برای پی بردن به بحران کردستان عراق و پیامدهای احتمالی آن نگاهی می افکنیم به پس منظر تاریخی آن :
«منطقهٔ امروزی کردنشین تا سال ۱۵۱۴ میلادی یکی از ایالات ایران بود. در جنگ چالدران میان نیروهای شاه اسماعیل اول صفوی و سلطان سلیم اول عثمانی در سال ۱۵۱۴ میلادی، بر اثر شکست ایران، بخشی از این مناطق از ایران جدا شد و نصیب عثمانی گردید (زیر نام کردستان عثمانی). امپراتوری عثمانی سالها چون ابرنیرویی بر گوشهای از جهان دربرگیرندهٔ سرزمینهای عربی، آسیای صغیر و بالکان، فرمان راندند تا این که با پایان جنگ جهانی اول و نابودی امپراتوری عثمانی متصرفات آن: (کردستان عثمانی)، سرزمینهای عربی، آسیای صغیر و بالکان کمکم مستقل گردیدند. قرن ها حکومت دودمان اردلان براین مناطق حکومت میکردند. کردستان عثمانی، در نقشهٔ جغرافیای امروزی در سه کشور ترکیه، عراق، و سوریه قرار میگیرد. سه کشور ترکیه، عراق، و سوریه پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی با توافق انگلستان، در سال ۱۹۲۳ تأسیس شدند».
به هر حال، کردها در عراق یک اقلیت 13 درصدی را می سازند که بیشتر در گستره شمال خاوری و شمالی عراق بودوباش دارند. پس از باژگونی دولت صدام، و به ویژه پس از ظهور داعش، کردستان عراق در عمل در چهارچوب دولت فدرال عراق به نوعی استقلال دست یافت.
در گذشته در زمان شاه ملا مصطفی بارزانی، با توجه به خصومت های ایران و عراق، از متحدان ایران به شمار می رفت. اما پس از صدام ، پسرش مسعود بارزانی بیشتر در مخالفت با ایران قرار گرفت و بیشتر به سوی ترکیه گرایش پیدا کرد. اما جلال طالبانی- رییس جمهور پیشین عراق که رقیب بارزانی بود، از هواداران ایران شمرده می شد.
در عراق فدرالی در مدیریت کشور چنین پذیرفته شده است که رییس جمهور و وزیر خارجه کرد باشند.
در سال های اخیر تحولات مهمی در عراق رخ داد. حمله صدام به ایران به تحریک امریکا، انگلیس و اسراییل و سرمایه گزای چند ده میلیارد دالری شیوخ عرب سلسله جنبان رخدادهای دراماتیک عراق بود که در این ماجرا ترکیه و روسیه هم ذینفع بودند. سپس صدام با موافقت عام و تام امریکا به کویت حمله کرد. این خطای استراتیژیک صدام موجب شد تا امریکا عراق را اشغال کند.
در فرجام کار هم حوادث عراق به سود ایران تمام شد. زیرا نزدیک به 65 درصد مردم عراق شیعه اند. اعراب سنی در حدود 20 درصد را می سازند.
در چند سال اخیر که پروژه داعش روی کار شد، زمینه خوبی برای تبارز کردها هم در سوریه و هم در عراق فراهم گردید. با ضعف حکومت های مرکزی در بغداد و دمشق، کردها به خودگردانی بسیار گسترده دست یافتند.
باید به یاد داشت که وضعیت کردها در ایران و ترکیه نسبت به عراق و سوریه تفاوت دارد.
جمعیت کردهای ایران به شش میلیون نفر می رسد که دو سوم آن سنی می باشند. موقعیت کردها در ایران نسبت به سه کشور دیگر تفاوت دارد. چون کردهای ایرانی در کشور خود به سر می برند و در سر تا سر ایران پراکنده اند. تنها بخشی از آنان در کردستان زندگی می کنند. این در حالی است که کردهای سایر کشورها از سرزمین اصلی خود یعنی ایران دور افتاده اند و در چهار چوب کشورهای بیگانه بسر می برند.
نفوس کردهای ترکیه به 25 میلیون نفر می رسد که تقریبا یک سوم جمعیت را تشکیل می دهند. دو سوم کردهای ترکیه سنی و یک سوم آن علوی می باشند. اوضاع کردهای ترکیه بسیار اسفبار است. دولت ترکیه در گذشته اصلا کردها را به عنوان یک قوم به رسمیت نمی شناخت و ادعا داشت که کردها ترک های کوهی اند. برای کردها اجازه آموزش و پرورش به زبان مادری داده نمی شد، اجازه داشتن برنامه های تلویزیونی به زبان کردی را نداشتند. در یک سخن کردها زیر فشار شدید دولت مرکزی قرار داشتند و اکنون هم دارند. در ترکیه کردها در وضعیت نوعی خانه جنگی دایمی قرار دارند.
در سوریه کردها در واقع کاملا بیرون از دایره نفوذ دولت مرکزی قرار دارند و تقریبا مستقل هستند. اما به همان خودگردانی بسنده کرده، متحد دولت مرکزی به شمار می روند.
خوب، پرسشی که مطرح می گردد این است که هرگاه کردهای عراق هم ایالت فدرال خودشان را دارند، هم رییس جمهور و وزیر خارجه از جمع ایشان است، چرا از دولت مرکزی عراق ناخشنود هستند و اصولا به دنبال چه چیزی هستند؟
در کردستان عراق مانند سایر کشورهای خاور زمین در گام نخست اختلافات و همچشمی های قبیله یی بسیار حاد است. دو دیگر، رقابت شدید سیاسی روان است. به گونه یی که چندین حزب و گروه سیاسی فعال اند. در عین حال فرد، فرد کردها مسلح هستند .
