگاهی را ترک کند و وارد دنیای سیاست شود. به بانک جهانی رفت و از همان زمان به یونوکال و پروژه طالبان ملحق شد.
ده سال بعد در دسامبر ۲۰۰۱، بهعنوان وزیر اقتصاد تا ۲۰۰۴، و در نهایت رئیسجمهور از ۲۰۱۴تا ۲۰۲۱، یک دولت کارتونی نیولیبرالی مطابق فرمایش امریکا به وجود آورد.
درسال 2000 که اشرف غنی رئیس دانشگاه کابل بود یک سخنرانی در کنفرانس شبکهی عقاید اروپایی ارائه کرد.
او اصرار داشت که اشغال نظامی افغانستان مدلی بود که میتوانست بهعنوان «بخشی از تلاشهای جهانی» به همهی جهان صادر شود.
اشوک سو وین، پژوهشگر و استاد پژوهشهای صلح و تعارض در دانشگاه آپسالا می گوید در خلال ۲۰سال اشغال افغانستان بهوسیلهی آمریکا-ناتو، «تعداد افغانهایی که در فقر زندگی میکنند دوبرابر و مناطق زیرکشت تریاک سهبرابر شده است. بیشتر از یکسوم افغانها غذا ندارند، ۵۰درصد آنها آب آشامیدنی ندارند، دوسوم آنها بدون برق هستند.»
کتاب غنی که به همکاری لاکهارت شریک فکری اش نوشته: بازسازی کشورهای فروشکسته» بهطور آزاردهندهای خستهکننده است، و اساساً ۲۶۵صفحهی کتاب خلاصه میشود به تکرار تز غنی: راهحل تمام مسائل جهان عملاً بازارهای سرمایهداری است، و موجودیت دولت در مدیریت و حمایت از آن بازارها خلاصه میشود.
این کتاب ازنظرمفهوم تکرار جزوه های تبلیغاتی بانک جهانی است نه چیزی بیشتر.
تکرار های رباتیک درکتاب ساخته گی اشرف غنی: علاوه بر ۲۱۹بار استفاده از واژهی «بازار» (یا شبیه آن)، این ۱۵۹بار از لغات «سرمایهگذاری کردن»، «سرمایهگذاری»، یا «سرمایهگذار» استفاده میکند.
«سرمایهداری و فساد ناسازگار هستند».
البته، غنی با فروش کشورش به کمپانیهای آمریکایی که اعضای خانوادهاش در آنها سرمایهگذاری کرده بودند، در دسترس گذاشتن انحصاری ذخایر معدنی افغانستان، و فرار ناگهانیاش به رژیم سلطنتی خلیج (فارس) همراه با ۱۶۹میلیون دلار پول دزدیده شده از خزانهی دولت، نشان داد که چقدر این بیانیه پوچ است.
این کتاب مسخره از سوی نخبه گان پول پرست و چتاق دستگاه سرمایه داری به دروغ ستایش شد.
در ۲۰۱۰، «بازسازی کشورهای فروشکسته»، غنی و لاکهارت را در رتبهی جذاب ۵۰از ۱۰۰روشنفکر برتر جهان که توسط نظرسنجی مجله فارین پالیسی انجام شده بود، قرار داد.
کتاب یک وسیله فریب قبل از حمله به افغانستان ساخته شد. ذهنیت سازی برای اشغال افغانستان هدف اصلی بود. یعنی جنگ برای تمدنسازی نواستعماری به منظور صدور دموکراسی و روشنگری برای مردم «عقبافتاده» میدیدند.
رئیس موسسه بروکینز – عامل استعمار بانکی در لباس صاحب اندیشکده گفت غنی«جادوگر اقتصاد» ستایش کرد. اما اندیشکده های ناتو می خواستند غنی را به افغانستان پرتاب کنند.
اما غنی ریشه نداشت. در انتخابات 2009 کمتر از سه درصد رآی آورد.
اما فردریک کمپ، رئیس و مدیر اجرایی شورای آتلانتیک، گفت که تو متفکرهوشمند جهان استی ... جلو می رویم!
