مردم آریانا . خراسان . افغانستان فعلی در نقاط مختلف اراضی ودره های صعب العبور ودور از یک مناطق پر ازدحام زندگی می نمودن در این جغرافیه ملیت ها واقوام گونا گون زندگی میکرد وتحت امر یک بزرگ سال وهوشیار دهکده منطقه اطاعت پزیر می بودن در موقع دفاع از خاک شان اطاعت از فرمان بزرگ قوم یا قوماندان ، سر لشکر میکردند که تشکیلات نظامی طبعی افغانشتان بوده.
در آن زمان تفنگ وجود نداشته از تیر ، نیزه وشمشیر استفاده میگردید .
در هر منطقه فرمانده جداگانه با تعداد افراد متفاوت وجود داشته هر کی در محله خود حاکم محلی بوده
مقدمه
بربنیاد روایات بعد از قتل نادر افشار احمد شاه مشهور به احمد شاه بابای ابدالی با لشکر قبیلوی همرای اوزبیک تحت فرمان حاجی بای مینگ که او نیز از فرمانده هان نادر افشار بود توانستند از اردوگاه فارس ها خارج شوند وقتی مطمین شدند از مخمصه به در شده اند حاجی بای مینگ به منظور بیرون راندن فارس ها از بلخ رهسپار میمنه شد احمد شاه ابدالی مشهور به احمد شاه بابا نیز به طرف فراه و قند هار روانه شد ظاهرآ پیش از جدایی هردو فرمانده با هم پیمان بستند که هیچ گاه باهم در گیر جنگ نشوند به قلمرو یکدیگر دست درازی نکنند
احمد شاه ابدالی با لشکر ۳هزاز نفره خود با نیرو های نور محمد خان علیزی وعبدالغنی خان الکوزی یک جانمود بعدا نیرو های جنگی قزلباش به فرماندهی تقی بیک خان حکمران سند در دوره نادر افشار به احمد شاه ابدالی پیوست که ۱۲هزار مرد جنگی قزلباش را به گارد شاهی مقرر کرد سرانجام ۱۸هزار مرد جنگی وهمچنان تعداد فیل در واقع فیل جنگی آن زمان معادل تانگ های امروزی ماست بخاطر سوق اداره نیرو های نظامی احمد شاه ابدالی توسط ۹تن افراد جنگی تشکیل گردید ادارات دیگر نیز بین خودشان تقسیم شد .
وهمچنان روایات وجود دارد که جمال خان بارکزی میخواست خودش را پادشاه شود مشروعیت احمدشاه را منبی بر تصاحب تاج وتخت به این دلیل که بارکزی ها جمعیت فراوان وقدرتمند را در میان قبایل ابدالی ها هلمندی وقندهار تشکیل می دادند به چالش کشد چانس حاجی جمال خان به دلیل بزرگی سن مالکیت بیشتر زمین انجام دادن زیارت حج بیشتر بود چون احمد شاه ابدالی در اوایل ۲۰سالگی خود به سر میبرد بخاطریکه در ملتان به دنیا امده بود با قند هار آشنایی نداشت وهمچنان از قبیله سرمست خیل سدوزایی بود اجدادش بر هرات فرمانروایی کرده بود به قند هار سابقه سابقه آشنای اش به هفت سال حبس باز میگردید
در حقیقت رویا رویی حاجی جمال خان واحمد شاه بابا در رقابتی تاریخی بین دوطایفه ریشه داشت نزاع این دو مرد بالاخره پس از چند روز مشاجره داغ به پایان رسید در نهایت احمد شاه ابدالی در بدل وفا دارای حاجی جمال خان به خودش به عنوان پادشاه یر قرانی سوگند یاد کرد وعهد کرد که حاجی جمال خان ونواده گانش برای همیشه پست وزیری یا رئیس الوزرار خواهند داشت که بعد ها بین این دو خانواده جنگ ها صورت گرفت به خونریزی انجامید .
که بعد از به قدرت رسیدن احمد شاه ابدالی مشهور به احمد شاه بابا به امر وی مامایش عبدالغنی از افراد پرنفوس ترور گردید .
