افغان موج   

 یما سرور

ستمکش و ستمگر از دید یک راه گم!

      درین روز ها تکفیر اسطوره مقاومت مردم ما خانم ملالی جویا از رسانه های اسلام نمایانه ای که پیشینۀ گلبدینی بودنش اظهر من الشمس است، آغاز گردید است. این یک امر نیک است. زیرا جویا سالهاست که خط فاصل بین خود و بنیادگرایان گلبدینی ،سیافی، برهان الدینی...کشیده است وچوکره شان شاید تا هنوز نمیدانست و تصور میکرد که جویا فقط و فقط با اتحاد شمال مصاف داده است. ولی اکنون که پای جویا را بر دُم بادار و رهبر خود میبند، هرچه که فرهنگ بنیاد گرایی اش حکم میکند، حوالۀ جویا میکند.

       همچنان تکفیر خانم جویا در رسانه ایکه خودرا دو مرتبه آزاد و ضد اشغال میداند نیز با نشر مقالاتی از دوسه نفر که یکی ازان بزرگترین افتخارزنگی اش را شرکت در یک  ویا دو «مظاهرۀ امپریالیسم بر افگن!» تشکیل میدهد و دومی که  شبها در رسانه های تصویری مسایل سیاسی را «کارشناسی» نموده و از هر چیزی سخن می گوید الی تجاوز و برای آنکه مهم! جلوه کند بعضاً چپن هم میپوشد. به نظرمن پرداختن به چنین آدم های مریض و عقده مند اتلاف وقت کسانی است که از هر دقیقۀ خود باید به منظورنجات کشور از سیطره ای بیگانه گان و مزدوران بومی شان استفاده کنند. من  به مثابه یکی از هواداران خانم جویا هنگام مطالعۀ مطلبی در سایت افغانسان آزاد- آزاد افغانستان که از نام جبار فاروقی انتشار یافته است، به این استنباط رسیدم که ارضا نمودن عقده های حقارت اگر به قیمت اهانت به شریف ترین عناصر ضد اشغال و طنپرست باشد، برای شان تفاوت نمیکند. طور نمونه آقای جبار فاروقی از قول برتولت برشت می نویسد:

     «چرا ھمۀ ستمگران تو را می ستايند، اما

      ستمديدگان، خطا کارت می شمرند؟

      منفور غارت شدگانی، اما

      غارتگران، نظامی را می ستايند

      که در خانه ات بر پا شده است!»

      و سپس خودش می پرسد:

      ملالی! چرا همۀ ستمگران تورا می ستایند، اما ستمدیدگان، خطاکارت می شمارند؟

     من از سایر «ستمگرانی» که ملالی را میستایند میگزرم فقط چند « ستمگر»ی را نام میبرم که شخصاً از ستمگر خواندن شان به خود میلرزم و اگر آقای فاروقی اسناد ستمگر بودنشان را ارایه کنند خوش میشوم تا در اینده به یک ستمگر دل خوش نکنم.

      1 – داکتر صاحب میر عبدا لرحیم عزیز

      2 –  دپلوم انجینر خلیل الله معروفی

      3-- آژیر

      4-- داکتر عبدالحنان روستایی

      اما مشت نمونۀ خروار از چند «ستمکش» نیز نام میبرم که ملالی را خطاکار می پندارند:

عبدالرسول سیاف، برهان الدین ربانی، محقق، قانونی، دوستم، میرویس یاسنی، آمنه افضلی، قدریه یزدان پرست، فرشته حضرتی، مجددی، حفیظ منصور، عبدالقوی کوشان، حاجی الماس، عبدا لستار خواصی... و من جمله موسوی، کارشناس انقلابی، لمبه ( اگر ایندو ازهم تفاوت داشته باشند) و شما آفای فاروقی.

      اما «شکوه و عظمت آن صدا» در خدمت هیچ اشغالگر و مستبدی قرار نگرفته بلکه غریونده تر، رسا تر و توفنده تراز گذشته در دل آسمان مقاومت ما ظنین انداز است و سرشع تر از پیش دل از دل خانۀ ستمگران کشیده و ستمکشان را به فردای آزادی و بهروزی امیدوار  تر می سازد.