افغان موج   

                   

اندیشه های شما در مورد زن

با کمال مسرت باید گفت که اهداف کمپاین " تفکر، تحریر و عمل"  "از لحظۀ معرفی تا حال  با توجۀ قابل ملاحظه به استقبال مواجه گردیده است.

با ابراز امتنان از پوهندوی شیما جان غفوری و صالحه جان وهاب واصل، اینک من هم باجمع آوری نظریات خواننده گاندر هفتۀ سوم فعالیت این کمپاین،در پهلوی معرفی  پیامهای رسیده در فیسبوک، کوشیده ام تا نگاۀ خواننده را با ذکر بخشی برگزیدۀ از بعضی  بحث ها، پیام ها، تحلیلات،پیشنهادات و انتفادات  در سایت های انترنیتی افغانی با ذکر منابع نشرشان، به اهمیت نهفته درین مطالب نوشته شده جلب نمایم:

 

http://www.afghan-german.comبخش های بر گزیدهازویب سایت

 

جوامع پیشرفتۀ بشری استوار برتجربیات علمی و عملی، زنان ومردان را دو روی یک سکه  درجامعه میدانند. همانطوریکه مردان نیاز به پشتیبانی زنان در کلیه امور اجتماعی  بنابه وظایف،  دارند  و بدون  همکاری زنان زندگی اجتماعی برایشان مشکل میشود، به همان پیمانه زنان نیز همکاری و پشتیبانی  مردان را در همۀ امور زندگانی اجتماعی ضرورت دارند و آنهاها را درادای وجیبۀ  انسانی شان ملزم میدانند.

 بخش بر گزیده از نوشتۀ شيما غفوري

 

نظر من این است که طرح موضوع "نهضت نسوان" یا آزادی زنان در افغانستان بشکل بسیار اشتباه آمیز آن از همان آغاز بشکل قشری طرح و مورد تبلیغ و اجرا قرار گرفته است. از نظر من این بزرگترین اشتباه اعلیحضرت امان الله خان بود که بشکل دستوری زنان سنتی و محافظه کار افغانستان را مکلف به نپوشیدن حجاب ساخت. همچنان این اشتباه در زمان اعلیحضرت محمد ظاهر شاه و سردار محمد داود خان دنبال شد. طبق این روحیه زنان افغان مکلف به پوشیدن نوع خاص لباس به پیروی از فرهنگ غرب برای غرب سازی مردم در ادارات دولتی شدند و دختران مکاتب مکلف به پوشیدن یونیفورم معینه دولتی شدند. در مراکزی از قبیل بعضی سینماها و هوتل ها کسی بدون پطلون و یخن قاق حق ورود را نداشتند و مامورین دولتی به هیچصورت نمی توانستند با پیراهن تنبان و لنگی بکار بپردازند. چرا؟ و چرا از نوع پوشش شخصی مردم یک مساله دولتی و سیاسی را خلق کرد و چرا باید از آن بحیث "مدرنیتی" و "نهضت" و "آزادی" یاد کرد؟

بخش بر گزیده از نوشتۀ انور بلوچ

http://www.afghan-german.com

 

رسانه های کنونی در باز توليد تبعيض نقش موثری دارند. زنان در نقش های که برای آنها در فلم تئاتر، موسيقی، کارتونی و اشکال مختلف هنر رسمی و جنسيتی درجه بندی شده و در باز توليد نابرابری و تبعيض جنسيتی نقش دارند. همه روزه در جهان ضد ها هزار اثر هنری توليد می شود که بازتوليد تبعيض را تداوم می بخشد.
تفسيرروايت های مذهبی در جامعه و زن ستيزی واگير و گسترش انديشه های کهن در امر باز توليد تبعيض جنسيتی سهم برجسته ايفا می کنند.

بخش بر گزیده از نوشتۀ شيما غفوري

http://www.afghan-german.com


اگرچه هشت مارچ فقط یک روز است، ولی به حیث روز همبستگی زنان در مبارزۀ  حق و عدالت رول خویش را بازی مینماید. تا زمانیکه در اجتماعات انسانی تبعیض و تظلم وجود داشته باشد، این روز باید تجلیل گردد. علاوتاً تجلیل یک روزه از قشری، مسلکی و یا مقامی به مفهوم یکروزه بودن احترام آنها نمیباشد. به طور مثال روز معلم اگرچه درسال یک روز تجلیل میگردد ولی شخصیت معلم همه روزه قابل احترام میباشد. پس روز همبستگی جهانی زن نیز چنین نقشی را دارا میباشد. ما زنان افغان به خوبی میدانیم که تجلیل از این روز برای ما چه اهمیت بزرگی را دارد. این روز بهانۀ است که حداقل یک مرتبه در سال مسئلۀ زن در محراق توجه یک تعداد بیشترمردم قرار میگیرد.