در باره احمد شاه بابا وچگونگی قدرت رسیدنش روایات گوناگون صورت گرفته است
استر جنرال نبی عظیمی یکی از کدر های نظامی وسیاسی کشور در کتاب سیاست اردو چنین تحریر نموده است
احمد شاه بابا این سپه سالار ونظامی جسور کسیکه اساس بنیاد دولت با ثبات را ومتمرکز را در کشور نهاد که ایجاد یک اردوی مقتدر وجدید در تحکیم پایه های سلطنت وکشور گشایی ها رول بزرگی باز کرد هرچند بعضی جنگ هایش غیر عادلانه بوده مگر یک اردوی ۷۰هزار نفری را با تجهیزات به ارمغان گزاشت تیمور شاه هم اردو را منظم نگهداری نمود بعد مرگ تیمور به اساس نفاق خانوادگی از هم پاشید
اردوی دوست محمد خان
امیر دوست محمد خان در دوره دوم امارت خود کوشید تا یک اردوی منظم را به وجود بیاورد
در زمان امارت شیر علی خان هم یک ارتش منظم ودایمی به وجود امده ارتش دارای یونیفورم نظامی ملبس گردید واز نظم و دسپلین عسکری بر خوردار شد صنوف ثلاثه سواری توپچی در ان ایجاد گردید
مرحوم غبار می نویسد
ارتش مشتمل بوده بر ۵۷غند پیاده ۲۰غند سوار ۲۶بطریه کوهی سواری وفیل که مجموعآ یک ارتش پنجاه هزار نفری را که به شکل دایمی وعصری استخدام میشد در برمیگرفت
در امور سوق واداره ارتش برعلاوه افسران افغانی از افسران وجنرالان هند وانگلیس استفاده میگردید هرچند ارتش شیر علی خان تعلیم دیده بودن بنابر رفتن شیر علی خان به ترکستان ارتش از هم پاشید
امیر عبدالرحمن خان
امیر مقام خاصی برای تشکیل یک ارتش منظم دایمی در بین دیگر امور دولتی قایل بود هفته یک روز را برای امور لشکری تخصیص داده بود
میر محمد صدیق فرهنگ در کتاب افغانستان در پنج قرن اخیر ارتش ان وقت افغانستان را به شرح آتی بیان میکند
قوای پیاده هشتاد دسته هر دسته ۷۰۰نفر جمعآ ۵۶۰۰۰نفر
قوای سوار چهل دسته هر دسته ۴۰۰نفر جمعآ ۱۶۰۰۰نفر
قوای توپخانه یکصد بطریه ۱۰۰نفر جمعآ ۱۰۰۰۰نفر
محافظین شاهی
پیاده چهار دسته هر دسته ۱۰۰۰نفر جمعآ ۴۰۰۰نفر
سوار سه دسته هر دسته ۸۰۰نفر جمعآ ۲۴۰۰نفر
جمله ارتش پرسونل ارتش امیر عبدالرحمن خان ۸۸۴۰۰یانود هزار نفر بود این نیرو البته به غیر از نیروی امنیت و پولیس بود
برعلاوه وی ماشین خانه کابل را که مرکب از بخش های ریخته گری توپ سازی تفنگ سازی تولید باروت وکارتوس اسلحه سرد ضراب خانه وغیره بود اما امیر هر گز از این ارتش برای رهای کشورش از یوغ استعمار استفاده نکرد بلکه انرا را در مقابل نسل کشی هزاره جات عدی تاجیک ها خصوصا مردم شمال . نورستان وسایر اقوام بی دفاع مردم کرد حتی اراضی بخشید بخاطر حفظ پادشاهی
از ارتش به سرکوب مردم افغانستان استفاده کرد در کشتار مردم در کتاب تاج التواریخ بیان کرده
امیر حبیب الله خاندر امور سوق واداره ارتش برعلاوه افسران افغانی از افسران وجنرالان هند وانگلیس استفاده میگردید هرچند ارتش شیر علی خان تعلیم دیده بودن بنابر رفتن شیر علی خان به ترکستان ارتش از هم پاشید
امیر عبدالرحمن خان
امیر مقام خاصی برای تشکیل یک ارتش منظم دایمی در بین دیگر امور دولتی قایل بود هفته یک روز را برای امور لشکری تخصیص داده بود
میر محمد صدیق فرهنگ در کتاب افغانستان در پنج قرن اخیر ارتش ان وقت افغانستان را به شرح آتی بیان میکند
قوای پیاده هشتاد دسته هر دسته ۷۰۰نفر جمعآ ۵۶۰۰۰نفر
