اختلاف در حلول ماه رمضان و شوال؛ و سرنوشت وحدت ملی و اسلامی ما!
رستم پیمان
"ما همه برادر هستیم، خداوند فرموده که مؤمنان برادران هم اند، تفرقه در اسلام حرام است، الحمدالله شورای اخوت اسلامی داریم و شورای اخوت اسلامی ما انکشاف خوب داشته است، شورای اخوت اسلامی در اکثر نقاط افغانستان دارای دفتر ساحوی است، برادری و برابری در افغانستان حاکم است، جامعۀ ما مییتواند که نمونۀ خوب و مناسب برادری برای سایر جوامع اسلامی باشد و ..." اینها همه و همه شعارهای میان تهی است که مدعیان اخوت اسلامی در افغانستان هرازگاهی از عقب پرده های تلویزون داد میزنند و یا به عبارۀ دیگر، آنهای که گویا لگام وحدت ملی را در افغانستان در دست دارند و میتوانند که وحدت ملی را آنچان به شکل احسن آن در اینجا تأمین نماید که حتی آن بیتواند کاپی برای سایر جوامع اسلامی باشد، این عبارت ها را شاعرانه ورد زبان می نمایند.
بدون هیچ شک و تردید؛ شیعه و سنی معقتد اند که خداوند یک است، رسول الله فرستادۀ برحق اوست، آفتاب هم یک است و قمر نیز، همۀ مسلمانان در یک ستاره زندگی میکنند و این ستاره یک قمر دارد که در اصطلاح عامیانه به آن ماه اطلاق میشود که چگونگی تقویم هجری قمری برمبنای حرکت آن در مدار کرۀ زمین تعین میگردد.
اما و اما؛ امروز روز اول عید سعید فطر است. سترمحکمۀ جمهوری اسلامی افغانستان با صدور اعلامیه رسمی، حلول هلال ماه شوال المکرم را در افغانستان اعلان نموده است. رئیس جمهور نماز عید را باحضور مقامات بلند رتبه در قصر ریاست جمهوراقامه نموده است ولی ملاهای شیعه و در رأس ملا محسنی که گویا نگران سرنوشت وحدت اسلامی در سطح جهانی و نگران بروز اختلافات مذهبی در افغانستان بوده و است و عادتاً دوست دارند که در راستای زدودن تعصبات مذهبی عمر گرانبهای شان را ضایع نمایند، دست به تحصن زده و سوگند یاد کرده اند که الی فردا که روز دوم عید فطر باشند لب نجنبانند و به هیچ نوع غذا اجازۀ افتخار دخول در معده های شان را ندهند.
شاید نه بل حتماً این سوال در نزد مردم خلق شده است، که چرا آنهایکه نسبت به همه از اخوت اسلامی صحبت می کنند و شورای اخوت اسلامی تأسیس می کنند و مشترکات مذاهب را نسبت به اختلافات آنان کثیر می پندارند، در روز عمل که همانا روزهای دینی مسلمانان مانند عید سعید فطر و رمضان اند در گیرو تعصب می روند و نمی توانند و یا نمی خواهند که همۀ مردم افغانستان از شیعه و سنی مانند سایر جوامع اسلامی در یک روز حلول عید را تجلیل نمایند و وحدت اسلامی را که ورد زبان های کاذبان گردیده است، به نمایش بگذارند؟
جواب دادن به سوال فوق الذکر کاریست بسا مشکل و حتی درد سر ساز. چون این جامعه اخصاً طبق به اصطلاح دین گرایان چنان معصوم اند که منسوب نمودن هر نوع گناه ولو که چون آفتاب مشهود هم باشد به این طبقه ،عملی است بسا بد و مخالف مصالح علیای مردم افغانستان و دشمنی با وحدت اسلامی نه تنها در افغانستان بل در سطح جهانی، و یا به عبارۀ دیگر، فریب شیطانی است و کسانی که جرئت به میان گذاشتن آن را می نمایند، فریب دشمن را را خورده اند، از دشمنان پول گرفته و می خواهند که در ریشه اسلام تیشه زنند. و به بحث کشاندن این سوال در جهت در یافت جواب برای زدودن علل و عوامل آن کمی جرئت می خواهد و کمی هم قربانی.