درسال 2014، زنگ طالع وی نواخته شد تا نقشی را که مؤسسات نخبهی آمریکایی در طی چندین دهه او را برای اجرایش پرورش داده بودند، اجرا کند.
از دیدگاه دولتهای ناتو، اشرف غنی تصویری از یک تکنوکرات وفادار بود، و فقط یک جنبهی منفی داشت: افغانها از او متنفر بودند.
این نقیصه از سوی مربیان غربی غنی جبران شد. لباس سنتی به غنی پوشاندند و سخنرانیهایش را مملو از لفاظیهای ناسیونالیستی وقومی کردند.
در دور اول انتخابات ۲۰۱۴بهآسانی شکست خورد. رقیبش عبدالله عبدالله با نزدیک به یک میلیون رأی بیشتر ۴۵درصد آرا را در مقابل ۳۲درصد غنی کسب کرد.
در انتخابات نهایی ژوئن، ورقها ناگهان کاملاً برگشت. اعلام نتایج به تأخیر افتاد، و وقتی که سه هفته بعد اعلام شد، غنی را با نتیجهی خیرهکنندهی 56.4 درصد درمقابل 43.6 درصد عبدالله بالاتر نشان میداد.
جان کیری آمد. عبدالله به خیانت تاریخی تن داد.
بی بی سی او را با سه کلمه توصیف کرد، «اصلاحطلب، تکنوکرات، فسادناپذیر»
نیورکر: «تکنوکرات آیندهنگر که به بیست سال بعد فکر میکند» توصیف کرد
در مارچ ۲۰۱۵، رئیسجمهوری جدید افغانستان در کنگرهی آمریکا سخنرانی کرد. از او بهعنوان قهرمانی که برای نجات افغانستان قفل سحرآمیز بازار آزاد را یکبار و برای همیشه باز میکند، استقبال شد.
بدون توجه به صد ها سند تقلب درانتخابات، شورای آتلانتیک به او «جایزهی رهبری بینالمللی ممتاز عطا کرد.
جایزه را مادلین آلبرایت وزیر امور خارجهی سابق آمریکا در مارس ۲۵در واشنگتن در حضور سران ناتو، سفرا و ژنرالها به دخترش مریم عطا کرد.
آلبرایت، علنا از کشته شدن بیش از یک میلیون کودک عراقی به خاطر تحریمهای آمریکا دفاع کرد.
مقام بلندپایهی صندوق بینالمللی پول در افغانستان، پال راس، رئیس هیأت، با هیجان به شورای آتلانتیک گفت که غنی «به دنیا نشان داده است که افغانستان برای کسبوکار آماده است و دولت جدید مصمم است که به اصلاحات ادامه دهد.»
این بوروکرات اعلام کرد که صندوق بینالمللی پول «خوشبین به بلندمدت»، تحت رهبری غنی است.
جاوید احمد، سفیرغنی درامارات مامور اندیشکده شورای اتلانتیک به تشویق مجله فارین پالیسی سرگرم تقلب کاری در شخصیت غنی بود. مقاله ای را ساخته کاری کرد که می گفت هدف غنی «بازگرداندن گفتمان مدنی در افغانستان است. «فردی است با تحصیلات عالی، طرفدار غرب، روشنفکر جایگزین برای سیستم قدیمی فاسد و جنگسالار افغانستان» تمجید کرد.
موسسه صلح راکفلردر 2020: از او بهعنوان «صدای پیشرو برای دموکراسی»، دیوید پترائوس رئیس سابق سیا با تأکید به اینکه «کار کردن با او بهعنوان فرمانده در افغانستان چه امتیازی بود»، از غنی ستایش کرد.
شورای اتلانتیک اکنون می گوید: او یک «رذل پنهانکار» بوده است.
این توهم که اشرف غنی یک نابغهی تکنوکرات بود درست تا انتهای پایان فاجعهآمیز دورهاش ادامه داشت.
در ۲۵ژوئن، فقط چند هفته قبل از سقوط دولت غنی، او با جو بایدن در کاخ سفید ملاقات کرد که رئیسجمهوری آمریکا به طرف مقابلاش قول حمایت استوار واشنگتن را داد.