قوای سوار چهل دسته هر دسته ۴۰۰نفر جمعآ ۱۶۰۰۰نفر
قوای توپخانه یکصد بطریه ۱۰۰نفر جمعآ ۱۰۰۰۰نفر
محافظین شاهی
پیاده چهار دسته هر دسته ۱۰۰۰نفر جمعآ ۴۰۰۰نفر
سوار سه دسته هر دسته ۸۰۰نفر جمعآ ۲۴۰۰نفر
جمله ارتش پرسونل ارتش امیر عبدالرحمن خان ۸۸۴۰۰یانود هزار نفر بود این نیرو البته به غیر از نیروی امنیت و پولیس بود
برعلاوه وی ماشین خانه کابل را که مرکب از بخش های ریخته گری توپ سازی تفنگ سازی تولید باروت وکارتوس اسلحه سرد ضراب خانه وغیره بود اما امیر هر گز از این ارتش برای رهای کشورش از یوغ استعمار استفاده نکرد بلکه انرا را در مقابل نسل کشی هزاره جات عدی تاجیک ها خصوصا مردم شمال . نورستان وسایر اقوام بی دفاع مردم کرد حتی اراضی بخشید بخاطر حفظ پادشاهی
از ارتش به سرکوب مردم افغانستان استفاده کرد در کشتار مردم در کتاب تاج التواریخ بیان کرده
امیر حبیب الله خاندر زمان امیر بعضی انکشافات در ارتش به وجود امد از ان جمله در سال ۱۹۰۹مکتب حربیه برای اکمال کادر افسری ارتش در کابل تاسیس شد که آغاز ۱۵۰نفر شاگرد داشت وبعد ها الی ۹۰۰نفر در ان مشغول فراگیری علوم ودروس عملی ونظری نظامی گرددیدند این مکتب از رتبه تولی مشر الی کندک مشر فارغ التحصیلان را در ارتش افغانستان تقدیم میکرد
امیر مذکور تشکیلات قبلی ارتش را که در زمان پدرش به وجود امده بود برهم زد سپاه پایتخت را به دو لوا تقسیم کرد هر لوا مرکب از ۳غند دارای تشکیل چهار هزار عسکر بود جمعآ ۲۴هزار سپاه دایمی را در کابل تشکیل میداد وظیفه بیشتر امنیت شخص شاه وتحکیم وامنیت داخلی بود
امیر امان الله خان
در زمان امیر ارتش اسلحه جدید از آلمان . انگلیستان ایتالیا .وبلجیم توسط برگد محمد عظیم خان نماینده خاص شاه خریداری گردید عبارت از تفنگ ۱۲تکه انگلیسی ۱۲تکه مچک آلمانی برای پیاده سوار
تفنگ های ۵تکه برای ژندارم پولس از روسیه توپ خریداری شد المان ها یک میل تفنگ را برای برگد نمایند تحفه داده بودن به امان الله خان تقدیم کرد بعدا به دست امیر ص حبیب الله خان کلکانی رسیده بود
میر غلام محمد غبار می نویسد که ارتش در زمان امان الله خان انکشاف چندانی ننمود
محمد صدیق فرهنگ به تائید سخنان غبار می افزاید امان الله خان که بعد از جنگ منگل میبایست به تقویه ارتش که شرط اول تطبیق برنامه اصلاحات وی بود می پرداخت توجه لازم مبذول نداشت هرچند که یک مقدار سلاح جدید به شمول طیاره از خارج وارد گردید
شاه به عوض اینکه ارتش قدرتمند بسازد خارجی های مسلمان را در ارتش مانند محمود سامی فرمانده قول اردوی کابل گماشت آگاهانه نااگانه ارتش را تضعیف کرد شورش ها وقیام های مردمی را بخاطر حفظ منافع طبقاتی حاکم حفظ میکرد
چنین برملا میگردد که سطح سواد تشکیلات نظامی شاه صفر بوده
امیر ص حیبب الله خان کلکانی خادم دین رسول الله
در باره امیر ص حبیب الله خان همفکران انگلیس قضاوت های ناجوان مردانه کردند
مورخین حقیقت گو ان را یک ابرد مرد بزرگ یک رستم داستان یک روئین هود ثانی یک عیار وارسته شمرده اند
واقعا مرد عیار بوده
از لحاظ نظامی خصوصیات فرماندهی جذبه وجلب ونفوذ بر روح وروان مردم محیط جسارت ومهارت وی در تفنگ زنی وتعلیمات انفرادی عسکری وی بیشتر مورد ستایش میباشد .