هرکس می تواند که جواب خویش را داشته ولو که جرئت و یا توان بیان آن را نداشته باشد. بنده حقیر و فقیر و سراپا تقصیر بحیث یک عضو این جامعه که همیشه بروز این چنین اختلافات دغدغۀ فکری من بوده اند، باور دارد که این اختلافات از خارج از مرزهای افغانستان آب می خورند. دول خارجی به هدف تأمین منافع شان در افغانستان دست به هر ریسمانی می اندازد. کسی مهمان خانه چینایی می سازد، کسی نهاد های جامعه مدنی را تمویل می کند، کسی انتحاری می فرستد و کسی هم مدرسه و مسجد می سازد. تمام این این اقدامات ولو در هر راستایی که باشد، اقدامات خصمانه است و خارجه یی ها برای ارضاع غریزه های منفعت جویانۀ شان بودجه می کنند و هیچ خارجه یی تشویش عدم رفع غریزه یی جنسی جوانان افغان را ندارد که مهمانخانۀ چینایی بسازد، و یا کدام خارجه یی تشویش حاکمیت مستبد را در افغانستان ندارد که برای جلوگیری از روی کار آمدن این چنین حکومت، نهادهای جامعۀ مدنی تأسیس نماید، ویا کدام خارجه یی تشویش روی قدرت آمدن حکومت کفار را در افغانستان ندارد که انتحاری بفرستد و یا کدام خارجه یی ترس کافر شدن مردم افغانستان را ندارد که مدرسه و مسجد بسازد. بل ترس همۀ خارجه یی ها به خطر افتادن منافع ملی شان اند که کسی برای زدودن این خطر، مهمانخانه می سازد، کسی نهاد جامعه مدنی می سازد، کسی انتحاری می فرستد و کسی هم مدرسه و مسجد می سازد.
اختلاف در آغاز ماه رمضان و ماه شوال در افغانستان که یک امر معمول شده و همه ساله تکرار می شود، ریشه در مداخلات خارجی دارد. خارجه یی ها برای به نمایش گذاشتن دست نشانده های خویش در افغانستان و زهر چشم نشان دادن به سایر رقبا و حریفان، فرمان صادر می نماید که عروسک های شان از امر حکومت سرباز زند و دَین داین را اداء نماید.
شاید درک ریشۀ اختلافات به معنی دریافت علل باشد. اما تنها تشخیص علل کافی نیست بل برای زدودن علل و عوامل اختلاف، باید که کوشش نمود تا علل تشخیص شده از میان بر داشته شود. که چند راه حل ذیلاً پیشنهاد می گردد.
1. دولت افغانستان بودجۀ لازم در اختیار مراکز دینی و متولیان این مراکز قرار داده تا آنها از کمک های دول خارجه یی بی نیاز شده و بی توانند که بدون پول های اجنبیان تأمین معیشت نمایند. البته این تجربه موفق هم بوده است، دولت آذربایجان بعد از فروپاشی رژیم کمونیستی شوروی و استرداد استقلال، برای مراکز دینی پول کافی تخصیص داده و توانست که دست ملاهای قُم را از مداخله در امور آذربایجان کوتاه سازد.
2. برای تعین روزهای دینی مانند حلول ماه رمضان و ماه شوال المکرم، یک نهاد تحقیقی مستقل از مداخله های خارجه یی ها تأسیس نماید تا این نهاد بدون تقلید از عربستان و یا ایران مستقلانه حلول و یا عدم حلول ایام دینی را تشخیص تا همۀ مردم افغانستان بنابر فتوای این نهاد به استقبال تجلیل از ایام دینی شان بروند.
3. دولت افغانستان سعی بورزد که ستون های پنجم دول خارجی را با ارایه اسناد افشا سازد تا مردمی که الی امروز کورکورانه از دستورات آنها پیروی می کنند، نسبت به آنها باور شان را از دست دهد. و دستورات و فتاوی آنها در جامعه مؤثر واقع نگردند.
4. سکوت دولت افغانستان در قبال اقدامات متعصبانۀ اشخاص که فوقاً هویت شان به شرح گرفته شد، اصلاً غیر قابل قبول است. و دولت افغانستان مکلف است برای حفاظت وحدت ملی اقوام و اتحاد مذاهب اسلامی، در قبال کارشکنی های این گونه اشخاص و نهادها اقدام جدی نموده تا فرهنگ وحدت گرایی در افغانستان تأمین گردد.
5. دولت افغانستان و نهادهای مربوطه باید کوشش نماید تا به مردم آگاهی داده و مردم بی توانند در چنین مواقع خود خیر را از شر تفکیک نموده و علیه دسیسه های متعصبانه برخیزند.
6. از همه مهمتر؛ مردم می توانند که نسبت به هر نهاد دیگر در زدودن این چنین اختلافات مؤثر واقع شوند و دست و آستین را بالا زده و در راستای وحدت ملی و اسلامی شان کوشا باشند.
من مطمئن هستم که قلوب تعداد کثیری از مردم امروز نسبت به بروز این گونه اختلافات درد دارند و شدیداً و جداً دارند می کوشند که این اختلافات روزی پایان یابد و همۀ مردم افغانستان در یک روز، ایام شان را آغاز نمایند و در یک روز پایان دهند.