                                                                                                     بخش بر گزیده از نوشتۀ شيما غفوري

http://www.afghan-german.com

 

سیاست های حکومتی افغانستان چرا به بهانه "مدرنیتی" و "ترقی" و "آزادی" از هیچ مشکل آفرینی کرده و چرا بجای توجه به اصل موضوع خود را در مسائل شخصی مردم درگیر ساخت؟ اگر زمانی رجل سیاسی افغانستان با فرمان و تهدید زنان افغان را باجرای این یا آن کار شخصی مکلف می ساختند در عکس العمل با آن مجاهدین و طالبان با زور شلاق و قمچین خواستند مردم را با جبر و زور راهی جنت سازند! چرا؟ چرا مجاهدین افغانستان ظرفیت و توانائی دیدن یک زن بدون حجاب را ندارند؟ چرا نمای تار موی زن این مجاهدین راه خدا را به بیراهه بکشاند اگر براستی هم این مجاهدین راه دین ایمان و عقیده خلل ناپذیر اسلامی داشته باشند؟

محمد انور بلوچ

http://www.afghan-german.com

وقتی شما حقوق زن را ارزیابی می فرمائید، لطف نموده بفرمائید که کدام معیار را مد نظر دارید. آیا هدف شما ارزیابی حقوق زن در چوکات "اعلامیه جهانی حقوق بشر" است یا در چوکات "حقوق اسلامی" و "سنت های پسندیده افغانی"!؟ زیرا این دو پدیده در تصادم با همدیگر قرار می گیرند. آیا شما می خواهید بحیث یک مسلمان متدین مطابق سنت های پسنیده افغانی باشید یا می خواهید خود را تغییر دهید و مطابق ارزشهای حقوق بشری و اعلامیه جهانی حقوق بشری خود را عیار سازید؟

بخش بر گزیده از نوشتۀ انور بلوچ

http://www.afghan-german.com

 

بخش های بر گزیدهازویب سایت http://www.afghanasamai.com


خوب خواهد بود تا با مطالعۀ تاریخچهٔ روز همبستگی زنان جهان، ایثار و فداکاری های زنان را ارج گذاریم و مقالات علمی- تحلیلی زنان افغان را مطالعه نموده تا بدانیم که زنها خود صدای خویش را در مقابل ظلم و استبداد خانوادگی و اجتماعی بلند نموده اند و در عمل هم مصروف کار و پیکار متداوم میباشند. در اینجا باید تذکر بعمل آید که وظیفۀ جد و جهد بر علیه ظلم و استبداد و در راه رفاه خانوادگی و عدالت اجتماعی موضوع عام است که مربوط به تمام افراد جامعه میگردد و سرحد مردو زن را نمیشناسد.

از نوشتۀ پوهندوی شیما غفوری

http://www.afghanasamai.com

 

من بر این باورم که بجای اینهمه داد و فریاد کردنهای تصنعی و الکی در هشتم مارچ، بهتر خواهد بود که آگاهانه برای ریشه کن کردن فرهنگ مرد سالاری و زن ستیزی "عمل" کنیم. از گپ های کوچک اما موثر آغاز کنیم، مثلاً متوجه استفاده ی اصطلاحات روزمره باشیم زیرا همین اصطلاحات کوچک، فرهنگ یک نسل بزرگ را می سازند. از همه اولتر باید خود خانمها این صدا را بلند کنند و با آگاهی بکوشند تا نخست فرهنگ مردسالاری را از اذهان خود ریشه کن سازند و نگذارند این فرهنگ در ذهنیت فرزندان شان ریشه بدواند. با چند مقاله ی شعار گونه و چند شعر تکراری برای موقف زن، نه احترامی به انسانِ زن کرده ایم و نه هم گامی بر داشته ایم برای بهبود وضعیت زن در جامعه.

بخش بر گزیده از نوشتۀکاوه شفق آهنگ "هشتم مارچ تجلیل از زن یا اهانت بر زن؟"

http://www.afghanasamai.com

 

هشت مارچ يک سنت انقلابی و ضد تبعيض جنسيتی است.

هر عملی که به تقليل و نابودی امر تبعيض وافشای نا برابری جنسيتی کمک کند، عمل انسانی است. 8 مارچ و شرکت در تظاهرات، اعلام همبستگی در مبارزات زنان و نشان دادن ستم جنسيتی وتلاش برای دنيای بهتر بخش ازاين مبارزات اجتماعی برای رهايی زن می باشد. برای زنان هيچ اهانت بزرگتر از تبعيض به خاطر تفاوت جنسی نيست. اگر قرار باشد از زنان هتک حرمت شود بايد همه روزه هشت مارچ را تجليل کنيم و درهمه روز ها مطالبات 8 مارچ را مشترکن فرياد بکشيم و به آپار تاييد جنسی و تبعيض جنسيتی نه گفته و پايان دهيم.