امیرص حبیب الله خان کلکانی جوان در بین سالهای ۱۹۲۰و۱۹۲۳در قطعه نمونه که کمک افسران ترکی در عصر امان الله خان تشکیل شده بود به طور دوطلب شامل خدمت گردید در سال ۱۹۲۴در اغتشاش وشورش منگل اشتراک کرده وبعداز بازگشت از وظیفه نسبت دسیسه ایکه از طرف یکی از حکمرانان وقت برایش ترتیب یافته بود علیه ظلم وبیدادگری به پا خواسته وترک وظیفه کرد بود امیر ص حبیب الله خان کلکانی بر علاوه عیاری جوان کردی تفنگ به دست ماهری بود که یکی از ویژه گی های پادشاهان شمشیر زنی وتفنگ زنی میبود در ان زمان همکار نزدیک اش سید حسین نام داشت بنابر عیاری شان در مقابل تعصب نژاد پرستی بی عدالتی عملیات های نظامی شان را در کوهدامن وکوهستان واجرای عملیاتهای جسورانه به پایتخت دست یافتند وامیر ص حبیب الله بالقب خادم دین رسول الله بر اریکه پادشاهی تکیه زد اسیران قطعه شاهی را که در برابر وی بارشادت جنگیده بودند دشمن با غیرت ونمک شناس خطاب نموده مورد عفو قرار داد وبه همین سبب یکی از خصوصیات عیاری را که در روح وروان وی حاکم بود بروز داد جوانمردی وگزشت وی بود
امیر ص کلکانی به سرعت اردوی خویش را که متشکل از همراهان وهم پیمان وتفنگ بدستان کوهدامن وکوهستان وبقایای اردوی قبلی بود تشکیل داد وشخصا امور سوق اداره آنرا بدوش گرفت سید حسین همرزم وهم پیمان مشهور خود را که یک فرد دلیر وجوان مرد بود به وی لقب وعنوان نایب السلطنه در پست وزارت دفاع (جنگی ) مقرر شد که معاونیت وری را حبیب الله خان یکی از شخصیت های معروف نظامی زمان امان الله خان را به پیش می برد گماشت
گماشتن شخصیت های نظامی معروف نماینکر این است که امیر ص کلکانی توجه به انکشاف اردو داشت
مورخین ارتش امیر ص حبیب الله خان کلکانی را در حدود بیست هزار نفر تخمین زده اند چون عیاری امر ص شهید مردم افغانستان را شگفت زده خویش نموده بود بیشترین مردم وفا داری خویش را قلبآ با امیر اعلان نموده بود نیروی بیشتر داشت
پادشاهی امر حبیب الله خان کلکانی خواب از چشمان روس وانگلیس را رود در سدد دسیسه کنار زدن امیر عیار شدن
رویات است که غلام نبی چرخی سفیر امان الله خان در ماسکو بعد از سقوط امان الله با تعداد عساکر شوروی نیز همرای میکرد وقتیکه خبر شد امان الله خان ترک قند هار را ترک گفته دست از جنگ کشید حتی از خاک روس هم بیرون شده بود
آوردن عساکر روس توسط سفیر نماینگر این است که روس ها پادشاهی مستقل امیر ص حبیب الله
خان کلکانی را خوش نداشته خواهان پادشاهی تحت فرمان خویش بوده اند
مگر فرصت را نادر خان با برادرانش شاه محمود . شاه ولی از دست نداده به هندوستان رفته خواهان معامله با انگلیس ها شده تا دوباره کابل را به دست گیرد
جورج آرنی می نویسد که برای بریتانیه چنین فرصت را فقط خداوند داده بود سپه سالار محمد نادر خان در ماه سپتامبر ۱۹۲۹لشکر مختلطی از هم تباران خود به سوی کابل حرکت کرد برادر نادر شاه ولی ارتش امیر کلکانی را فریب داد
بعدا به شکل بسیار بی رحمانه به قتل رساند رویات از بزرگان وقت میباشد که افرادی که به فریب به دست شاه ولی افتاده فارسی وان های شمالی بوده به بسیار بی رحمانه به قتل رسید اکثر شان را سر بریدن
سر انجام ارگ را نادر شاه تصرف کرد اکثرا فارسی وان ها را به اتهام همدست بودن امیر کلکانی قتل عام کرد مال واموال شان را چپاول پادشاهی خود را اعلان کرد هیتی نزد امیر حبیب الله خان کلکانی فرستاد در حاشیه قران عظیم الشان نگارش وامضا شده بود امیر ص حبیب الله خان کلکانی به اساس پیمان وتشویس ویز جنگ سید حسین پیشنهاد نادر خان را قبول کرد با سید حسن شیر جان برادرانش عدی از فرمامده هان کوهدامن کوهستان وسران حکومت خویش به کابل تسلیم شد به تاریخ اول نومبر حبیب الله خان همراه با ۱۶تن از یارانش به دستور نادر غدار ناجوانمردانه بعد از عهد شکنی وامضا در قران پاک به شهادت رسانید بسیار از فرمانده هان فارسی وان کوهدامن وکوهستان را زندانی ساخت عدی زیر شکنجه افراد نادر غدار به شهادت رسیدن .
