فروش معادن کشور خنجری در سینۀ ملت
در مصاحبه ی با محترم پروفیسور عبدالصبور فروزان سابق استاد دانشکاه کابل و فعلآ پروفیسور بر حال در یکی کالیج های شهر نیوجرسی ایالات متحده امریکا داشتم. موصوف در رابطه به ارزش معادن و نقش آن در اقتصاد آینده ی کشور مفصلآ صحبت نمودند که متن آن صحبت را در قالب یک مقاله علمی و تحلیلی حضور خواندگان محترم پیش کش میدارم.
سوال:استاد محترم !در رابطه به ارزش های معادن و نقش آن در آیندۀ اقتصاد کشور ما افغانستان معلومات بدهید.
جواب:فروش معادن کشور خنجری است در سینه ملت…
خدا آن کشوری را سروری داد که تقدیرش بدست خویش بنویشت
بدان مـلت سـرو کاری ندارد که دهـقانش برای دیگری کشت
باز خیانت دیگری انجام شد و معاهدۀ ننگین به ننگینی معاهدۀ دیورند توسط دستگاه بد نام حامد کرزی به امضآ رسید.این بار معدن حاجیگک بامیان را که اساس صنعتی شدن افغانستان را در آینده تشکیل میداد برای کشور هندوستان بفروش رسانیدند و امکانات صنعتی شدن افغانستان را برای ابد از بین بردند.سه سال قبل در یک زدو بند خاینانه دولت حامد کرزی معدن مس عینک لوگر را که یکی از بزرگترین معادن مس در جهان کنونی شناخته میشود بدون ارزیابی مفاد آن برای چینایی ها بفروش رسانید.دراین معامله ننگین وزیرسابق معادن حامد کرزی اقای ابراهیم عادل متهم است که در یک مجلس رشوه ستانی که بین او و چینایی ها در دوبی منعقد گردید سی میلیون دالر کمایی نمود. اینکه خود حامد کرزی چه مقدار پولی را در این معامله از چینایی ها اخذ نموده است تا اکنون معلوم نیست.ولی یک مسآله واضح است که قبل از امضا و بفروش رسانیدن این معدن حامد کرزی بصورت سری و بدون اجازه امریکایی ها به چین سفر میکند که حتی سفارت امریکا در کابل از این سفر آگاه نمیشود و اسباب ازردگی مقامات امریکایی را بوجود می آورد.
وقتی ابراهیم عادل رسوا شد حامد کرزی برای جلو گیری از رسوا شدن خودش و دیگران درین معامله او را از سمت وزارت معادن برکنار نمود و وحیدالله شهرانی را به عنوان کاندید وزیربه شورای ملی معرفی نمود موصوف بعد از رای اعتماد شورای ملی به عنوان وزیر معادن افغانستان وارد کابینه حامد کرزی گردید.
وحیدالله شهرانی که در رشته معدن تحصیل ننموده و رشته موصوف مسایل تجاری و اقتصادی می باشد و از یکی اونیورستی های انگلستان ماستری اخذ نموده است.آقای شهرانی بدستور شخص حامد کرزی و فیصله شورای عالی وزرا در راس یک هیات که متشکل از سه وزیر و افراد که به عنوان کارشناس امور معادن معرفی شده بودند تلاش مجدانه ای نمودند که هر چه عاجلتر معادن افغانستان را بفروش برسانند. و در این راستا چنان موفق استند که در طی کمتر از یک سال و نیم چهار معدن بزرگ کشور را به بیگانه گان بفروش رساندند.وزیر معادن در بیانه ای اخیرش اظهار نمودکه او تصمیم داردتا ماه مارچ 2012 دو معدن طلا و یک معدن لیتویم را نیز بفروش رساند.تشنگی آنها در این راستا چنان است که ایشان در پلان دارند تا در هر سالی شش معدن را به بیگانه گان بفروش برسانندو لقب کفن کش نو را کمایی نمایندتا کفن کش سابقه یعنی ابراهیم عادل دعای خیر حاصل نماید.
