نامه سرگشاده به وزیر صاحب امور داخله
آقای بسم الله خان
برادر محترم جناب وزیر صاحب آقای بسم الله خان، سلام!
من منحیث یک مسلمان متقی و بشردوست از دوستی که سمبول تقوا و انساندوستی می باشد، شنیدم، که وزیر صاحب داخله انسانیست متقی و خادم مردم و خلق خدا و جز خدا تسلیم هیچ زورگوی و تفنگ سالار نمی باشد. از شنیدن این حرف فکر کردم در کشور مقهور ستم ما آفتاب از مشرق سر برآورده است. بهر حال خوشحال شدم، بخصوص وقتی شنیدم، که وزیر صاحب انسانیست فعال و سران چند حوزه ی امنیتی را در حال بی پرنسیبی گرفتار نموده و لت و کوب و رسوای شان کرده است.
جناب وزیر صاحب!
آندوست خود انسان راستگو و صاحب ترحم اسلامی و انسانی است، به همین خاطر حرفش برایم قابل قبول واقع شد و مجبور شدم این نامه را خدمت شما بنویسم. چرا که واقعیت های را که من در جریان آنها قرار گرفته ام و ستم و جور فجیعی که در دوایر زیر دست شما بوقوع می پیوندد و شما بالادست آن ستمگران جفاکار هستید، با گفتار آن عزیز متقی جور نمی آید، فلهذا فکر کردم، که شما حتماً انسان شریف و نجیب و با ترحمی خواهید بود، ولی شاید شما در جریان این همه جرم و جنایت قرار ندارید.
جناب وزیر صاحب!
شما میدانید، که علت العلل تمام جرم، جنایت و زورگویی موجودیت حکومت در درون حکومت می باشد. و شما زمانی میتوانید، گلیم جور و جفا بر خلق خدا و مردم محکوم به زورگویی جنایت را بردارید، که به حکومت جنایت کاران و زورگویان در داخل حکومت جمهوری اسلامی افغانستان خاتمه بدهید. من بعنوان نمونه یکی از حکومت هایی را که در حکومت شما موجود است، ترسیم و برجسته می سازم. ببینید، در حوزه ی پنجم امنیتی که زیردستان شما در انجا مقررند، از حکومت شما پیروی نکرده، اصلاً احکام حکومت شما برای آنها پشیزی هم ارزش ندارد. این حوزه از باندی که در حوالی آن فعال است و به کارهای مافیایی زمین، مواد مخدر، اختطاف مردم و غصب و فروش زمین های دولتی و اهالی ملکی مشغول است، حکم میگیرند. اعضای این باند عبارت اند از صبور سبز، طلا، میرویس و امثالهم. انسانهای زیادی مورد ستم این باند قرار میگیرند و وقتی بدولت شما شاکی میشوند و از څارنوالی و مقامات دیگر جلب دستگیری اعضای این باند را بدست می آورند و جلب را به حوزه ی نامبرده میبرند، کارمندان حوزه جلب را به تمسخر می گیرند و در صورتی که اگر از جانب کدام مقامی مجبور به رفتن بدنبال یکی از اعضای این باند میشوند، آنها قبل از برامدن از حوزه به اعضای این باند احوال میدهند، تا از خانه و مقام بود و باش خود فرار نمایند، تا آنها به مقامات بلند گفته بتوانند، که آنها به تعقیب جانیان این باند میروند، اما موفق نمی شوند، تا آنها را دستگیر کرده بتوانند. اعضای این باند مسلح اند و در حدود حاکمیت این حوزه آزادانه گشت و گذار می کنند، اما کسی نیست، که آنها را گرفتار نماید، بلکه برعکس عارضین از جانب اعضای این باند مورد تهدید، فحش و ناسزا قرار میگیرند.
حال وزیر صاحب محترم سوالاتی زیادی که مردم محل دارند، من آنها را در اینجا مطرح می کنم، امید است، که مورد غور شما قرار گرفته و جواب آن را به مردم مظلوم و مقهور جنایت کاران بدهید.
۱ – مردم معتقدند که حکومت اصلی منطقه حکومت شما نه بلکه حکومت این باند می باشد، حتی بسیاری از مردم اعتقاد دارند، که سران حوزه ی پنجم از جانب این باند و بر اثر فشار این باند تقرر یافته اند. سوال مردم از شما اینست، که:
۲ – آیا شما از موجودیت این حکومت جنایت کار در داخل حکومت خود مطلع هستید؟ اگر نیستید، چرا؟
۳ – اگر شما اطلاع دارید، شما برای از بین بردن این حکومت جانی در داخل حکومت خود تا به حال چه اقدامی کرده اید؟ آیا اصلاً اراده ی از بین بردان آنرا دارید؟
۴ – بعض از حوزه های دیگر شما نیز به همین فساد ملوث اند، آیا شما در جریان هستید؟ اگر نه، چرا؟
۵ – و اگر هستید، بازهم در این رابطه چه اقدامی کرده اید؟ آیا پلان نابودی و محو این حکومت ها در بین حکومت خویش را دارید؟ آیا اصلاً در این رابطه اراده ی آنرا دارید؟
۶ – سوالاتی که برای این جانب مطرح میشود، اینست، که اگر شما از جریانات فوق بی اطلاع هستید، در آنصورت آیا بی انصافی خواهد بود، که گفته شود، که شما از کفایت کامل برخوردار نیستید؟ و اگر شما از موجودیت حکومت های جنایت کار در داخل حکومت خودتان مطلع هستید، آیا درست نخواهد بود، که بگویم، که آن دوستی که از شما به مثابه فرد متقی و مسلمان و با ایمان برای اینجانب قصه کرده است، برداشتش از جناب شما نادرست است؟ درینصورت اگر شما را شریک جرم بدانند، بی انصافی خواهد بود؟
جناب محترم وزیر صاحب!
قران مجید چهارده صد سال قبل میفرماید: "اطیع الله و اطیع الرسول و اولی الامر منکم" یعنی از خدا(ج) اطاعت کنید و از رسول او اطاعت کنید و از آمرینی اطاعت کنید، که از جانب شما باشد، یعنی امرین واقعاً از جانب مردم انتخاب و خادم مخلوق خدا (مردم) باشند. و در آیت شریف دیگر نیز آمده است: "فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیما". یعنی خداوند فضیلت داد مجاهدین را بر نشستگان با اجر عظیم. قانون اساسی ایکه در نتیجه انقلاب فرانسه بوجود آمده بود، نیز در ماده ی ۲۵ خود مینویسد: " وقتی که حکومت حقوق ملت را نقض می کند، انقلاب برای ملت و برای هر دسته ای از ملت مقدس ترین و ناگزیر ترین وظایف است." حال وزیر صاحب محترم، شما که خود تان را مجاهد میدانید، وقتی این همه جنایت را از حوزه ی پنجم و سایر حوزه ها در مقابل مردم مسلمان وطن ما می بینید و میشنوید، آیا شما خود تان را بنا بر امر قران عظیم الشان موظف به جهاد علیه آن نمی دانید؟ و درصورت عمل نکردن بر علیه آن در مخالفت آشکار در برابر امر خداوند (ج) قرار نمی گیرید؟ البته بنابر ضرب المثل مردم ما وزیر صاحب "با سر زیر ریگ کردن از نظر مردم پنهان نمی شوید (از نظر خداوند (ج) که هرگز پنهان نمی شوید)، رخ تان را معلوم نمائید!"
والسلام