بخش بر گزیده از نوشته ی زلمی کاوه

http://www.afghanasamai.com

 

زنان روشانی در مراسم و مجالس دینی یک جا با مردان اشتراک میورزیدند به خیرالبیان و مقصود المونین گوش میدادند  و خود نیز در وعظ ،‌ تبلیغ و دعوت فعالانه سهم میگرفتن سهم و مقام زنان در جنبش روشانی و نقشی که آنان  ایفا میکردند ،‌ به خصوص با توجه به شرایط آن زمان یک سرکشی و عصیان علنی در برابر نظام و عنعنات و رسوم حاکم آن وقت بود .

بخش بر گزیده از نوشتۀ اکبر کر گر "جنبش روشانی و مقام زنان"

http://www.afghanasamai.com

 

وقت آن است تا نقاب ها بر افتند و پشت تبسم های دیپلماتیک، گفته های شیرین و کلیشه یی، و لباس های رنگارنگ، خشونت، بدرفتاری، و سوءاستفاده ها دیده شوند. تاریخ مصرفِ دل خوش کردن به یک روز، و آن هم به چند جمله و شعر کلیشه یی، و آن هم در بارۀ ارزش زن به عنوان مادر، گذشته است. از هر زاویه ی که به این رویکرد بنگریم، در آن نقص و عیب فراوان می بینیم. نشود که مصداق این گردیم: خانه از پای بست ویران است/ خواجه در بند نقش ایوان

بخش بر گزیده از نوشتۀ اسماعیل درمان" وقت آن است تا نقاب ها بر افتند

http://www.afghanasamai.com

 

ايديولوژی جدايی زنان و مردان در محيط مکتب و مدرسه همه نماد ها ی از آفريده های جاويدانه سازی تبعيض جنسيتی و جنس دوم سازی انسانها در جامعه به حساب می آيد.
بنا براين باز توليد ارزشها و ايديولوژی تبعيض جنسيتی بازتاب از ساختار و کنش های است که نماد های آن در زبان و رفتار شهروندان ديده می شود. واين ارزشها درجامعه حضور دارند و برای توليد و انباشت بی عدالتی جنسيتی کمک می کنند.

بخش بر گزیده از نوشتۀ زلمی کاوه

http://www.afghanasamai.com

برای مبارزه با ارزش های فرهنگی زن ستيزيکه در کانون بی عدالتی خانواده توليد می شود بايد کار های ساختاری تر و فرا فردی تری انجام داده شود. درست است که تنها تجليل ازيک روز کافی نيست ولی يک روز اعلام همبستگی جهانی نشانه گرفتن امر نابرابری برای بشريت پيشرو و به خاطر جهان فارغ از تبعيض جنسيتی است.

بخش بر گزیده از نوشتۀ زلمی کاوه

http://www.afghanasamai.com

 

زنها روز تان مبارک و همه روز ها، روز شما باد !

شما که نه از من کمتر و نه از من بیشترید روز تان مبارک !

من هنوز هم شرمنده ام که همجنس های من نمیتوانند عظمت و بزرگی شما را ببینند...

 

بخش بر گزیده از نوشتۀ شکیب سالک

http://www.afghanasamai.com

مرد هایی باید عوض شوند که القاب ... شان یک صفحه را سیاه میکند و از پیشرفته ترین دموکراسی ها حرف میزنند ، و در پیشرفته ترین دموکراسی ها زنده گی می کنند و نام زن شان را در اسناد پناهنده گی میگذارند «مستوره» و در مهمانی مردانه آخر هفته پیک های خود را به افتخار پیروزی اسلام و شکست کفار جنگ می دهند.

بخش بر گزیده از نوشتۀ شکیب سالک

http://www.afghanasamai.com

مرد هایی باید عوض شوند که مقاله ی «حقوق زن در اسلام » را مینویسند و بعد برای رفع خسته گی ناشی از نگارش میروند ساحل بحر و با تماشای پیکر برهنه ماهرویان غربی خسته گی رفع میکنند.

مرد هایی باید عوض شوند که هنوز زن را در جمع مایملک خود حساب میکنند و توقع دارند اجازه هر حرکتی و فعالیتی را باید از او بگیرند.

میخواهم مرد هایی عوض شوند که در پیشرفته ترین دموکراسی ها ، از زن دوم خود ، به نام خواهر خود نگهداری میکنند .