وزیر معادن و همکارانش که بفروش معدن اهن حاجیگک بامیان که یکی از غنی ترین معادن آهن در جهان است (شصت و پنج فیصدآهن)در ماه نوامبر 2011نایل گردید.قبلا یک معدن طلا را در بدخشان برای کمپنی (J.P.Morgan)بفروش رسانیدند و معدن مرمر و رخام هرات را که نذیر ان در تمام کره ارض دیده نشده است به سرمایداری از ایتالیا بفروش رسانیده اند.ایشان در اوایل دسامبر2011با (Jan Kulzyk) جان کلکوچگ یک ثروتمند پولندی در خارج از افغانستان ملاقات نمودند و به موصوف وعده دادند که با او معامله خواهد کردتا یکی از معادن طلا دیگر را در بدخشان برایش بفروش برسانند.جالب این است که آقای کرزی رییس جمهور قرار بود که به لندن برود و با این ثروتمند پولندی دیدار نماید ولی نسبت حادثه دلخراش دهم محرم که توسط برادران نا راضی او (طالبان بی فرهنگ)در کابل ، مزار شریف و قندهار صورت گرفت و شصت و دو تن از هموطنان ما را شهید ساخت سفر خود را به تعویق انداخت.
باید خاطر نشان نمود که آقای حامد کرزی چندی قبل پیش از بفروش رسانیدن معدن آهن حاجیگک بامیان به هندوستان سفر نمود.اینکه در این سفر ها چه زد و بند ها و چه معامله و معامله گری های در کار است کس از آن نمیداند، ولی این بر همه واضح است که آقای کرزی در تذویر و معامله گری بی نذیر است.در دسامبر 2011اقای کرزی و وحیدالله شهرانی در یک معامله عجولانه بخشی از مناطق نفت و گاز خیز افغانستان را در شمال کشور به چینایی ها بفروش رسانیدند.این خبر برای ملت بیچاره ما که در سرماه کشنده زمستان بسر می برند و توان گرم کردن خیمه های توته و پارچه و کلبه های تاریک شان را ندارند ، دل هر انسان را می شکافدکه چپاول گران بی رحم و بی عاطفه در وطن جا گرفته اند نه شهامت دارند و نه بصیرت.
دردناکتر اینکه آقای وحیدالله شهرانی در این اواخر در سخنرانی ای که نمود و اظهار داشت که او آماده است تا بعد از تاریخ ماه مارچ 2012 زمینه ی بفروش رسانیدن دوحوزه بزرگ دیگر نفت و گاز خیز کشور را در شمال افغانستان مساعد می سازد.اگر این کار عملی گرددافغانستان برای همیش از داشتن انرژی برای تاسیس صنایع محروم خواهد شدو وابستگی کشور برای انرژی نفت و گاز بخارج مسآله دایمی میشود و امکانات تولید صنایع خفیفه که از تصفیۀ نفت و گاز و مشتقات آن بوجود میاید بکلی از بین میرود و هموطنان ما آرزوی را که زمانی از نفت و گاز کشور خود استفاده نمایند و از وابستگی به کشور های دیگر فارغ گردند،باید بکلی از سینه های شان بیرون سازند.در همین بیانیه اش که گاه گاهی وحیدالله شهرانی یاد آور میشود که در همین مقطع زمان قسمت دیگری از معادن آهن حاجیگک را نیز بفروش میرساند تا آرزوی صنعتی شدن کشور را برای همیش محوه نماید.موجودیت معدن آهن و معدن نفت و گاز در یک کشور اصل اساسی برای صنعتی شدن آن کشور بشمار میرود.افغانستان با از دست دادن این دو اصل دیگر توان صنعتی شدن خود را برای ابد از دست خواهد داد و جای برای تولید و ایجاد صنایع ثقیله و صنایع خفیفه در آن باقی نخواهد ماند.