بایدن به غنی اطمینان داد که، «ما در کنار شما خواهیم بود» «و ما تمام تلاشمان را خواهیم کرد که ابزاری که نیاز دارید برایتان مهیا کنیم.»
یک ماه بعد، در 23 جولای، بایدن در صحبت تلفنی با غنی تکرار کرد که واشنگتن به حمایت از او ادامه خواهد داد. اما بدون هزاران نیروی نظامی ناتو که از رژیم توخالی او حمایت میکرد، طالبان با سرعت در حال پیشرفت بود، و تمامیت رژیم در عرض چند روز، مثل کاخ شنی که موجی به آن خورده باشد، فروپاشید.
نخبگان واشنگتن نمیتوانستند آنچه را در شرف وقوع بود باور کنند، چیزی را که در مقابل چشمانشان اتفاق میافتاد انکار میکردند.
حتی رالف نادر، فعال ضد فساد بسیار معروف، آن را انکار میکرد، از او با عباراتی مثل «شهروند سابق آمریکایی فسادناپذیر» با تحسین یاد میکرد.
کمتر کسی بهتر از اشرف غنی قادر است که پوسیدگی سیاسی بیست سال جنگ برعلیه افغانستان را خلاصه کند. اما سابقهی او را نباید تنها بهعنوان یک مورد منزوی در نظر داشت.
مقامات رسمی واشنگتن، تشکیلات اندیشکدهها، و خیل خبرنگاران متملق آنها بودند که غنی را بهوجود آوردند. این واقعیتی بود که خود او در مصاحبهی ژوئن ۲۰۲۰با شورای آتلانتیک تأیید کرد، در آن غنی بیشترین قدردانی از همکارهایش را به زبان آورد: «اجاره بدهید نخست از مردم آمریکا، دولت آمریکا، و کنگرهی آمریکا، و بهویژه، مالیاتدهندگان آمریکایی برای فداکاری جانی و مالیشان ستایش کنم».
نزدیکی شبکه حقانی با گروه ملایعقوب
خبر واصله به گزارشنامه افغانستان حاکی است که طالبان به سه محور جداگانه تقسیم شده اند: محور ملا یعقوب، گروه بچه ملا عمر و دسته ملا برادر قطری و تیم اش و محور شبکه حقانی.
محور ملا یعقوب با شبکه حقانی با وساطت پاکستان در حال جور آمدن هستند؛ ولی با حلقه ملا برادرهیچ گونه نزدیکی ندارند و در کل هر سه محور جدا جدا تحت کنترل پاکستان هستند. این پاکستان است که بازی میکند و هر محور برای خویش از کشور های مختلف همکاری و یاری می طلبند. وضعیت طالبان از نگاه اقتصادی در کل در حال فروپاشی است.
رئیس استخبارات لغمان از سوی خود طالبان ترور شد
اطلاع دقیق به گزارشنامه افغانستان واصل شده است که مولوی الفت هاشمی رئیس استخبارات ولایت لغمان که یکی از افراد گروه داعش بود و تحت پوشش طالبان فعالیت داشت؛ توسط طالبان شناسایی و شب هنگام توسط طالبان در کمینی ترور اش کرده اند.
الفت هاشمی یکی از افراد برجسته داعش در بین طالبان بود و خود طالبان موضوع ترور الفت هاشمی را حادثه ترافیکی اعلان کرده اند؛ در حالی که به دستور مقامات طالبان ترور شده است.
در پاسخ به دستور قاری فصیح الدین؛ لوی درستیز طالبان
نوشته: رییس شبکه استخباراتی عمر بن خطاب و خالد بن ولید.
اخیرا قاری فصیحالدین؛ لوی درستیز طالبان در پیوند به موجِ اعتراضات مردمی در پنجشیر به خاطر ... خلاف موازین ملی و بینالمللی در خطاب به مردم پنجشیر چنین دستور داده است:
لطفا از آشوب،شورش و سیاسی ساختن موضوع دست بردارید! در غیر آن توسط نیروهای امنیتی سرکوب میشوید.