بخش بر گزیده از نوشتۀ شکیب سالک

http://www.afghanasamai.com

 

 

میخواهم مرد هایی عوض شوند که پسران شان نامهای بزرگی داند رستم و سهراب و آشیل و حمزه و علی و سردار و اما دختران شان نام ندارند و اگر دارند هنوز هم «ضعیفه و عاجزه و مستوره» است. شرم مان باد که هنوز از گرفتن نام دختران خود «غیرت» ما لکه دار میشود و نام همسر ما هنوز هم باید مستور و مستوره بماند.

بخش بر گزیده از نوشتۀ شکیب سالک

http://www.afghanasamai.com

 

خوشباورانه و شاید غیرمسولانه است که تصور شود با تأدیب و چند گزارش رسانه یی در یک جامعهِ مردسالار با بافت ارزشی حاکم در آن، مسیرِ مدارا و پذیرش جایگاه انسانی زن شکل خواهد گرفت و یا امید بستن به اینکه ارزشهای زنستیز خانواده گی و اجتماعی با جبر و اعمال قانون از میان بروند و دگرگون شوند، یک رویکرد سرسری و غیرجدیست. مجازات و برخورد قانونی شاید در پهلوی خوبی هایش، به پیامدهای نسنجیده ی دیگری منجر شوند. مجازات یک مرد برای شکنجهِ یک زن، نه تنها رابطه میان آندو را کاملاً از بین میبرد که زن را با چالشهای اجتماعی دیگری نیز سردچار میسازد.

بخش بر گزیده از نوشتۀ كامبيز رفيع

 http://www.afghanasamai.com

 

 

آنها اگر با شناخت فعلی از مفهوم "مردیت"، از حقوق زن دفاع میکنند، در نظر خود و در انظار دیگران چیزی از اصالت جنسیتیِ خویش را به مصرف گذاشته اند. در بیرون از خانواده و در مباحث کلی حاضرند چیزهایی درین مورد بگویند، اما جایی که حرف با عمل تلاقی میکند، روشنفکرترین مرد حاضر نیست در روابطاش با زن اندکترین امتیازی را به او قایل شود و اگر هم شود، ترس از آن دارد که در بیرون از محیط خانواده از آن اطلاع یابند.

بخش بر گزیده از نوشتۀ كامبيز رفيع

http://www.afghanasamai.com

 

درک مردها از موقعیت اجتماعی و هویت جنسیتیشان را میتوان از راه آموزش جمعی و رسانه ها به جامعه آموخت. ارزشهای مرتبط با این حوزه اگر با ذهنیت "مدرن" طوری پیوند بخورند که زنستیزی خصلت انسان های پس مانده و از ویژه گی های روستانشینی تلقی شود، حداقل مردهای باسواد و شهرنشین با صداقت و اشتیاق بیشتر برای تأمین حقوق زن پیشقدم خواهند شد. همنوایی میان شناخت از هویت مردانه و دفاع از حقوق زن سنگبنای اصلی تأمین جایگاه انسانی زن در یک جامعهِ مردسالار را رقم خواهد زد.

 

بخش بر گزیده از نوشتۀ كامبيز رفيعhttp://www.afghanasamai.com

 

به باور من، درس های تلخ تاریخی نشان می دهد که تا آن گاهی که مساله یی به نام حق زن، در اعماق جامعه و به وسیلهٔ خود زنان راه باز ننماید و نهادینه نگردد، ما شاهد این فراز و نشیب ها خواهیم بود.
این کار جز به وسیله گسترش آگاهی ـ‌ به وسیلهٔ خود زن ـ در خط روشنگری صورت گرفته نمی تواند.
به باور من این به خود زنان مربوط است ـ نباید دیده به راه مردان باشند ـ تا از کوچک ترین امکان و روزنه یی برای بالا بردن سطح آگاهی زن، بهره بگیرند.

بخش بر گزیده از نوشتۀ صدیق رهپو " جنبش رهایی و آزادی زن "

http://www.afghanasamai.com                

 

با اندوه ما می می بینیم که چی در داخل و چی و در خارج کشور، موج تندی از خرافه ها ـ به رنگ های گونه گونه از نذر بی بی گرفته تا عروسی های پُرخرچ، بند بستن و به زیارت رفتن ـ تن و جان مردم ما، به ویژه زنان را در چنگال ویرانگرش می فشارد. این جای شگفتی است که در این خط، زنان بیش تر از مردان برای نگه داری جهل، خرافه و سنت های ویرانگر و پوسیده، تلاش می نمایند. نگاه ساده به هر خانواده، عمق این فاجعه را به ویژه در خارج کشور، نشان می دهد. مردان با استفاده از این پاشنه ها و نقطه های ضعف و ناتوانی زن، بر اریکهٔ فرمانروایی از خانه تا ارگ نشسته اند و به بهره برداری ادامه می دهند.