روایات بزرگان شمالی وجود دارد عدی از خوانین وفرمانده هان کوهدامن وکوهستان به شمول خواجه عطا محمد خان کوهستانی حالم شمال در پادشاهی کلکانی ومنصور خان خم زرگری اقدام به اعلان حکومت محلی کردن بنابر ورشکسته گی ارتش وقتل عام هم تبارانشان حمایه بی دریغ انگلیس وروس قادر به ایجاد حکومت محلی نشدن آماده گی به دفاع از نوامیس خود شدن از اینکه لشکر نادر در مقابل زنان کودکان رحم نداشته کودکان را قتل نموده زنان را با خود می بردن انعده زنان که مقاومت میکرد به قتل می رساندن ارتش ۲هزار نفری کوهستان تحت رهبری خواجه عطا محمد خان کوهستانی تدابیر دفاعی انجام دادن مردم دهات دشت اشترگرام را به کوه خم زرگر کوهستان وکوبند های کوهستان سوق دادن بعد از جنگ چند روزه لشکر ۲هزار نفری بنابر نبود کارتوس ونفوس بیشتر لشکر نادر به شکست مواجعه شد عدی زیادی به شهادت رسیدن یکی از خوانین خم زرگر منصور خان بچه ملک حسن خان اماده دادن باج خراش به لشکر نادر گردید تا دست درازی به ناموس مردم نکنند
بعد از به شهادت رساندن امیر حبیب الله کلکانی نادر شاه دست به ایجاد ارتش زد مکتب حربیه جدید در بالاحصار کابل ایجاد کرد در حالیکه قبایل سمت جنوبی بعضی قبایل مشرقی قند هار را از خدمت نظام معاف ساخت چون سرنگونی نظام کلکانی یکی از آرزو های انگلیس بود ده هزار تفنگ ۳۰۳بور پنج میلیون کارتوس ومبلغ یکصدو هشتاد هزار پوند انگلیس نادر شاه را کمک کرد
در سال ۱۹۳۰بنابر ظلم ارتش نادر مردم کوهدامن قیام بزرگی در کوهدامن رخ داد که انگیزه اصلی بدبینی رجال دولتی به مردم فارسی وان شمالی وتاراج هستی ودارایی اهالی بود نادر شاه ارتش نو تشکیل خود را به سر کوب مردم بی دفاعی تحت فرماندهی نایب سالار عبدالوکیل نور ستانی فرستاد اما نایب به قتل رسید ارتش از هم پاشید مردم شمالی اسیران ارتش نادر را ها کردن نادر شاه سراسیمه گردید بار دیگر اسیران رها شده با قبایل سمت جنوبی با عدی از افراد مسلح انگلیس که از قبل در ارگ موجود بوده به سر کوب شمالی نیز فرستاده شده بودند چنان جنایت ونسل کشی بشری در شمالی از طرف ارتش نادر رخ داده که در تاریخ بی مثال است
جنایت نادر شاه علیه مردم شمالی ادامه پیدا کرد
در پاراگرافی افغانستان در مسیر تاریخ تحریر شده .جریده ای اصلاح در شماره دهم جدی سال ۱۳۰۸شمسی خود در این موضوع نوشت که تاحال ۱۹۲نفر از مردم شمالی محبوس شش هزار تفنگ جمع آوری شده وتفتیش خانه ها هنوز دوام دارد اصلاح در شماره ۱۱جدی ۱۳۰۸خود خبر داده که سه صد نفر اسیر وعدی مقتول است ۵۰نفر در یک روز در کابل اعدام شدند روز مره مردم شمالی تیرباران می شدند
زمستان ۱۳۰۹شمسی طبق اطلاع شماره ۵۸مورخ دلو روزنامه ی دولتی اصلاح محمد گلخان مومند از مردم کاپیسا وپروان ۲۳۷۸تفنگ و۱۷۰تفنگچه و ۳۹۳۸۴دانه طلا و ۱۴۹۲۰۶سکه نقره بیرون کشیده و به نادر شاه تقدیم کرد محمد گلخان ۱۵نفر از مردم شمالی را به حکم خود اعدام کرد ۶۱۷نفر را زنجیر پیچ به کابل فرستاد ۳۶۰۰نفر را محکوم به اعمال شاقه نمود شهر چاریکار که مرکز تجارت بود حریق وخراب کرد