لوی درستیزوال!
یا شما از لایحه وظایف و ساحه کاری خود اطلاع ندارید و یا اینکه آگاهانه و به دستور بادارانتان عمل میکنید؛ چون گردهمایی، راه پیمایی، تجمعات اعتراضی خودجوش و مردمی به خاطر بلند کردن صدای عدالت و حقوقخواهی حق مسلم تمام شهروندان بوده و یک اصل پذیرفته شده در تمام دنیاست که بنابران، اعتراض مردمی پنجشیر نباید با آشوب و شورش یکی پنداشته شده قابل سرکوب تلقی گردد.
خوبست جناب لوی درستیزوال از قوانین و راههای احقاق حقوق در جوامع مدنی و متمدن امروز آگاهی حاصل کنند و در ضمن بدانند که به هر دلیل جلوگیری از اجتماعات و گردهماییهای اعتراضی وظیفه پولیس کشور است، نه وزارت دفاع ملی.
در ضمن، باید یاداوری گردد که مردم افغانستان به خصوص مردم سلحشور و مجاهد پنجشیر به هر نوع تهدید، اجبار و فشار داخلی و خارجی سر فرود نمیآورند و از حقوق انسانی و شهروندی خویش در روشنی قوانین کشور همواره به دفاع خواهند برخاست. چنانکه در گذشته در مقابل روسها و رژیم کمونیستی کابل همواره در خط مقدم مبارزه و دفاع از ارزشها، نوامیس ملی و تمامیت ارضی کشور قرار داشتند و از هیچ نوع فداکاری دریغ نورزیدند.
مردم پنجشیر به هیچ قدرت داخلی و خارجی اجازه نخواهند داد تا صدای آزادی و عدالتخواهی را در گلویشان خفه کند. چنانکه تاریخ شاهد مبارزات اینچنینی مردم ما و شکست توطیههای مشرف، بوتو، نوازشریف، نصیرالله بابر، حمیدگل... در گذشته علیه مردم ما هست.
کمی پیشتر از آن، جنرال گروموف روسی هم به خاطر سرکوب مردم پنجشیر از برژنف خواستار منظوری اعزام لوای کمندو با کمیت بیست و پنج هزار سرباز مجهز با تمام ساز و برگ نظامی شده بود که سرانجام هیچ دست آوردی به جز شکست و رسوایی نداشتند.
هرگاه شما به این باور باشید که ما افعانستان و پنجشیر را از طریق جنگ و زورگرفتهایم؛ و حالا هرچه خواستیم در حقمردم انجام میدهیم، سخت دچاراشتباهید. به اعلامیه ملایعقوب پسر ملا محمد عمر مراجعه کنید که میگوید: "ما و شما به زور یک پوسته و یک ولسوالی را تسخیر کرده نمیتوانستیم. این یک کمک الهی شده است برای ما و شما ". البته ان کمک الهی نبود؛ بلکه خیانت ملی اشرف غنی و تیم جنایت کار، فاسد و خاینش بود که در حق مردم افعانستان روا داشت و طالبان بدون مقاومت کشور را متصرف شدند.
جناب لوی درستیز! باید بدانید که در بیست سال گذشته، خیانت یک تعداد بزرگ نماهای و سردمداران و تاجران سیاسی و معامله گر در حق مجاهدین و مقاومتگران، مردم ولایت پنجشیر را سخت مایوس و ناراحت ساخته بود، طوری که در دوره حکومت فاشیستی غنی مردم ما حاضر نشدند خود و فرزندان خود را قربانی اهداف فاشیستی غنی و چند معاملهگر همولایتشان کنند و همین امر سبب شد تا در پنجشیر پراکندهگی به وجود آید و طالبان بتوانند بخشهایی از پنجشیر را به تصرف خود در آورند.