بخش بر گزیده از نوشتۀ صدیق رهپو " جنبش رهایی و آزادی زن "

http://www.afghanasamai.com                

 

اگر تغییر ذهنیت مرد در قبال شناختاش از خود و از زن و مهمتر از آن، تغییر ذهنیت زن نسبت به خود او هدف باشد، شاید بتوان در درازمدت به فرهنگ واقعاً برابریآفرین میان زن و مرد دست یافت.

بخش بر گزیده از نوشتۀ كامبيز رفيع

http://www.afghanasamai.com


بر زنان آگاه است تا چراغ خرافه زدایی را با دست های بلند خویش در ده ده، قریه قریه، شهر شهر و حتا خانه به خانه ببرند تا این اهریمن را به دست نابودی بسپارند.
به باور من به ترین راه دست به دست هم دادن زنان در همه جا ـ داخل و خارج ـ می باشد. بدون یک جا شدن و به راه انداختن سیلاب نیرومند همبستگی، تک قطره ها می خشکند و اهریمن مردسالاری، مانند هزاره های پیشین به فرمانروایی بی رقیب ادامه می دهد.
در این راستا تنها و تنها زن بازنده است و بس.

بخش بر گزیده از نوشتۀ صدیق رهپو " جنبش رهایی و آزادی زن "

http://www.afghanasamai.com                

 

 

http://openasia.org/بخش های بر گزیدهازویب سایتآرمان شهر

 

 

سه عامل بازدارنده در مقابل مشارکت زنان در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چیست؟ در قدم نخست، تأویل نادرست از مذهب و دین بیشترین و بدترین تأثیرات را بر روی جامعه ما گذاشته است. حتی سنت‌ها و عرف غیردینی که مربوط به قبل از اسلام می‌شود نیز از این قاعده مستثنی نیست. ما هنوز تعریفی از غیرت و ناموس در ذهن خودمان نداریم. هنگامی که کسی حاضر است به خاطر این که دخترش عاشق کسی شده، آدم بکشد، چهره واقعی و گسترده خشونت را در جامعه می‌توانید ببینید. خشونتی که در جامعه ما وجود دارد در قرن بیست و یک بی‌نظیر است. اینها همه از تعابیر نادرست از دین، سیاست‌گذاری‌های غلط و برنامه‌های اشتباه ناشی می‌شود.

 

بخش بر گزیده ازمصاحبۀ صدیق برمک فلمساز

http://openasia.org/

 

سه مطالبه عمده زنان به طور کلی چیست؟ به نظر من بزرگ‌ترین مطالبه زنان بازتعریف احکام و دستورهای دینی است. زنان می‌خواهند هویت و جایگاه خود را در بطن دین بازیابند. باید با تأویل بنیادگرایانه و زن‌ستیزانه از دین مبارزه کرد. خواست دیگر زنان پاکسازی قدرت سیاسی از گروه‌ها و حلقه‌هایی است که صرفا به فکر منافع و صنف خود هستند. این گروه‌ها که اکنون قدرت سیاسی را در دست گرفته‌اند، یکی از عوامل بزرگ گسترش مردسالاری و پدرسالاری در جامعه هستند.

 

بخش بر گزیده ازمصاحبۀ صدیق برمک فلمساز

http://openasia.org/

 

 

بخش های بر گزیدهازفیسبوک ها

 

زنان پر افتخار سر زمین ملا لی ها دست بدست هم بدهید واز حق مسا لم خود دفاع نماید ویک پار چگی شما باعث بدست اوردن حق شماکه نیمه ار پیکر جامعه را تشکیل مید هیدمیشود

غزل حیدری

تلاش ها، موفقیت ها و دست آورد های زنان فعال افغان بخصوص در افغانستان،  باید همواره با افتخار و قدردانی، در پهلوی ذکر مشکلات و ممانعت ها در راه پیشرفت شان تذکر داده شوند.
پشتیبانی آن برادرا ن افغان که  زنان افغان را درفعالیت های شان تشویق و همرایی مینمایند نیز باید ارج گذاشته شود تا به اصطلاح خشک و تر یکجا سوختانده نشود.

زرغونه عبیدی

 

