افغان موج   
در نظام‌های مردم‌سالار انتقاد از عمل‌کرد حکومت به‌مثابه پخته‌گی سیاسی و بیداری جمعی در قبال سرنوشت عمومی پنداشته می‌شود. تا پیش از تسلط طالبان بر افغانستان، گروه‌های مختلف سیاسی و مدنی به‌گونه آزادانه در فضای خصوصی و عمومی از برنامه‌های دولت و عمل‌کردهای نامناسب مسوولان حکومتی انتقاد می‌کردند.

مسوولان حکومت با وجود بدبینی نسبت به صنف سیاسی، تلاش می‌کردند به انتقاد مخالفان از راه گفت‌وشنود پاسخ بدهند. هرچند حکومت اشرف غنی بارها به شلیک مستقیم بر معترضان و قتل اعضای جنبش‌های مدنی متهم شده است، اما درب انتقاد از طریق کانال‌های عمومی را همیشه باز نگه داشته بود. طالبان اما در جریان ۱۹ ماه گذشته، بساط همه آزادی‌های سیاسی و مدنی را برچیده‌اند و مخالفان رژیم‌شان را «واجب‌القتل» می‌پندارند. در نشست شورای علمای طالبان در کابل فتوای سرکوب مخالفان صادر شده و با توجه به همین فتوا، ندامحمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی این گروه، برای دومین بار از واجب‌القتل بودن منقدان رژیم طالبان سخن گفته است. با این حال، شماری از قاضیان حکومت پیشین، این دید طالبان نسبت به شهروندان منتقد را «شرم‌آور و غیرشرعی» توصیف می‌کنند. شهروندان کشور نیز رژیم طالبان را استبدادی، ستم‌گر و فاقد مشروعیت ملی و بین‌المللی می‌خوانند.

با سقوط نظام جمهوری و روی‌کار‌آمدن رژیم طالبان همه آزادی‌های مدنی و سیاسی در کشور به‌تدریج از رفته است. در جریان دست‌کم دو سال، هیچ جریان سیاسی حق فعالیت آزادانه را در کشور نداشته است. از سوی دیگر، معترضان و منتقدان رژیم طالبان نیز پیوسته سرکوب و بازداشت شده و حتا به قتل رسیده‌اند. طالبان با وجود این‌که در آغازین روزهای برگشت‌ به قدرت فرمانی را زیر نام «عفو عمومی» صادر و اعلام کردند که همه مخالفان و منتقدان این گروه بربنیاد این فرمان، از بازجویی، حبس و مجازات در امان خواهند بود، اما به این تعهد خود عمل نکردند. افراد طالبان در کنار بازداشت صدها نظامی پیشین، مخالفان و منتقدان رژیم خود را به اتهام‌های گوناگون به قتل رسانده‌اند. افزون بر این، فرماند‌‌هان و مقام‌های ارشد این گروه فتوای قتل مخالفان خود را نیز صادر کرده و به چرخه کشتار همانند گذشته ادامه داده‌اند. در این میان ندامحمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان و از چهره‌های نزدیک به رهبر این گروه، چندین بار منتقدان رژیم این گروه را «واجب‌القتل» خوانده است.
فتواهای «واجب‌القتل» خواندن منتقدان و مخالفان طالبان
طالبان رژیم خود را برخاسته از احکام «ناب اسلامی» توصیف می‌کنند و مخالفت در برابر آن را «بغاوت» می‌پندارند. به باور آنان، هر کسی که در مقابل این نظام انگشت انتقاد بلند کند، واجب‌القتل است. مولوی مجیب‌الرحمان انصاری که در ماه سنبله سال‌ روان خورشیدی در مسجد «گازرگاه» هرات در پی حمله انتحاری کشته شد، بارها فتوای قتل مخالفان طالبان را صادر کرده بود. او به تاریخ ۱۲ سرطان سال‌ جاری در جریان سخنرانی در تالار لویه‌جرگه در نشست علمای طالبان گفت‌: «کسی که در مقابل حکومت اسلامی ما قد علم می‌کند، باید سر زده شود و از بین برود.» انصاری در هنگام سخنرانی‌اش در یکی از خطبه‌های نماز جمعه در هرات نیز به نمازگزاران گفت‌: «این‌ها [معترضان] که در خیابان‌ها بیرون می‌شوند، حکومت اسلامی [طالبان] شرعاً حق دارد آن‌ها را تهدید کند. تو [معترض و منتقد] غلط کردی که در مقابل حکومت اسلامی ایستاده شدی.»
