زنان، دین و فرهنگ زن ستیز
کاوه غرجی
"مردان به سروری بر زنان گماشته شده اند، انها از دارای خود خرج می کنند، الله به مردان بزرگی و نیرومندی داده است، این است که الله برخی را بر برخی برتری می دهد. زن باید فرمانبردار و راز دار او باشد. چنانچه نافرمانی کند او را بترساند و سپس او را از خوابگاه دور کنید و پس انگاه او را بزنید تا فرمانبردار شود، پس از ان چاره جویی نکنید که الله بالاتر و بزرگ است". سوره النساه )ایه 34( از انجایکه پیشرفت هر جامعه بسته گی به رشد فرهنگی زنان ان جامعه دارد بجاست که بگویم که زنان کلید داران پیشرفت یک جامعه به شمار می روند. اما متاسفانه در افغانستان به خاطر حاکم بودن دید زن ستیزدینی و جا افتادن ان بینش در درون خانواده ها ، پیشرفت زنان گام های سنگین ترازمردان را در تمام امور برمی دارد. چون از یک طرف زنان به عنوان نیمه جمعیت افغانستان گرفتار حاکمان تریاک سالار و جنگسالارند و از طرف دیگر گرفتار همان دید زن ستیزانه در خانواده و اجتماع اند که این دید اجتماعی بیشتر از فشار حکومت مانع ترقی و رشد انها می شوند.
بدبختی بیشتردران است که همین تفسیر های زن ستیزانه که به صورت بسیار ماهرانه دردرون جامعه جا افتاده زنان را نیز تحت تاثیر قرار داده است و زنان نیز با همان بینش مردانه در مورد معیار های خوب و بدازدیدوبینش مرد سالارانه به خود می نگرند. وقتی درافغانستان دختری را ازمکتب رفتن منع می کنند قبل از ان این اندیشه را در درون همان دختر می کارند که رسیدن به مدارج بزرگ علمی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی مربوط به مردان است و او باید تنها کارهای خانه را بیاموزد و تحصیل برای زنان بیهوده است.
از انجاییکه که انسان نیاز به ابراز وجود دارد، زنان نیز بعد از کشته شدن تمام خلاقیت ها و استعداد هایش در درون اشپزخانه به روش های منفی دیگری متوسل می شوند تا خود را به شکلی نشان دهند. دنبال مد گرایی می روند. یک کیلو طلا به سر و صورت خود می اویزند که نمونه های زیادی در کشور ما وجود دارد و شما با وارد شدن در یک محفل عروسی و مهمانی می توانید ببینید.
از طرف دیگر چگونه می تواند یک مادری که تمام ذهن اش را خود کمتر بینی و تحجر و باور های سنتی و خرافات تشکیل داده یک فرزند خلاق و خوب تربیت کند؟ خانواده اولین محیط تربیتی انسان است وشخصیت فردای انسان بستگی خیلی زیادی به ان محیط دارد. بنا داشتن یک مادر خوب و تحصیل کرده روی شخصیت و پیشرفت انسان در اینده تاثیر زیادی دارد.
به همین شکل چند سال قبل وقتی نوشته ای از محقق نسب و لطیف پدرام در مورد حقوق زن و.. نشر شد و کار انها به دادگاه کشید هیچگونه اعتراضی از این همه انجمن های زنانه که در این چند سال مثل سمارق از هر گوشه سر بر اورده شنیده نشد. دلیل آن همان است که تمام این ظلمی که علیه زنان در افغانستان صورت می گیرد در ذهن خود انها جا افتاده و به باورهای انها تبدیل شده است.
برای مبارزه به خاطر برابری حقوق زن و مرد در افغانستان تنها محکوم کردن قوانین زن ستیزانه کافی نیست بلکه ان دینی که این نابرابری ها را ترویج و حمایت می کند نیز باید اصلاح شود و بدون اصلاح شدن ان دین و فرهنگ گرفتن فوند و انجمن بازی های که در طی این چند سال در افغانستان رواج زیادی یافته هیچگونه نقشی نمی تواند در نهادینه کردن فرهنگ و جامعه مدنی و برابری حقوق زن و مرد در افغانستان داشته باشد .
مبارزه برای برابری حقوق زن و مرد ناخواسته ما را در مقابل مبارزه علیه اوامر خدا و قران و باورهای دینی قرار می دهد و بنا پیروزی برای به دست اوردن حقوق برابر نیز به معنای شکست اوامر فرسوده قران تلقی خواهد شد.
ایه های زیادی در قران وجود دارد که اگر با دید باز به انها نگاه شود متوجه می شویم که در تضاد کامل با حقوق بشر و حقوق مدنی و انسانی قرار دارد و اگر به زندگی یک زن از تولد تا مرگ نگاه کنیم جزعملی شدن همین احکام چیزی بیشتری در ان نمی بینیم. دختران در هنگام تولد به خاطر اموزش های غلط دینی از درس و تحصیل محروم می شوند و یا هم به گفته بسیاری از روحانیان خرد و بزرگ که " سواد برای زنان تا حد خواندن قران کافی است" . در هنگام ازدواج رسما زن را مثل یک شی به مرد برای تمام عمر و یا هم چند سال می فروشند ونکاح می کنند و در خانه شوهر هم که همان احکام الهی که در اول نوشته اورده ام متحمل می شوند.
بنا هر گامی را که زنان برای پیشرفت و ترقی بردارند باعث شکست و نشان دهنده ناپختگی و و ناتوانی الله و اوامر او خواهد بود. بگذار این ایه ها را توجیه گران خشونت به هر شکلی که می خواهند بزک کنند ولی هیچگاه انها نمی توانند خشونتی را که زنان در افغانستان به خاطر دین و جا افتادن فرهنگ دینی متحمل می شوند انکار نمایند.
به هر صورت مبارزه اصلی زنان در افغانستان حتی در صورت نبودن و یا از بین رفتن حکومت جمهوری اسلامی خاتمه نخواهد یافت بلکه در اغاز راه قرار خواهد گرفت و برای پیمودن شش خوان دیگر گام بردارند.
ایه های که در قران در تضاد با برابری و رفع تبعیض علیه زنان وجود دارد:
ایات 178؛ 221؛ 222؛ 228؛229، 230 تا 235، 237 و 282 سوره بقره و جمهوری اسلامی ایران چند سال قبل به خاطر همین ایه ها از پیوستن به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان سرباز زدند.
به همین شکل ایه های در سوره های مختلف قران مثل سوره نسا و سوره نور ایه 59 و سوره احزاب 304 مجادله 10 ممتحنه 4 تا 6 و...