دولت چین و هندوستان از جمله کشور های اند که وجود فساد اداری در کشور های که دارای ذخایر غنی معدنی اند و زمامداران ضیف النفس و غیر مردمی در آنها حاکم اند استفاده نموده با دادن رشوه و معامله گری های نا پاک با این زمامداران معادن و ذخایر طبعی انها را در اختیار خود می آورند.یکی از این مثال ها در شرایط کنونی عبارت از معامله گری است که کشور چین با رییس جمهور موزنبیق نمود و معدن مس آن کشور را در اختیار خود در آورد. قرار اطلاعات موثق از منابع بین المللی عاید سالانه این معدن سه بیلیون دالر تخمین شده است که فقط صد میلیون دالر آن درآمد سالانه کشور موزنبیق داردمیشود و متباقی آن به اساس زد وبند که صورت گرفته است بصورت مخفیانه به حساب ریس جمهور موزنبیق می رود که کسی حتی وزیر مالیه آن کشور از آن اگاهی نداشت.این مثال را بخاطر آن آوردم که هموطنان عزیز من بدانند که امکانات چنین زد و بند ها و معامله و معامله گری ها میان رییس جمهور حامد کرزی و دولت چین در فروش معدن مس عینک لوگر صد فیصد موجود است.چون از یک جانب ابراهیم عادل وزیر معادن وقت او در گرفتن سی میلیون دالر رشوه از چینایی ها متهم شد و از جانب دیگر رییس جمهور حامد کرزی در گرفتن پول از بیگانه گان تشنگی خاصی دارد.چنانکه قبلا موصوف در گرفتن شش میلیون دالر ماهانه از کشور ایران چون دزد با پشتاره با آقای عمرداودزی رییس سابق دفتر حامد کرزی و سفیر فعلی او در پاکستان در میدان هوایی کابل افشآ شد.بدا بحال ملتی که رییس جمهورش جیره خوار بیگانگان باشد.
معامله گری های که در فروش معدن افغانستان به خارجیان صورت میگیرد صد فیصد به نقص و زیان کشور و مردم اند. چون این معامله گری ها توسط دولتی صورت میگرد که در فساد اداری مقام دوم را در جهان داشته و به اساس احصاییه که توسط دوکتور مرادیان یکی از کار شناسان امور افغانستان صورت گرفته است شصت و هشت فیصد اعضای کابیه و مقامات بلند رتبه دولت افغانستان حد اقل دارای دو دوسیه اختلاس و رشوه ستانی می باشد.پس هر تصمیمی را که چنین دولت اتخاذ می نماید تصمیم نادرست و عمل خاینانه و به ضد منافع ملی کشور و مردم ما است و پیامد درد ناک و الم انگیز را در آینده ببار خواهد اورد.
استفاده از مواد معدنی کشور توسط بیگانگان نه تنها سود برای مردم و کشور ما ببار نمی اورد ، بلکه سبب بروز فاجعه های بشری و افزایش تشنجات سیاسی و تولد نا راحتی های اجتماعی و پیدایش امراض سرطانی و امراض صعب العلاج الوده شدن اب های زیر زمینی از بین رفتن زمینهای زراعتی ، ملوث شدن خاکهای زراعتی، مسموم شدن حیات ابی در حوزه دریا های کشور می گردد.تفاله های حاصله از استخراج معادن توازن طبعی را در ان مناطق به هم زده سبب بوجود امدن شرایط کم ابی در یک منطقه و تولید خطرات سیلابهای مدهش در مناطق دیگر می گردد.
اقای وحیدالله شهرانی در بیانیه های خود مکررا یاد آوری می نماید که فروش معادن کشور به بیگانگان زمینه کار و پیدا کردن نان را برای مردم میسر می سازد.ولی جناب عالی شان از این بی خبر است که انگلیسها هم چنین وعده عوام فریبانه را برای هندوستانی ها میدادند که حاصل ان یک شکم نان در یک روز بوده کار ان بطرف تفاله های سوزان معدنی که سر انجام گاندی بزرگ آن ملت را بیدار ساخت.
تجربه نشان داده است که هیچ کشوری در جهان از فروش معادن به بیگانگان به تعالی و ترقی نرسیده است و مردم آنها نتنها منفعتی از ان ندیده اند بلکه بر عکس به بدبختی های الم انگیز فاجعه های و دلخراشی را نصیب شده اندو تنها عده ای محدودی از معامله گران و سود جویان از آن منفعت برده اند.بطور مثال از زمانی که آل سعود امتیازات و بهره برداری نفت و گاز کشور عربی را به کمپنی های بیگانه بفروش رسانیدند چندین دهه میگزرد و تاثیر آن در زندگی مردم عربستان چنان است که بقرار چشم دید دانشمند گرامی دوکتور فرید یونس مردم ان هنوز نمی داند که زمین کروی است و شهزاده ی از آل سعود چهل ملیون دالر را برای روز تولدش در فلوریدای امریکا به مصرف می رساند و زنها به جرم رانندگی در آنجا مجازات میشوند.
