افغان موج   

آنچه در چند روز گذشته در سرخط اخبار وقایع افغانستان تکرار میشود قابل غور و بررسی است.

1 ـ موضوع حمله به اسد الله خالد رئیس امنیت ملی دولت کرزی است که با اعتراضات وسیعی از جانب مقامات دولتی افغانستان قرار گرفته است.

حامد کرزی حمله به استاد برهان الدین ربانی و اسدالله خالد رئیس امنیت ملی افغانستان را به شورای کویته! نه طالبان نسبت داده است. این دیدگاه کرزی چنین معنا میدهد که شورای کویته یک سازمان دولتی جمهوری اسلامی پاکستان است که در آن سیاست های پاکستان در مورد افغانستان طراحی و مورد اجرا قرار میگیرد. ولی طالبان سازمانیست که دولت پاکستان نه در تربیه و تمویل آنان ونه در تحریکات آنان برای هجوم به افغانستان دخالتی دارد. اینها همه بهترین فرزندان این آب و خاک بوده و در کوهپایه های سلیمان دور از چشم دولت مقتدر پاکستان، امریکا و انگلیس برای آزادی افغانستان از چنگال اعضای ناتو خود را منفجر میکنند. بم کنار جاده میگذارند و یا رو در روی عساکر اشغالگر امریکا و شرکا با متانت ایستادگی میکنند.

 

دولت افغانستان و در زمان برهان الدین ربانی به حیث رئیس شورای صلح بار ها با اعضای این شورا ملاقات های کاری داشته است. از جانب دیگر از شروع جهاد گروه های اسلامی در پاکستان و مقر فرماندهی مشترک تربیه و تمویل مجاهدین در پیشاور و وزیرستان وجود داشته وبه یاد آورنده این مسله است که تشکیل سازمان های به نامهای مختلف بخاطر هجوم به افغانستان در کویته، پیشاور، اسلام آباد و اطراف مرز دیورند وجودداشته است.

در حال حاضر قرار اعترافات خود دولت کرزی شورای کویته متشکل از گروه های ضد دولت افغانستان به نام طالبان خلاصه میشود. این گروه با سازمان آی. اس. آی ارتباط مستقیم دارند. طالبان با گذشتن از مرز دیورند صد پنجاه هزار سرباز ایساف و سیصد هزار سربار افغانستان را به چالش میکشند. مین کناره جاده میگذارند. انتحار ترتیب میدهند و بلاخره حمله دستجمعی بر مواضع دولت افغانستان را سازمان میدهند. اینها همه برداشت های دولت و مردم افغانستان و دوستان غربی افغانستان در طی اضافه از یک دهه است. اما اینبار حامد کرزی بعد از چند مسافرت به پاکستان و مشوره با مقامات دولتی یکباره موضع اش را تغییر داده و گناه را به گردن دولت پاکستان میندازد سوال بر انگیز است.

احتمال میرود چراغ سبزی از طرف قصر سفید برای گذر از این مرحله به حامد کرزی داده شده باشد. زیرا اختلافات امریکا و انگلیس بر سر مسله ای تربیه بی حد و مرزطالبان در مدارس پاکستان و نگهداری آنان در گروه های جداگانه از طرف ام آی سکس بعد از انتخاب دوبارۀ بارک اوباما منافع دراز مدت امریکا را به خاطر تثبیت سرحدات شرق میانه ای بزرگ، بهار عرب و دوستی با هند شدیدا به خطر انداخته است. امریکا سخت در تلاش آنست که طالبانرا با دولت کرزی آتشتی داده و آنانرا به حیث کانون تشنج به نام دین مبین اسلام در آسیای میانه جنوب غرب چین و ممالک آسیا پاسفیک یک الترنتیف قرار دهد. ولی انگلیس میخواهد به خاطر هند، پاکستان و افغانستان و مسائل حاد منطقوی از امریکا باج بگیرد. برای در هم شکستن پلان های انگلیس امریکا از همین حالا بزرگترین جاسوس خود را به نام زکمی خلیلزاد درمقام ریاست جمهوری بعد از کرزی نامزد نموده و کمپاین تبلیغاتی وسیعی را به راه انداخته است.

2 ـ موضوع مرگ انیسه از ولایت پروان و مقایسه اش با ملاله یوسفزی دختری از سوات بیانگر مبارزه تنگاتنگ میان فایشست های پشتون چون فاروق وردک، کریم خرم و عده ای از سیاستمداران ائتلاف سمت شمال به رهبری عبدالله عبدالله، احمد ضیا مسعود، مارشال فهیم، معلم اعطا و اطرافیان انهاست است. طوریکه در اخبار دیده میشود انیسه متعلم مکتب است که دوطلبانه در واکسیناسیون اطفال کمک میکند... زن بیست و هفت ساله ای است که مورد هجوم طالبان قرار گرفته، و یا او تصادفی کشته شده است و بالاخره نه از قاتل و نه از قاتلین آن بصورت واضح سخنی گفته میشود.

این در حالی است که قبل از مرگ ملاله یوسفزی و غمشیریکی و اعلان ماتم ملی توسط فاروق وردک یکی از اعضای حزب اسلامی و فایشست معلوملحال برای ملاله یوسفزی؛ سالیانه در حدود هزاران زن با سواد و خدمتگار مردم توسط طالبان و یا شوهران خود به قتل میرسند. ولی حتا اخباری از آنان پخش نمیشود و محاکم افغانستان اساسا دقیقه ای وقت خود را درین تراژیدی های هولناک صرف نمیکنند.. با یک نگاه عمیق میتوان نتیجه گرفت که دولت کرزی به تحریک میان ملیت های افغانستان نقش بزرگی را ایفاء میکند و این دسیسه ها از سازمانهای جهنمی امریکا، پاکستان، ایران و روسیه سازمان داده میشود.

3 ـ حمله به کنسلگری ایران در ولایت هرات نمایش یک درامه ای بیش نیست. تعدادی ازجوانان اهالی یک ولسوالی پشتون نشین در شمال غرب هرات که با ایران هم مرز اند در یکروز و یک ساعت به سمت ایران برای کاریابی میروند و این سیزده نو جوان به دست های مرزبان ایران تیر باران میشوند و بعد از سه ما از کشتار آنان مسوولین ولایت هرات نمیدانند که بر سر آنان چه گذشته است. بهانه همین یک عبور غیر قانونی از مرز اسلام قلعه است که بندر رسمی میان دولت افغانستان و ایران است میباشد.

طوریکه از تصویر های این جوانان به مشاهده میرسد یکی نه ریش دارد نه دستار پوشیده و نه هم معلوم میشود که با این تصویر ها تعلقی به اقوام بارکزی و یا پاپولزی پشتونهای افغانستان داشته باشند. نتیجه گیری که ازین مسله میشود اینست که دولت آخندی ایران بعد از ده سال هجوم و حشیانه به مسائل اقتصادی، فرهنگی و مذهبی افغانستان یکباره هم که شده باید مورد هجوم تبلیغاتی در منطقه قرار گیرد...

 

فریدون ـ فرانگفورت

16 دسمبر 2012