جناب لوی درستیز! باید بدانید که مردم افغانستان بالاخص مردم پنجشیر، زخم خورده اند اما نمرده اند. ما دوباره به یاری خداوند نصرت دهندهی بی همتا بر میخیزیم و به میدانهای مبارزه بر میگردیم. خاموشی و گوشه نشینی اکنون ما را ضعف و ناتوانی ما ندانید. از ظلم،جنایت، شکنجه، شلاق زدن، تجاوز به حریم خصوصی مردم ، گروگانگیری، اختطاف، اجرای محاکم صحرایی، دزدی از بیت المال، دستگیری و کشتار بیرحمانه مجاهدین، مقاومتگران مردم پنجشیر و نظامیان پیشین و قهرمانان شجاع و حماسه آفرین آن جدا دست بردارید و آگاه باشید که به زودی فرصت انتقام و عمل بالمثل فرا خواهد رسید.
همین اکنون شبکه های شهری مجاهدین و مقاومتگران جبهه مقاومت ملی مردم افغانستان تحت نام مستعار "شبکه عمر بن خطاب" و "خالد بن ولید" در ۳۴ولایت افغانستان به خصوص در شهر کابل فعال خواهند شد که هدف آن فعالیتهای چریکی مسلحانه و مبارزات عدالتخواهانه و استقلال طلبی و دفاع مشروع خواهد بود. آنگاه، در هیچ جای افغانستان در امان نخواهید بود و اماکن امنتان (خانه ها، دفاتر، قرارگاهها، مراکز سوق و اداره ... ) به خصوص در ولایت کابل آماج حملات پی در پی و همهجانبه ما قرار خواهد گرفت.
جناب رییس جمهور؛ درغل بابای فراری!
یاسر دره گی
مصاحبهات را به دقت شنیدم. درعوض اینکه از مردم افغانستان به خصوص شهدای اخیر نهادهای امنیتی، قربانیان حادثه دلخراش فرودگاه کابل، قربانیان بیشمار مهاجرین در مرزهای ایران ،ترکیه و پاکستان و گیرمانده گان در برفها و بحرها و افرادی که لااقل بالایت اعتماد کرده ترا مغز متفکر دوم جهان لقب دادند، با تو همکاری کردند و حتا خیانت و تقلب هم کردند؛ معذرت خواسته و یا تسلیت بگویید متاسفانه چیزی به گفتن نداشتید. چیزی به نام احساس، عاطفه و انساندوستی در ضمیر و وجدانت ندیدم .
در مصاحبه تان گفتید که با اعتماد به خارجی ها، بالاخص امریکا شک داشتید. نخیر، اینطور نیست. خاک به چشم مردم نزنید! و خود را قهرمان معرفی نکنید؛ چون خارجیها خاصتا امریکاییها هنوز هم به تعهدات خود با مردم افغانستان صادق و پابند هستند؛ زیرا هم خود و هم همپیمانانشان نهتنها اینکه طالبان را به رسمیت نشناختند؛ بلکه کشورهای حامی طالبان را هشدار دادند که هیچ کشوری نمیتواند انها را به رسمیت بشناسند؛ حتی در کنفرانس اسلامی که پاکستان لابیگر آن بود.
عامل تمام بدبختی ها و سقوط نظام خودت، تیم فاسد و مشاوران بزدلت هستند.
آیا به یاد داری که شعار سر میدادی که یا در میز مزاکره با مخالفین رو در رو مینشینیم و یا در جنگ زانوهایشان را قطع میکنیم؟ آب دریای هلمند را مهار کردیم. اگر همسایه ما اب خواست در عوض از ایشان تیل و گاز میگیریم. ایا فکر نکردید همسایهتان برداشت آن فریادهای بیموجب واحساساتیات را نداشت.
آقای رییس جمهور!