به باورِ من گریز از این گره افگنی ها و دشواری ها دربارۀ زن که همان مادرِ امروز و فردا است، کاریست بس پیچیده و ناهموار. این پیچیدَگی ها را نمی توان در مدتِ زمانی کوتاه و سنجیده حل کرد چون سال های پی در پی ریشه تنیده و قامت افراشته اند. و اکنون به گشن درختِ بدبختی های زن در جامعه دیگرگون شده است. این بارِ گران و سنگینِ نابسانی های زن، شاید دو یا سه چند زمانی را کار داشته باشد که آباد شده اند و اکنون اپیدیمی وار نفس می کشد. شاید یکی از رهیافت از این دشواری ها، خانه تکانی " اندیشه خودی " باشد. اگر هر مرد از خانۀ تکانی خود آغازد و هر زن آن را تشویق کند، من با دلِ پُر می توانم بگویم که آینده ای درخشان خواهد داشت و فضاسازی برای یک فریادِ همگانی زن آماده خواهد شد.
در گامِ دوم - فقر است به معنی عامش که بر تمامی ارزش های جامعۀ افغاستان سایه افکنده است. به پندارِ ف. فرخـزاد: " نان نیروی شگفت رسالت را مغلوب کرده بود ". تا وقتِ که دغدغه های ما از شکم است، رسیدن به چشمه های زلال تکاپویست دشوار وَ ایوب وار شکیبایی و حوصله می خواهد. این کارِ شما گامیست نیکو. باید از جای آغازید تا به پیروزی های بی مانند دست یازید. درود.

نور نورى

 

من بر این باورم که فعالان زن در غرب کارهای بسیار پر ثمری در راه مبارزه برای تامین حقوق زنان در افغانستان کرده میتوانند. یکی از این کار ها میتواند ترجمه ی آثار و پژوهشهای سودمند در مورد تجربه ی جوامع و کشورهای دیگر باشد. کار دیگر میتواند کومک به کوشش های فعالان و مدافعان حقوق زنان ( آنانی که فندبگیر و قند بخور نیستند) در داخل افغانستان ( نتنها در شهر کابل و کلان شهرهای دیگر ،‌ بل در ولایات و محلات دوردست) باشد. با لابی گری هم اگر هدفش کسب منفعت شخصی نی ،‌بل جلب پشتیبانی برای کومک به حل مسایل مشخص زنان مثلن در این یا آن عرصه و در این یا آن منطقه افغانستان و یا سراسر کشور باشد،‌ میتوان موافق بود . همچنان هشت مارچ اگر به حیث روز ارزیابی انتقادی و گزارشدهی از کارهای یک سال گذشته و برنامه ی ریزی برای کار یک سال بعدی باشد و نی برگزاری فورمال و نمایشی ،‌ شاید سودمند واقع گردد

 

حميدالله عبيدى

کانون مباحثات آسمایی

 

روز زن را برای همه زنان و دختران وطن عزیز ام تبریک و تهنیت عرض میکنم.امید روزی برسد که زنان افغان در کنار مردان از تمام حقوق مساوی برخوردار شوند. متاسفانه دیموکراسی فریبنده غربی و مدافعان جعلی حقوق بشر با تحمیل بزرگترین ناقضین حقوق بشر از جمله ناقضین حقوق زن بر گرده های ملت ما این امید را به خیال مبدل کرده است.

ارمان امانى

 

از روانشاد پدرم، از بزرگوار مادرم و از دانشمند یگانه برادر بزرگم در اوان نوجوانی آموختم تا هرگز خود را در توانایی عمل و اندیشه ام ناتوان ندانم و زندگی خود را تسلیم تقدیر اجبارننماییم. پدران و برادران افغانم! در اعادۀ حق مسلم خواهران تان با ایشان همسنگر شوید. با عرض حرمت

زرغونه عبیدی


در استانه هشتم مارچ دو موضوع بحث برانگیز ست،
در قدم نخست بایست تلاش همگانی همه بانوان افغان و نهاد های مدنی در داخل و خارج کشور را معطوف گردانیم، به پروسه سریع سازی رهایی انعده بانوان ما که در زندان های کشور با کودکان بیگناه شان به حالت اسفبار بسر میبردند.
همسویی خویش را در هر جهش به سمت مساوات زن و مرد و حقوق برابر با شما اظهار مینمایم.
موفق و کامگار باشید بانوی دگر اندیش!
آوای زنان افغانستان

حبیبه کوهستانی

خداوند به زن بخشی از توانایی اش را در تولد انسان و بقای نسل هدیه نموده است. در قفس سینۀ هر زن قلب مادری، دختری، خواهری و همسری عاشقانه در تپش است. توهین به زن، توهین به بهترین شاهکار خداوند است. تنها در تساوی حقوق زن و مرد و احترام متقابل به همدیگر میتوان بخش عمدۀ ناملایمتی های زندگی زنان را در افغانستان کاهش داد.

زرغونه عبیدی

 

ای زنان افغان که شما نماینده گی ار ملا لی ورابعه میکنید بیدار شوید از خواب غفلت وعلیه تمام نابرابرها ایستاده شوید وبه شما وزن بودنشما افتخارمیکنم دست بدست هم بدهید وحق خود را از انها ییکه ما را به جشم جقارت می بینند بگیرم تاکی کشتهشویم تا کی بینی ولب ما بریده شود تاکی تیشه ظالم بر فرق ما کوبیده شود بس است بیدار شوید خصوصا درین زمانکه معامله گیرها بر سر قدرت روان است همه به هم دستبد هیم ویک کسی را انتخاب کنیم که از حقوق ما دفاع کند ودستش به خون کسی الوده نباشد.

