افغان موج   

لهـیب درد و غــم انتظـار کافی نیست

بسوخت ریشۀ جانم شرار کافی نیست

هزار بار محک گشته ام درین آزمون

طلای خالص دل را عیار کافی نیست

بـیـاد نـوش لـبت می گــزم لـب میـنـا

بهـار آمـده فـصل خـمـار کافی نیست

چوصید زخمی بخون میطپم مدارایی

سری شکسته وقلب فگار کافی نیست

ز شـوق روی تـو بـویم گل شقایق را

هزار ناله ز سـوز هزار کافی نیست

قرار سـبز تو بـر مـزرع یقین پاشـید

هنوزحاصل این کشتزار کافی نیست

مـدام در دل امـواج بحـر می پـیـچـم

طبـق طبـق گهـر آبــدار کافی نیست

بسـان خـوشـۀ انگـور در خـم افـتادم

خمارچشم ومی خوشگوارکافی نیست

برای خوشی خاطر سفر کنیم گه گاه

هـوای دهکـده و کهسـار کافی نیست

سرود آب سراییم درطلوع و غروب

کنار بحـر و لـب آبشـار کافی نیست

وفا وعشق ومحبت همیشه جاویدست

برای ما و تو این افتخار کافی نیست

قـبـول خـاطـر مـا بـوده بـاور مـردم

همین شرافت عزو وقار کافی نیست

بغیر عهد و وفا جان و دل نمی گویم

هنوزاین همه لطف وقرارکافی نیست

کنون که معجزۀ عشق ما بودمشهور

برای ما وتو این یادگار کافی نیست

زهرطرف شده جاری حمایت یاران

سـبد سبد غـزل زرنگار کافی نیست

ازل به دسـت ابـد داده لـوحۀ تقـدیـر

پیام حق ز یمین و یسار کافی نیست

قسم بحق که دگردرد انتظارم کّشت

خیالِ خالی و حال نزار کافی نیست

من ازنخست به وصل تو آرزودارم

سرود مهر زدل بیشمار کافی نیست

کجاست لذتی افزونتراز وصال آخر

مگر برای تو دیدار یـارکافی نیست

رسول پویان

4/5/2014

 

 

رسول پویان

طرح بی رنگی

کاسـۀ چـیـنی تـن را در دمـن بشکسته ام

کوهها برهـم زدم تا ما و مـن بشکسته ام

طرح بی رنگی فکندم درجهان پرزرنگ

گـرمی بـازار طاووس چـمـن بشکسته ام

دربهارعشق ومستی بسکه میجوشد فغان

عاقبت چون شوربلبل درسخن بشکسته ام

جامۀ تقـوا ز تـن بیرون فکـندم بی دریغ

پیکـر زهـد و ریا را در بدن بشکسته ام

سرو آزادم، ندارم باک از پوشـاک برگ

صد انـارسـتان معنا در یخـن بشکسته ام

عشق از شیرین مجو درکاخ زیبای خیال

سرها برسنگ سنگ کوهکن بشکسته ام

درغل و زنجیر زندان تعصب عشق مرد

زان سبب بتهای مغزمردوزن بشکسته ام

بس که سنگ عشق کوبیدم بردرب وصال

شیشۀ جهل و تعصب در وطن بشکسته ام

عشـق را با خـون نیامیزم با چال و فریب

تا که از شش سوچنگ اهرمن بشکسته ام

دام ها گـسترده انـد بهـر شـکار مـرغکان

ازیساروازیمین صد مکر وفن بشکسته ام

مدعی بیچاره در چـاه محن افـتـاده اسـت

تـا که مشکـستان آهـوی خـتن بشکسته ام

نطفه بودم طفل گشتم نوجوانی ها گذشت

عشق جاویدم نه در لای کفن بشکسته ام

27/5/2014