نشست سه‌روزه شورای علمای طالبان در کابل که با صدور قطع‌نامه‌ای پایان یافت، نیز به سرکوب مخالفان و منتقدان اشاره داشته است. در بخشی از ماده ششم این قطع‌نامه آمده است: «مخالفت مسلحانه در برابر این نظام، بغاوت و فساد فی‌الارض پنداشته می‌شود.» همچنان در ماده هشتم این قطع‌نامه به عالمانی که از طریق رسانه‌های اجتماعی انتقاد می‌‌کنند، هشدار داده شده که از بیان سخنان اعتراضی خودداری کنند. این فتوای طالبان با واکنش‌های تند مخالفان رژیم این گروه مواجه شده، اما سودی در پی نداشته است.
«واجب القتل» خواندن مخالفان طالبان از سوی ندامحمد ندیم
ندامحمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان، از چهره‌های تندرو و جنجالی در میان این گروه شمرده می‌شود. او که از مقام‌های مورد اعتماد رهبر غایب این گروه نیز به حساب می‌رود، پیوسته مخالفان و منتقدان رژیم طالبان را به سرکوب و مرگ تهدید کرده است. ندیم علاوه بر نقش مستقیم در مسدود کردن دانشگاه‌ها و نهادهای تحصیلی دولتی و خصوصی به‌ روی دختران، فتوای قتل مخالفان این گروه را نیز صادر کرده است.
ندامحمد ندیم زمانی که به‌عنوان والی طالبان برای کابل کار می‌کرد، نواری تصویری از او در رسانه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شد که فتوای سرکوب و قتل مخالفان این گروه را صادر کرده است. او در آن سخنرانی گفته است که مخالفت با نظام طالبان حرام است و مخالفان «واجب‌القتل»‌اند. او با اشاره به فعالیت‌های جبهه مقاومت ملی نیز می‌گوید که مقابله با این جبهه یک «فریضه» است.
این مقام طالبان به تداوم اظهارات تندش، روز شنبه، ۲۰ حوت،‌ در جریان سخنرانی در مراسم پایانی دوره آموزشی مفتی‌ها و قاضی‌های این گروه در قندهار، بار دیگر مخالفان طالبان را «واجب‌القتل» خوانده است. در نوار تصویری‌ای که از او در رسانه‌ها منتشر شده، او می‌گوید: «تخریب‌کننده نظام اگر با زبان، اگر با قلم یا در عمل تخریب کند، همه آن‌ها باغی و واجب‌القتل پنداشته می‌شوند.»
ندیم در این سخنرانی کشتن مخالفان رژیم طالبان را «فرض» توصیف می‌کند و تاکید می‌ورزد که طالبان آن‌گونه که با نیروهای امریکایی رزمیده‌اند، در مقابل مخالفان نیز باید بجنگند. سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان، مخالفان این گروه را «باغی» خطاب می‌کند و ایستاده‌گی علیه طالبان را «غیرشرعی» می‌داند.
او در این سخنرانی به‌طور آشکار و واضح می‌گوید: «هر کسی در مقابل شما بایستد، جنگ کردن علیه این قسم افراد فرض است و کشتن آن‌ها به دلیل ایستاده‌گی در مقابل نظام اسلامی، بر من و شما فرض است. باغی است و اگر به خود نام مقاومت و خلافت می‌دهد، برای ما فرض است که مردم مظلوم و مسلمان افغانستان را از وجود آن‌ها خلاص کنیم.»
واکنش شهروندان به فتوای سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان
شهروندان کشور با ابراز مخالفت، صدور فتوای سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان را دشمنی آشکار با مردم و واقعیت‌های موجود در کشور می‌دانند و تاکید می‌ورزند که هیچ گروهی با استبداد و ستم‌گری نمی‌تواند به حاکمیت خود در افغانستان ادامه دهد.