غزل حیدری

 

مادر خوشبخت مادری است که  در زندگی دختر اش آرزو های بر آورده نشدۀ زندگی خودش تکرار نگردد.

قریشه عبیدی

به نظر من مرد زمانی به کمال مطلوب دست میابد و به سرمنزل سعادت و نیکبختی میرسد که: تربیت ببیند، علم ادب بیاموزد، تحصیل کند، در درک و شناخت خودش و رموز زندگی آگاهی حاصل کند، تجربه باندوزد،تا بالاخره محکم، آزموده وپخته گردد.مسلمأ که رفتار وکردارش در مقابل زن و افرادی یکه در مخاطبش قرار دارند تعغیر مثبت مینماید. به سعادت توفیق دست میابد. زمانیکه مرد را در این سطح بیابیم معلوم دار که مشکلات زندگی به آسانی حل خواهد شد. همچو مردی میتواند مزاعات و احترام زن خود را بنماید.

آشا

 

زنان پر افتخار سر زمین ملا لی ها دست بدست هم بدهید واز حق مسا لم خود دفاع نماید ویک پار چگی شما باعث بدست اوردن حق شماکه نیمه ار پیکر جامعه را تشکیل مید هید میشود.

غزل حیدری

 

خواهران با شهامت افغانم در افغانستان و خواهران مسافر از وطن!

الی رسیدن به اهداف نهایی تان، در یک سنگر با قدم های استوار و با عزم راسخ برای اعاده و حفظ حقوق تان تلاش نمایید. به موفقیت های بدست آورده شدۀ تان درین راه افتخار نموده و با اینهمه وظایف مشکلی که پیشروی تان وجود دارددر هر کجایی که هستید، همدیگر را با همه امکانات در دست داشتۀ تان کمک و پشتیبانی نمایید

.

با دعا های مادرانه و خواهرانه

قریشه عبیدی

 

برای کمپاين ( تحرير، تفکر وعمل) ارسالی مجله بانو ( ناهيد علومی)

 

مبارزه  را باید از زن آموخت، زیرا آنان اند که در برابر هر گونه ناملایمات و نا برابری حقوق  با حوصله مندی فراخ دست و پنجه  نرم می کنند.                                                                                                  ماری صمدی

 

د ښځو کورني نيمګړتياوې:

افغاني ښځې د کورني او قومي فشار لاندې دي ، نجونو ته د زده کړي حق نه ورکول کيږي او په کوچنيوالي کې وديږي .

 یلدا صافی محبی

 

بلند برد سطح آگاهی مردان:

انکشاف ذهنی مردان ، در رابطه به افکار کهنه وغیر معقول آنان در قسمت زن ودختر

 

 یلدا صافی محبی

 

د بيان او نظر آزادی دټولو حق دی، ښڅی هم بايد د کوم توپير نه ددی حق څخه برخه منی شی

ناهيد علومی    

 

برای محو خشونت علیه زنان وضع قوانین و از همه مهمتر تطبیق آنست . که ارگانهای مربوط بخاطر حفاظت و عملی کردن آن نه تنها در مراکز ولایات بلکه تا دوردست ترین نقطۀ کشور مسئولیت پذیر باشند

عزيزه عنايت    

د بشر د بنیادی حقوقو څخه ېوه مهم برخه دښځو او نارېنه تر منځ دبرابرو حقونو ټآمینه ول دی

ناهید علومی     

زن مادر است، مادر قابل احترام، ستایش و پرستش است

عصمت نايب خيل

 

تا زمانی که نوع نگاه به زن متاع گونه باشد،هيچ گونه حقوقی برای زن وجود نخواهد داشت.

 ناهيد علومی    

 

نظریات فرستاده شده توسط زرغونه جان ژواک عطا

ښځه د ټولنی د جوړښت یوه ډیره مهمه برخه ده او نه باید ورسره ددویم جنس په توګه سلوک وشی او تر بل انسان کمه وګڼل شی ،هر څوک که د ښځی په وړاندی د تبعیض خبره کوی او ښځو ته په بد اند  ګوری نو باید د ځان سره فکر وکی چی خپلی مور ته په بده ګوری ،خپلی خورته په بده ګوری ،ځکه چی ښځه مور ده ،ښځه لور ده ،ښخه د ژوند ملګری ده او نور

سید نعمت اله سیار

 

زن یعنی برده ای محبوس در حصاری بنام ناموس ...در فرهنګ سنتی و عرف پسند مردم افغانستان

فرهت

 

زن یک موجود عاطفی اجتماع انسانی دارای غریزه سرشار از مهربانی و عطوفت از جنس مونث.

