دولت کرزی مشروعیت ندارد
نوشتۀ: کاوه غرجی
کمتر از یک هفته دیگر به برگزاری دور دوم انتخابات در افغانستان مانده بود. حضور کم رنگ مردم درانتخابات دور اول به دلایل امنیتی و عدم شایستگی افراد نامزد شده و دلزدگی مردم از آنها به دلیل تقلب های زیادی که در جریان انتخابات رخ داد، انتخابات را به دور دوم کشاند. با ختم انتخابات پر تقلب درافغانستان، امریکا و تعدادی از کشورهای متحد آن از برگزاری موفقانه انتخابات ابراز خوشحالی کردند و حتی احمدی نژاد که خود نیز از قماش حامد کرزی است بدون انتظار اعلام نهایی نتایج آن نمایش مضحک، تبریکات صمیمانه ی خود را ابراز کرد.
بعد از رو شدن تقلب های انتخاباتی، اشخاص زیادی در کوشش آن بودند تا کرزی را راضی به تشکیل یک حکومت ائتلافی نماید و به سر و صدا پایان دهند. اما از آنجا که کرزی اخلاق ارباب منشانه دارد، راضی به تقسیم قدرت با دیگران نشد. عجیب تر اینکه در اوایل نماینده سازمان ملل متحد در افغانستان حتی اعتقادی به تقلب در انتخابات نداشت و همین مساله موجب استعفا و یا اخراج معاون وی که اصرار به برگزاری انتخابات شفاف داشت، گردید.
اما برخی از مردم افغانستان که با هزاران مشکلات و وجود نا امنی ها در انتخابات شرکت کرده بودند با اعتراضات بر حق خویش جامعه جهانی را وادار به برگزاری دور دوم انتخابات نمود. حامیان بین المللی کرزی باید بداند که اعتراض و مقاومت مردم در مقابل تقلب حامل پیامی دیگری برای آنها و حکومت دست نشانده شان در افغانستان نیز بود که در صورت برگزار نشدن انتخابات برای بار دوم، حکومت افغانستان از مشروعیت برخوردار نخواهد بود و پیامد های خشونت باری را به دنبال خواهد داشت.
قبل از برگزاری انتخابات، دستکاری و دزدی و تقلب، قابل پیش بینی بود. ولی راستش از دیدن نتایج انتخابات و حمایت نماینده سازمان ملل متحد شگفت زده شدم. شگفت زدگی من نه به خاطر دیدن کرزی بار دیگر در پست ریاست جمهوری که موجودیت اش باعث بی آبرویی مردم افغانستان است، بلکه از بی احترامی سازمان ملل متحد که شور و شعور مردم افغانستان را به مسخره گرفت و اهمیتی برای آن قایل نگردید و آن تقلب گسترده را نادیده گرفت.
حضور تعداد کمی از مردم در انتخابات نشانه خواست اکثر مردم افغانستان برای شرکت در امور سیاسی کشور شان است. این خواست دیرینه تمام مردم افغانستان است. اما برگزاری یک انتخابات آزاد و عادلانه و دمکراتیک تنها زمانی ممکن است که افغانستان به عنوان یک کشور اشغال شده زیر چکمه های سربازان امریکایی و دیگر متحدین بین المللی و داخلی نباشد، قانون اساسی صریح و دمکراتیک و حذف پسوند اسلامی از نام کشور میسر می گردد. چون اسلام، همان طور که هر دین دیگر، اصولا با دمکراسی در تعارض قرار دارد. دین حقانیتی دارد که از متن کتاب مقدس برخاسته و کتاب مقدس هم از عالم بالا وحی شده در حالی که دموکراسی یعنی اداره ی کشور با نظر مردم.
برای برگزاری دور اول انتخابات ملیون ها دالر به مصرف رسید و به گفته مسئوولین کمیسیون مستقل انتخابات، تنها برای چاپ عکس و نام و نشان انتخاباتی هر نامزد در فورم های رای دهی مبلغ سه ملیون دالر به مصرف رسیده است. حالا اگر ما به لیست اشخاص نامزد شده نگاه کنیم و گذشته های انها را ببینیم، متوجه می شویم که تمام اینها خود به صد دالر نمی ارزند. اکثر اینها همان کسانی استند که بارها از طرف کمیسیون حقوق بشر و در اذهان مردم عامه به دزدی و قاچاق و آدم کشی شهرت دارند.
نبودن معیار های درست در قانون اساسی افغانستان و کمیسیون مستقل انتخابات در مورد مشارکت و حق کاندید شدن موجب شده است که هر لمپن و دزد با داشتن چهار نفر مسلح و یک فابریکه تولید مواد مخدر به میدان رقابت انتخاباتی وارد شود. نامزدی اکثر کاندیدان ریاست جمهوری و شورا های ولایتی به خاطر پیدا نمودن مصونیت قانونی برای اعمال غیر قانونی شان است.