محمد قیس، یکی از شهروندان کشور، در صحبت با روزنامه ۸صبح می‌گوید: «طالبان مشروعیت ملی و بین‌المللی ندارند. وقتی یک نظام مشروعیت نداشته باشد، حق هم بالای شهروندان ندارد. طالبان بزرگ‌ترین ناقضان حقوق بشر هستند. طالبان یک گروه تروریستی‌اند که بیشتر از دو دهه در کشور خون جاری ساخته‌‌اند، مردم بی‌گناه و مظلوم را به بهانه‌های مختلف کشته‌اند. حاکمیت طالب، تحمیل و ترویج تروریسم است.»
به گفته قیس، صدها نفری که در این مدت کشته یا ناپدید شده‌اند، نتیجه همین فتواها و فرمان‌های طالبان بوده است. او تاکید می‌ورزد: «این حرف‌ها [واجب‌القتل خواندن] بسیار خطرناک است و عملاً مردم را به قربانگاه می‌برد. شمشیر طالبان را برای بریدن سرهای بی‌گناهان تیزتر می‌کند. این سخن برای ما خیلی خطرناک است. فضای سرکوب و سکوت، خیلی کشنده است.»
شمایل، یکی از دانشجویان دختر است که پس از وضع ممنوعیت از سوی طالبان، خانه‌نشین شده است. او در صحبت با روزنامه ۸صبح سکوت جمعی در مقابل فتواهای طالبان را «کشنده و مرگ‌بار» می‌خواند. به گفته او، طالبان در راستای سرکوب و حذف، از تفسیر احکام اسلامی مبتنی بر برداشت خود به‌عنوان شمشیر برنده علیه مردم افغانستان استفاده می‌کنند.
این دانشجو می‌گوید: «اجرای شریعت از سوی طالبان نه‌تنها زنان، بلکه مردان را نیز با خطر مرگ، شکنجه و تیرباران روبه‌رو ساخته است. اگر مردم بیشتر از این سکوت کنند، تکان نخورند، شمشیر افراطیت و سرکوب طالبان گلوی همه را یک‌به‌‌یک خواهد برید. این‌ها [طالبان] که هزاران انسان را با انتحار و انفجار کشته‌اند، حال به طریق دیگری می‌کشند.»
دیدگاه قاضیان پیشین درباره صدور فتوای ندامحمد ندیم
رییس دادگاه حقوق عامه یکی از ولایت‌ها در نظام جمهوری که به دلیل مشکلات امنیتی نمی‌خواهد نامش در این گزارش ذکر شود، به روزنامه ۸صبح می‌گوید که این فتوای سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان «خلاف شریعت و شرم‌آور» است. این قاضی پیشین تاکید می‌ورزد که نظام‌ها مکلف‌اند نقد منتقدان را بشنوند و نقدهای سازنده را برای اصلاح نظام تطبیق کنند. به گفته او، نباید مردم به هر بهانه‌ای در فتواهای صحرایی، کشته شوند. این قاضی پیشین می‌افزاید: «قرآن‌ کریم در مورد فتوای قتل صریح سخن می‌زند و می‌گوید شما انسان‌ها و مسلمان‌ها را نکشید، مگر به حق. حق مشخص است. قصاص است. رجم [سنگ‌سار] است که بحث اختلافی هم است. مورد دیگری ارتداد است که این موارد نیز شرایط به‌خصوص خود را دارند. به جز موارد یاد‌شده، هیچ کسی حق ندارد انسانی را به قتل برساند.»
این قاضی که از سوی طالبان برکنار شده است، علاوه می‌کند: «اگر به سنت پیامبر اسلام هم مراجعه شود، کاری را که پیامبر انجام می‌دهد، از طرف صحابه نقد می‌شد. گاهی سبب شده پیامبر روشی را که انتخاب کرده، کاری را که باید انجام بدهد، تغییر مسیر می‌داد. این از اثر نقد سازنده صحابه و اطرافیان پیامبر است، مثلاً در جنگ بدر، پیامبر جایی را انتخاب می‌کند، اما کسی دیگر در آن‌جا حاضر می‌شود و مکان دیگری را بر‌می‌گزیند. حاضرین می‌گویند که انتخاب پیامبر منصوص است، اما حضرت پیامبر می‌گوید کار من، منصوص نیست، اشتهادی است. آن فرد که یک مهارت رزمی داشت، مواضع دیگری را انتخاب می‌کند، پیامبر سخنش را می‌شنود و به آن عمل می‌کند.»