۶۰۰نفر کوهدامنی را که گروگان گرفته بود زمین های شان را به اقوام خود تسلیم داد
جنایت نادر وارتش نادر بیشتر از این است که در این جا جا گزین گردد
بعد قتل نادر پسرش ظاهرش به تخت نشست ارتش ظاهر شاه
بدون قوت های ژندارم وپولیس به ۹۰هزار نفر میرسد ارتش تجارب جنگ های خارجی نداشته مسایل مربوط به اجرای جنک های داخلی را در میدان های تعلیم تربیه میشدن
اکثراافراد عالی رتبه نظام ظاهر شاه بدون سواد بودن که شهر ت شان در ۲۶ . ۲۷. ۲۸ . ۲۹ .۳۰کتاب سیاست اردوی استر جنرال نبی عظیمی درج میباشد
سال ۱۳۵۲کودتای داود خان علیه پسر کاکایش محمد ظاهر شاه
در سال ۱۳۵۲قطعات ارتش به کمیت ۲۲۰۰افراد ارتش عبارت از
لوای ۴و۱۵زرهدار ۲۰۰نفر ۷۰عراده تانگ
قطعه ۴۴۴کوماندو ۱۲۰۰نفر مجهز محاربوی
قطعه ۷۱۷انظباط شهری ۴۰۰نفر مجهز محاربوی
قعطه گارد شاهی ۳۰۰نفر ۱۰عراده تانگ
افسران از شعبات وریاست های ارتش ۱۰۰نفر وانعده طرف داران این افسران که هزاران نفر خواهد میشد
بر علاوه این افسران زمینی بعضی از افسران پیلوت وتخنیکران قوایی هوایی ومدافعه هوایی نیز شمال بوده
سرانجام در این کودتای خونین ۱۵۰هزار نفر از مردم به قتل رسید داود خان جمهوریت اعلان نموده بعد ها عدی از نظامی ها زندانی وبه قتل رسیدن ضربه دیگر به ارتش افغانستان وارد گردید در قسمت ارتش در جمهوریت داود خان توجه صورت گرفت
سر انجام در ۷دومین کودتای اردو باعث سرنگونی نظام چهار سال ونه ماه ونوزده روز به پایان رسید باعث قتل شخص داود خان واعضای فامیل اش گردید
نیرو های ارتش که علیه نظام حاکم تعرض کرده اند عبارت از
لوای ۴و۱۵زرهدار ۴۰۰نفر ۶۰عراده تانگ ۲۰عراده ماشین محاربوی ۲۰عراده زرهپوش
لوای ۸۸توپچی ۳۰۰نفر
قطعه ۴۴۴کوماندو ۵۰۰نفر
غند های شکاری بمبارد بگرام ۱۰۰نفر
مجموع ۱۳۰۰نفر ۱۲۵عراده تانگ ۱۲۵زرهپوش صورت گرفت
نور محمد ترکی بحیث رئیس جمهور ورئیس شورای انقلابی گردید
ببرک کارمل بحیث معاون اول رئیس جمهور شد
حفیظ الله امین وزیر خارجه ومعاون صدراعظیم گردید
کابینه شان تشکیل گردید که شهرت افراد کابینه در صفحه شماره ۱۵۲کتاب سیاست اردو درج میباشد
در زمان حکومت نور محمد ترکی ارتش دارای ده فرقه ۱۴۵هزار نفر تشکیل میداد تعداد تانگ ها ۶۵۰عراده ماشین های محاربوی ۷۸عراده زرهپوش ها ۷۸۰عراده تعداد توپها ۱۹۲۰ضربه طیاره ۱۵۰ ۲۵۰میلیون دالر خریداری اسلحه بین کابل و ماسکو امضا شد
اما سطح اکمال ارتش بخصوص بعد قیام هرات پائین امده بود
تشکیل جدید ارتش ترتیب گردید
تعداد افسران ۳۳۲۳۶
تعداد خورد ضابطان ۱۴۶۸۲
تعداد خورد ظابطان قطعه وسربازان ۱۶۱۴۹۹
جمع کل ۲۱۹۴۱۷نفر می رسید این تشکیل منظور گردید
بعد از قتل نور محمد ترکی
حفیظ الله امین قدرت را گرفت
بعد امین شب ۲۷دسامبر ۱۹۷۹بیانیه رادیویی ببرک کارمل پخش گردید گفته میشود این بیانه قبلا تهیه شده از شهر تاشکن مطابق امواج وفریکانسی های رادیوی افغانستان پخش می گردد