چاپ نمودن سی و شش ملیون برگه رای دهی در لندن و نه در افغانستان که صدها چاپخانه موجود است، موجب هدر رفتن بیشتر از پنجاه ملیون دالر گردیده است. در کنار هدر رفتن میلیون ها دالر، ده ها نفر دیگر به خاطر برگزاری انتخابات و شرکت در انتخابات در مناطق مختلف افغانستان توسط برادران پاکستانی کرزی جان خود را از دست داده اند.
انصراف عبدالله از شرکت در دور دوم انتخابات با در نظر داشت خواست های منطقی و قانونی اش یگانه کار قابل ستایش او در طول عمر سیاسی اش به شمار خواهد رفت. هرچند در انتخابات هم کرزی و هم عبدالله تا توانستند در مناطق تحت نفوذ خود تقلب و دستکاری نمودند.
اقای کرزی با تقلب در انتخابات فکر می کرد که با افزایش فاصله بین آرای خود و رقیبان انتخاباتی اش می تواند مشروعیت دولت اش را نیز افزایش دهد اما او غافل از این است که مشروعیت یک دولت تنها در افزایش آمار و ارقام به دست نمی آید.
مردم تا هنوز پیروزی نودونه در صد صدام حسین دیکتاتور عراق و پیروزی حسنی مبارک درانتخابات بی رقیب مصر را به یاد دارند. این اشخاص نیز آرای بیشتری نسبت به کرزی داشتند اما در اذهان عامه مردم عراق و مصر و کشور های خارجی هیچگاه آن ارقام و آمار جدی گرفته نشد و دولت و انتخابات آنجا را مشروع ندانستند. در نظام های غیر مردم سالار و کاندید های ارباب منش چون کرزی به خاطر عدم اعتماد به بی طرفی نهاد های ناظر و داور، درصدی آرا به هیچ وجه باعث مشروعیت آن دولت و نظام نخواهد بود. حالا کمیسیون انتخابات با استفاده از خلا های موجود در قانون اساسی افغانستان بار دیگر کرزی را به حیث رییس جمهور نا جمهور افغانستان انتصاب کرد. برای اکثر مردم افغانستان مساله فاصله آرای کرزی با دیگر رقیبان انتخاباتی اش مهم نیست. برای مردم دیگر این مساله مثل روز روشن است که کرزی به خاطر رسیدن به این پست پا روی خون مردم خوشباور و ساده دل و جوانان پرشوری گذاشته که امید به آزادی و دمکراسی حقیقی داشتند و با خون خود و با از دست دادن انگشتان دست و گوش و بینی خود در انتخابات شرکت کردند. این مساله بدون شک پیامد های خطرناکی برای دولت و مردم افغانستان که از جانب تروریستان طالبی و یا برادران آقای کرزی از طرف دیگر تهدید می شوند، دارد و سازمان ملل متحد و جامعه جهانی نیز مسئوول نا امنی بیشتر در افغانستان خواهند بود.
در پایان شماری از دشواری های کار حامد کرزی را فهرست کرده ام:
1 تقلب در انتخابات
2 دست برد به قانون اساسی افغانستان و بی باوری به دمکراسی و انتخابات آزاد و عادلانه .
3 یکی از شعار های حامد کرزی در انتخابات قبلی کوشش برای اوردن ثبات و امنیت در افغانستان بود. تمام دنیا شاهد است که وضعیت امنیتی در طول این چهار سال بد تر از بد شده است و درایجاد اکثر این نا امنی ها خود آقای کرزی و یا هم گماشته گانش دست داشته است.
4 مبارزه با مواد مخدر یکی دیگری از شعار های انتخاباتی ایشان بود در حالیکه برادر ایشان در تجارت مواد مخدر دست دارند.
5 سمتی به جای در نظر داشت تخصص.
6 عدم ثبات در مدیریت. در طول این سالها همه شاهد بوده اند که اکثر پست های دولتی در افغانستان به شکلی به فروش می رسید. گاهی مواقع نیز مردم از دست گماشتگان آقای کرزی به تنگ می آمدند و او آن شخص را از آنجا برکنار و دوباره در جای دیگری مقرر می کردند.
7 مشورت ناپذیری و بی توجهی به افکار و خرد جمعی.
8 تشدید مساله قوم گرایی در افغانستان و حمایت از کوچی ها برای راندن و آواره کردن مردم بومی منطقه در بهسود.
9 بدتر شدن وضعیت آزادی بیان در افغانستان و تصویب قانون های طالبانی و شکنجه و آزار روزنامه نگاران.
10 ایجاد شکاف و فتنه انگیزی بین احزاب و شخصیت های جهادی و غیره که به شکلی اختیار دار امنیت عامه به حساب می روند و بدتر نمودن وضعیت امنیتی.
11 کوشش در جهت تمرکز بیشتر قدرت در دست خودش و امتیاز دهی های نا به جا.
12 تبدیل نمودن فرصت های طلایی که جامعه جهانی در اختیارافغانستان گذاشته بود به تهدید ها.
13 گسترش فقر و بیکاری به خاطر عملکرد نادرست دولت در طی این سالها.
14 بیشتر شدن رشوت خواری در ادارات دولتی.
15 استفاده از پول و چوکی برای جلب حمایت قومندانان و قاچاقبران مواد مخدر در انتخابات.
16 ......