این قاضی همچنان اضافه می‌کند: «نقد خلفای راشدین بسیار روشن است. کسی که کمترین کتاب را در باب سیرت آن‌ها خوانده باشد، می‌داند که حضرت ابوبکر صدیق و حضرت عمر، کسانی‌اند که از بزرگان صحابه نقد شده‌اند. حتا سر منبر بوده، نقد صریح و شدید شده‌اند. آن‌ها [ابوبکر و عمر] به نقد ناقدان، حرکت منفی انجام نداده‌اند که ناقد را کشته باشند، تهدید کرده باشند، سرزنش کرده باشند یا کمترین عکس‌العمل منفی را در مقابل منتقدان انجام داده باشند؛ بلکه در برابر نقد سر تسلیم نهادند، به نقد گوش دادند، عمل کردند و یا پاسخ قناعت‌بخش ارایه کردند.»
رییس دادگاه حقوق عامه یکی از محاکم کشور همچنان در باب فتواهای واجب‌القتل خواندن منتقدان طالبان می‌گوید: «طالبان خودخواه هستند، فکر می‌کنند که خودشان عین خدا و پیامبر هستند، عین دین هستند و هرگاه نقد شوند، نقد دین است. وقتی نقد شوند، فکر می‌کنند که دین نقد شده است. حتا گاهی شده بالای نزول قرآن که عین دین است،‌ اعتراض شده است. زنی به پیامبر با صدای بلند اعتراض می‌کند که قرآن، قرآن مردانه است، ما زن‌ها حقوق ما چیست؟ همه سخن‌هایش به مردان است. اگر آدم متوجه شود، ندای آن زن نقد بنیاد دین است. اما خداوند به تسلی دل آن‌ خانم آیت نازل می‌کند، اما طالبان خود را بالاتر از دین فکر می‌کنند.»
این قاضی پیشین توضیح می‌دهد: «نقد طالب در اکثر وقت‌ها به‌خصوص در انجام افعال ناروایی را که آن‌ها در نظام خودخوانده اسلامی‌شان انجام می‌دهند نه‌تنها مکروه نیست، بلکه فرض عین است. کسانی که در برابر این‌ها [طالب‌ها] سکوت می‌کنند، پیش خداوند مسوول هستند و گردن‌شان بسته است. این‌ها در روز آخرت در جمله کسانی حشر می‌شوند که سخن حق در برابر نظام ظالم و مستبد و کج‌رو حق نگفته‌اند، به‌خصوص کسانی که سکوت معنادار می‌کنند. طالب‌ها به نظامی رسیده‌اند که مفاد مادی زیادی را به دست آورده‌اند. به وسیله کشتار همه مسلمان‌ها هم شود، منافع مادی را که به دست آورده‌اند را به قیمت جان همه مسلمانان باید از دست ندهند. موقف منفعتی است. موقف سیاسی هم اگر باشد، موقف سیاسی شرم‌آور است.»
خشونت‌ورزی و کشتار در طول دو دهه گذشته از مهم‌ترین ابزارهای طالبان برای رسیدن به قدرت بوده است. این گروه در جریان بیست سال گذشته پیوسته با انجام حملات انتحاری و انفجاری، هزاران تن را به کام مرگ فرستاده‌ و مسوولیت ده‌ها حمله انتحاری را برعهده گرفته است که منجر به کشته و زخمی شدن هزاران شهروند کشور شده است. طالبان هم اکنون نیز کندک انتحاری‌ خود را در روزهای مناسبتی به نمایش می‌گذارند.
طالبان پس از برگشت به قدرت، از خشونت و سرکوب به‌عنوان کلیدی‌ترین ابزار جهت مطیع ساختن شهروندان و حذف مخالفان استفاده کرده‌اند. این گروه همه اقدام‌های‌شان را مشروعیت دینی می‌دهند و به حذف و فرمان‌برداری بی‌چون‌و‌چرای مردم ادامه می‌دهند. صدور فتوای قتل مخالفان و منتقدان یکی از این مواردی است که برای سرکوب هر چه بیشتر مخالفان سیاسی، معترضان مدنی و رسانه‌های منتقد صورت گرفته است.
 
نويسنده: امین کاوه