مثال دیگری از این قماش معدن مس سندک در پاکستان است که سالها از فروش ان به چینایی میگذرد ولی تاثیر اندکی در بهبود زندگی مردم ان محل وارد نکرده و در عوض استخراج این معدن آلودگی های محیطی و امراض صعب العلاج را در انجا ببار اورد و مزارع و باغستانهای ان مردم را از بین برده است.
در کشور نایجیر زمامداران سود جوی آن ذخایر نفت و گاز این کشور را که در دلتای دریای نایجر قرار دارد به خارجیان بفروش رسانیده اند.سالیان درازی از ان گذشته است و تاراج ذخایر نفت و گاز این کشور توسط اجنبی ها قسمت اعظم زمین های زراعتی و ساحات ماهیگیری مردمان آن محل را که برای ایشان آرامش و زندگی ببار می آورد ،تخریب نموده و حاصل زمین خود را از دست داده اند مردم این محل را به فقربی نذیری دچار نموده است.زمانی که مردم محل درک نمودند که بیگانگان ذخایر طبعی شانرا چپاول می نمایندو مزارع شانرا آلوده با فضله های معدنی می کنند،دسته های فدایی را ترتیب دادند وبالای کمپنی های خارجی حمله ور شدند تا پروسه چپاول ذخایر طبیعی شان را مختل سازند.کمپنی های خارجی مذکور بر علاوه قتل و کشتار مردم این محل از استخدام مردم بومی آن خود داری نمودند.تا به این ترتیب ایشان را در مضیقه های اقتصادی قرار دهند و خود حاکمیت مطلق بالای معادن شان داشته باشند.به همین ترتیب سیرالیون از جمله کشور های دیگری است که مردم آن قربانی تاراج ذخایر معدنی شان توسط کمپنی های خارجی گردیده اند اجنبی ها به خاطر تاراج معادن الماس این کشور چنان خونریزی ها و قتل و غارت گری ها را در این کشور انجام داده اند که سیرالیونیها الماس خود را به الماس خون لقب داده اند.
موزنبیق کشور دیگری است که تاراج ذخایر مس و طلای آن مصیبت های دلخراشی را بالای ساکنین آن ببار اورده است و کشمکشهای خونین ،فساد و جنایات تکان دهنده بشری را در ان کشور فروان ساخته است.
در کانگو سالانه به ارزش یک بیلیون دالر طلا استخراج و تاراج میشود که تنها سی و هفت هزار دالر ان در سال به بودیجه ملی این کشوروارد میشود و بقیه آن به کیسه بیگانگان می ریزد.فقر و فاقه به این کشور به حدی است که در روی زمین نظیر ان دیده نمیشودو کمپنی های اجنبی از ریختن خون انسانهای بیگناه و پامال حرمت ایشان باکی نمی نمایند.
با در نظر داشت این تجارب تلخ و تراژیدی های دلخراش در کشور های نامبرده به یقین میتوان گفت که فروش معادن کشور توسط حامد کرزی و همدستان او برای بیگانگان آغاز بدبختی های جدیدی برای مردم افغانستان بوده و کشور را وارد یک مرحله جدید تشنج و خونریزی و فقر و فاقه بیشتر می کشاند.
دولت حامد کرزی با تلاش بی مانند وزارت معادن افغانستان را که کانون پژوهشگر های علمی و مرکز بزرگ تحقیقاتی در کشور بود به وزارت معادن فروشی تبدیل نموده است و باید بدانند که استفاده از ذخایر معدنی کشور زمانی به منفعت وطن و مردم ما تمام می شود که این معادن توسط خود مردم افغانستان استخراج شود و ما مواد معدنی خود را بکشور های دیگر بفروش رسانیم نه معادن خود را. حامد کرزی و تیم همکارش به خطا رفته اند و آنها به عوض مساعد ساختن زمینه های فروش مواد معدنی که عبارت از استخراج آن توسط خود مردم ما است به فروش خود معادن کشور اقدام نموده اند.
امان معاشر ، خبرنگار آزاد