زمانیکه ببرک کارمل رئیس جمهور شد ارتش شوروی به افغانستان تجاوز کرد روس ها بیان نموده اند به سفارش حکومت وقت داخل افغانستان گردیده اند
ارتش افغانستان متلاشی شده بود مگر به اساس توجه دولت وتدابیر روز افزون آن یکبار دیگر سروسامان گرفت وتا حدی بر پا ایستاد در سال ۱۹۸۳ارتش افغانستان به پنجاه هزار نفر رسید ولی روحیه ارتش هنوز هم ضعیف بود روز مره فرار از جزو تام ها وجود داشت
بعد ها در حدود ۷۰هزار نفر رسید
روس هاهم در عملیات های شان جنایات در حق مردم ما روا داشتن هزاران هم وطن مار شهید معلول بی خانمان ساختن
در این زمان مجاهدین هم رشد نموده بود عملیات های قابل ملاحظه را در مقابل دولت انجام میدادند در پنجشیر . اندارب ها . تخار سالنگ ها تحت فرماندهی عمومی قهرمان ملی شهید احمد شاه مسعود در پروان تحت فرماندهی قسیم جنگل باغ ودیگر فرمانده هان پرنفوس در کاپیسا تحت فرماندهی شهید استاد عبدالصبور فرید . فرمانده عبدالقادر مشهور به معاون سر شار که شخص تحصیل کرده بود . فرمانده شاهین فرمانده جسور حاجی غازی کاریزی فرمانده رحمت الله خم زرگر فرمانده نادر خالد ودیگر فرمانده هان از ساحات کوبند های کاپیسا مرکز کاپیسا به شدت علیه دولت جریان داشت
ودر دیگر ولایات نیز مجاهدین رشد نموده بود علیه شوروی ها و دولت شامل مبارزه مسلحانه بودند
بعد از ببرک کارمل داکتر نجیب الله به قدرت رسید دشواری های بی شمار وجود داشت در مورد ارتش توجه خاص نمود
ارتش دولت داکتر نجیب پر قدرت شده بود دفاع مستقلانه از جلال اباد به رهبر ژنرال آصف دلاور نماینگر پر قدرت ارتش میباشد
ناکامی کودتای شهنواز تنی بیانگر پر قدرت بودن ارتش بوده
حکومت داکتر نجیب الله با بسیار جنگ های طولانی با مجاهدین پر قدرت انجام داد بعد از فرار ناکام اش در سال ۱۹۸۹ضبغت الله مجددی اولین رئیس انتقالی دولت اسلامی افغانستان گردید که در جریان انتقال قدرت در وزارت خارجه در ان مجلس معاونین رئیس جمهور صدراعظم سابق فضل الحق خالقیار اعضای کابینه کمیته مرکزی حزب عدی از جنرالان حضور داشت که بعد ختم مجلس موتر خالقیار توسط مجاهدین ربوده شده بود
که در دولت اسلامی احمد شاه مسعود قهرمان ملی وزیر دفاع تعین گردیده بود
قهرمان ملی احمد شاه مسعود در آن زمان رهبر شورای نظار بوده نسبت به دیگر تنظیم های جهادی تشکیلات منظم نیرو مسلح داشت
در اوایل وزارت خویش اقدام به طرح ارتش نمود که طرح ارتش از طرف استر جنرال نبی عظیمی معاون وزارت دفاع واسترجنرال آصف دلاور لوی درستیز دولت نجیب وعدی جنرالان اماده کردن احمد شاه مسعود بخاطر ایجاد یک ارتش قوی تا حدی توانست اکثرا قوای مسلح را حفظ کند که با مخالفت عدی رهبران جهادی خصوصا انجینر گلبدالدین حکمتیار رهبر پرقدرت حزب اسلامی مواجه شد سر انجام جنگ های داخلی شروع به ویرانی کابل منجر گردید هزاران شهید ومعلول بی خانمان گردید