ابراهیم نعیمی

 

دانسان لومړنی ښوونکی مور ده.

یوسف هیواددوست

 

 

زن مادر است ، خواهر است ،همسفرو همسر است و بالاخره همه کاره زندګی و جامعه است ، زن را ګرامی داریم.

شاه محمود محمود

 

 

 

در سرزمین ما جایکه باور دارند بهشت را ،بهشتی زیر پای مادران است ،اما با تاسف که در همان سرزمین و همان مادر به انواع و اشکال غیر انسانی تحت

شکنجه و فشار غیر قابل تحمل کسی «مردی« قرار می ګیرد ، که پرورش دهنده و اموزګارش همان زن اسیب دیده است.

 

 

یلدا صافی محبی

 

 

 

 

 

دزمانی کاڼه غوږونه ستا اوازنه اوری

د غم سرود یی ،ددردونو ترانه یی ښځی

راځه چی ماتی کړو په ګډه دا زړی زولنی

تر څو به ناسته د تقدیر په بهانه شځی

یلدا صافی محبی

 

 

 

ښځه د انسانیت په بڼ کی د حیا ،صبر او حوصلی هغه ښکلی ګل دی چی په عطرو یی کورنی او ټولنه خوشبویه یی.

زرغونه ژواک عطا

 

 

 

در کشور ما که همه هستی مادی و معنوی ما به یغما برده شده است زن افغان قربانی نخست این حوادث جنګ هایی تحمیلی بوده و است و من تاکید دارم که بازهم کار دوامدار و به همپیوست زنان و مردان اګاه ، جامعه مدنی ، علما ، سازمانهایی حراست زنان ،نهاد هایی حقوق بشر و در فرجام یک دولت مردمی که حراست از قانون را داشته باشد این همه وسیله شده تا از جرایم و جنایات در برابر زنان کاسته شود.

زرغونه ژواک عطا

 

 

 

 

زن خواهرا ست ،زن دختر است ، زن مادراست و زن اولین اموزګار خانواده و جامعه انسانی.

زرغونه ژواک عطا

 

 

 

 .  .زن مادر است ، زن خواهر است ،زن دختر است ، زن شریک راه زندګی هر انسان است ،زن افتخار جامعه بشری است ، باز به خصوص بانوان افغان که سخترین مشکلات زندګی را درین دو دهه متحمل شده اند ،حتی زندګی شانرا از نزد شان ګرفته اند ، به نظر من مقام زن بالاتر از مرد باید باشد.

محمد محسن جمشید

 

 

از همه شما عزیزان که با معرفی این کمپاین و زمینۀ پخش وسیع آن، از طریق امکانات در دست داشتۀ تان، تعداد بیشمار خواننده گان را به ابعاد و وسعت پرابلمهای زندگی زن در جامعۀ افغانی جلب نمودهایدبسهم خود نهایت ابراز سپاس و امتنان مینمایم.

لطفاً نظریات تان را علاوه بر سایت ها و  فیس بوک از طریق این ایمیل با ما شریک سازئید:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

با یقین میتوان گفت که ازهمۀ این همصحبتی ها و راه حلهای نهفته در آن در جهت تطبیق "تساوی حقوق زن و مرد"، میتوان بهترین استفادۀ عملی را نمود. امیدواریم بتوانیم در همکاری با هم بحث های آیندۀ این کمپاین را پیش ببریم.

با عرض ارادت

زرغونه عبیدی

پایان
نظر من این است که طرح موضوع "نهضت نسوان" یا آزادی زنان در افغانستان بشکل بسیار اشتباه آمیز آن از همان آغاز بشکل قشری طرح و مورد تبلیغ و اجرا قرار گرفته است. از نظر من این بزرگترین اشتباه اعلیحضرت امان الله خان بود که بشکل دستوری زنان سنتی و محافظه کار افغانستان را مکلف به نپوشیدن حجاب ساخت. همچنان این اشتباه در زمان اعلیحضرت محمد ظاهر شاه و سردار محمد داود خان دنبال شد. طبق این روحیه زنان افغان مکلف به پوشیدن نوع خاص لباس به پیروی از فرهنگ غرب برای غرب سازی مردم در ادارات دولتی شدند و دختران مکاتب مکلف به پوشیدن یونیفورم معینه دولتی شدند. در مراکزی از قبیل بعضی سینماها و هوتل ها کسی بدون پطلون و یخن قاق حق ورود را نداشتند و مامورین دولتی به هیچصورت نمی توانستند با پیراهن تنبان و لنگی بکار بپردازند. چرا؟ و چرا از نوع پوشش شخصی مردم یک مساله دولتی و سیاسی را خلق کرد و چرا باید از آن بحیث "مدرنیتی" و "نهضت" و "آزادی" یاد کرد؟