شما و تیم ناکاره و بزدلتان نه جنگ توانستید نه صلح آوردید. آیا این امکان وجود نداشت که با کشور همسایه از در دپلوماسی وارد میشدید؟ عملکرد خود را با چنین مزخرفاتی توجیه و خود را برائت داده نمیتوانید. حالا مردم در عصر انترنت و کمپیوتر زنده گی میکند. همگی را مثل خود روانی و احمق فکر نکنید. شما به خانوادههای نهادهای امنیتی چی گفتنی داشتید؟ آنانی که همه روزه بازداشت و شکنجه می شوند و یا هم به شکل مرموز کشته میشوند. مگر تو سرقوماندان اعلای قوای مسلح نبودی؟ مگر محب الله محب مشاور شورای امنیت نبود؟ تمام صلاحیتها و اختیارات نهادهای امنیتی در دستان شما نبود؟ قوای تا به دندان مسلح با مدرن ترین سلاح و تجهیزات درسطح منطقه در اختیار نداشتید؟قطعات خاص 555،333،444،222،01،02،999kka 777هوایی و قطعه کمین خوست وغیره که در سطح منطقه نظیر نداشت. اما شما از ابتدای پیروزی تان به تضعیف نظام دست زدید. افسران با احساس، وطن پرست، مسلکی و متخصص و متعهد به مردم و نظام را بنابر تعصبات قومی و بدون موجب عمدا به تقاعد سوق داده و یا منفک نمودید. تمام رهبری نهادهای امنیتی را به چند کمپیوترکار بیتجربه و غیر مسلکی سپردید که جز چند کلمه انگلیسی چیزی نمیدانستند و حتا به زبانهای ملی اشنایی نداشتند. کسانی که همیشه اطلاعات جعلی و گمراهکننده را در اختیار شما قرار میدادند و شما هم به انها باور میکردید.
مارشال دوستم را در زمان حاکمیت تان جبرا و الزاما وادار کردید تا به خاطر اشتباهات گذشته خود از مردم افغانستان معذرت بخواهد که خواست. حالا چرا شما نباید معذرتخواهی کنید؟ مگر این شما نبودید که سینه چاک میکردید و میگفتید: "زه امان الله خان غوندی د تختیدو سری نیم".
آقای رییس جمهور!
خیانت اشکار شما، تیم و مشاورین فاسد و خاینتان در حق نظامیان مظلوم و مردم افغانستان بیشتر از خیانت فیض محمد حمید ریس isiدر حق مردم ماست.
مگر شما نبودید که میگفتید تمام زندان ها را ببینید همگی محبوسین از یک قوم خاص است و این وضعیت برایم قابل قبول نیست. در حالی که در حکومت که همه باید در ان مشارکت میداشتند، ترکیب ملیتی در نظر گرفته نشده بود. بعد تصمیم گرفتید تا با احساساتیگری بالای قیصاری، علیپور، کرام الدین کریم، نویدخان آبادی، حسیب قوای مرکز... پرونده سازی کنید زیرا به ملیت شما تعلق نداشتند.
در تمام مدت دوره کارتان به حیث رئیس جمهور، همواره دستور دادید تا عملیات های خاص بالای دشمن متوقف شود. گاهی از احمد ایشچی و گاهی هم از قیصاری و متین بیک در برابر مارشال دوستم استفاده کردید. مگر فراموش کردی که به دستور شما و شورای امنیت ملی و چند مامور بلی گوی تان علیه مارشال دوستم توطیه کردید و دستور دادید که نامبرده را از بین ببرند، در حالی که قبلا از نفوذ اجتماعی و سیاسیاش به نفع خود استفاده کرده بودی و در انتخابات رای آورده بودی. علیه دوستم توطئه چیدید زیرا میخواستید انتقام دشت لیلی و سقوط حکومت داکتر نجیب را بگیرید.
این مطالب ضمن دستور حمله تروریستی به افراد جنبش روشنایی، به رگبار بستن تظاهرات چیان در چهارراهی زنبق و دستور حمله تروریستی بالای تشیعکنندهگان جنازه سالم ایزدیار و چندین دستور حمله تروریستی دیگر بالای شخصیتها و محافل سیاسی به زودی از طریق رسانهها افشاء خواهد شد تا چهره کثیف تو و همکاران فاسدت به همه ملت بیشتر آشکار شود. مطمن باش که زبانهای صادق و قلم های حامی عدالت در مورد فرار و خیانت ملی و جنایت تان در تاریخ معاصر افغانستان خواهند گفت و نوشت که شما خاین ملی، دزد و فراری بودید و در حق ملت تان جفای نابخشودنی کردید.
Sent from my iPad