مگر احمد شاه مسعود خواهان یک ارتش قوی در کشور بود که با تاسف رهیران دیگر هم نظر قهرمان ملی نبود جنگ ها ناامنی ها در اوج خود رسید احمد شاه مسعود به تنهایی قادر امنیت کلی کابل نگرید مگر در اکثر ولایات تا حدی تامین امنیت بر قرار بود ادارات دولتی از جمله قضات . حارنوالی . استخبارات . پولیس وغیره فعال بود خصوصا در ولایت های پروان وکاپیسا ودیگر نقاط کشور که حامیان قهرمان ملی موجود بود اکثرا نظامی های دولت داکتر نجیب در وظایف خود بودن
به گونه مثال
فرمانده امینه کوهستان کاپیسا فرمانده نادر خالد از اعضای شورای نظار بود مدیر مبارزه با جرایم کوهستان سمونوال محمد سرور منصوری از افسران تحصیل یافته مسکو بود در دیگر جزوتام ها همین گونه منسوبین دولت داکتر نجیب در حکومت اسلامی ایفای وظیفه میکردن .
بالاخر مجاهدین نتوانستن تفاهم نمایند یک حکومت عاری از جنگ ایجاد کنند جنگ های داخلی وتنظیمی شدد گرفت در سال ۱۹۹۴در اوج جنگ های داخلی طالبان در قند هار ظهور کردن در سال ۱۹۹۶کابل را تصرف کردن
نیرو های احمد شاه مسعود وزیر دفاع دولت اسلامی به پروان وکاپیسا عقب نشینی کرد جبهه ضد طالبانی ایجاد کرد صفحه جدید جنگی اغاز گردید
اکثر نیروهای نظامی احمد شاه مسعود از پروان و کاپیسا بود در پروان خواجه نبی . الماس خان شهید مولانای سید خیل . فرمانده قسیم . فرمانده جان احمد . جنرال بابه جان وصدا تن فرمانده هان دیگر
در کا پیسا فرمانده کامران . فرمانده حلیم کوهستان . فرمانده منیر خان . حسین سنجن . فرمانده ابوبکر کاریزی فرمانده معراج خم زرگر . فرمانده عبدالطیف . امر فضل الله ملا خلیل وصدا ها تن از فرمانده هان همرای نیرو های تحت امر شان بدون کدام حقوق در جم نیرو های قهرمان ملی پیوستن به مبارزه ادامه می دادن احمد شاه مسعود ایجاد به ساختار ارتش جدید زد اکادمی پولیس ایجاد کرد جلب وجذب افراد را جهت شمولیت ارتش شروع کرد حتی خودش اقدام به تدریس نظامی به نیرو های تازه شمول کرد نظم خوبی در قلمروش برقرار بود مکاتب باز بود زنان ومردان به مکتب می رفتن تطبیق قانون تا حدی اجرا میگردید .
بعد از شهادت قهرمان ملی حمله امریکا بر افغانستان جلسه بن به رهبری مر حوم مارشال محمد قسیم فهیم مجددا وارد کابل شدن حکومت موقت ایجاد شد ریاست دولت توسط شهید استاد ربانی به حامد کرزی طور مسلمت آمیز به حامد کرزی واگزار گردید بیشترین نیرو های دولت استاد ربانی بنام دی دی آر خلا سلاح شدن
یک ارتش بسیار ضعیف منظور گردید
از رویدادت های سیاسی ونظامی کشور برملا میگردد
که هیچ گاه هیچ نظام از تدابیر نظامی کار نگرفته تا یک ارتش قوی را ایجاد کنند که پاسخگو مناسب بر تهدیدات علیه کشور باشد
یگانه راه رسیدن به یک کشور مستقل دارای صلح وثبات توجه به سیاست تشکیلاتی نظامی است که نیرو نظامی تضمین کننده ثبات سیاسی یک کشور میباشد
به امید صلح وثبات اساسی در کشور
با احترام
جمشید کوهستانی نظامی حکومت پیشین
فرستنده: محمدعثمان نجیب