در عرصه سیاسی، مسعود بارزانی رییس جمهور دولت خودگردان کردستان است. او در گذشته دو دوره رسما رییس جمهور اقلیم کردستان بوده است که باید دو سال پیش کنار می رفت. اما ناگهان به بهانه های گوناگون حاضر نشد کرسی ریاست جمهوری را رها کند و به گونه غیر قانونی دو سال رییس جمهور مانده است.
از سوی دیگر، او مانع کارکرد رسمی پارلمان اقلیم کردستان گردیده است. تنها نهادی که می تواند ریاست او را زیر سوا ل ببرد.
از این ها که بگذریم، بارزانی سال هاست که نفت کردستان و حتا برخی از مناطق بیرون کردستان عراق را بدون هماهنگی با دولت مرکزی عراق از راه ترکیه به اسراییل می فروشد. تازه معلوم هم نیست که پول حاصله از صادرات نفت به کجا می رود. برخی از گزارش ها حاکی از آن است که پسران بارزانی در قاچاق نفت دست دارند و پول حاصله از فروش نفت از اسراییل به ترکیه انتقال می یابد و در حسابات جاری شخصی آن ها سپرده می شود. چیزی که باعث ناهشنودی سایر رهبران کرد گردیده است. در این حال دولت کردستان عراق ماه ها است که حقوق کارمندان دولت را گرداخت نمی کند و گناه را به گردن دولت مرکزی می اندازد.
در کرستان پیوسته بر سر تسلط گنجینه های نفتی میان دولت مرکزی و کردها از یک سو و گروه های مختلف کردها میان هم از سوی دیگر کشاکش روان است.
مادامی که داعش تاخت و تاز داشت دولت مرکزی عراق درگیر داعش بود و فرصت رسیدگی به مساله کردستان را نداشت. اما اکنون زمان تسویه حسابات با کردها فرا رسیده است.
کردها نیروهای مسلح خودشان را به نام پیشمرگه دارند.
چنین به نظر می آِید که بارزانی در روی کار آمدن داعش سود معینی داشته است. از همین رو گمانه زنی هایی هست دال بر این که او در سقوط موصول دست داشته و در هماهنگی با ترکیه موصول را سقوط داد. اما روشن است در آینده به مخالفت با داعش برخاست. چون داعش پیوسته در تلاش بود تا بر گنجینه های نفتی کنترل داشته باشد. در همین راستا هم میان کردها و داعش بر سر تسلط بر استان نفت خیز کرکوک نبردهای خونینی روان بود.
روشن است از تشکیل دولت مستقل کردستان، بیش از هر کشور دیگری ترکیه هراس دارد. اما در عین حال عراق و ایران هم به هیچ رو ذینفع نیستند. کشورهای عربی هم دوست ندارند پاره یی از بدنه گستره عربی جدا شود و از دست برود.
یک دشواری دیگر هم است: از سوی ایران می تواند ادعا کند که زمانی انگلیسی ها بخشی از کردستان ایران را شامل خاک عراق کرده بودند. حال هرگاه قرار باشد، دولت عراق بر آن حاکمیت نداشته باشد، پس باید این سرزمین ها به ایران برگردانده شود.
عین ادعا را ترکیه هم می تواند مطرح کند. چون کردستان از پیکر عثمانی جداد شده بود، حال اگر از زیر کنترل عراق برآید، باید دوباره به ترکیه برگرانده شود.
اما به گونه عینی اسراییل، انگلیس و امریکا در تشکیل دولت مستقل کردستان ذینفع هستند. چون می توانند در آن نفوذ کنند و با ساختن پایگاههای نظامی در آن، هر چهار کشور عراق، سوریه ترکیه و ایران را زیر فشار بگیرند.
در عین حال، کردستان عراق دشواری های معینی هم دارد. یکی از جمله محدود بودن آن به خشکی و وابستگی تقریبا 93 درصدی آن به مواد غذایی است که از دو کشور ایران و ترکیه وارد می شود. هرگاه ایران و ترکیه مرزهای خود را به روی کردستان عراق ببندند، دیگر کار تمام است. عین چیز در باره فضای هوایی اقلیم کردستان صدق می کند.
خود کردستان تولیداتی ندارد. باز هم کالاهای گوناگون از ایران و ترکیه به آن وارد می شود. در صورت بسته شدن مرزها مردم می توانند با کمبود بسیار خطرناک کالا رو به رو شوند.
روشن است در صورت اعلام دولت کردستان، ترکیه می تواند واردات نفت از کردستان را بر هم بزند. پس از آن روشن نیست که اقلیم کردستان از چه منبعی زندگی خواهد کرد.
طرفه این که دولت کردستان عراق به رغم درآمدهای بسیار سرشار نفت که گمان زده می شود بیش از یک میلیون بشکه در روز باشد، 75 میلیارد دالر بدهی خارجی دارد!. روشن نیست این پول ها کجا شده اند؟ ظاهرا دولت کردستان هر کسی که به آن وام داده است، گرفته. اما کسی نمی داند این پول ها در کجا است. گمان غالب این است که به نام فرزندان بارزانی در بانک های ترکیه باشد. اما بعید به نظر می رسد که ترکیه این پول ها را در دسترس دولت مستقل کردستان عراق بگذارد. اکنون که دولت مرکزی عراق کمی سر پای خود ایستاده شده است، می تواند بارزانی را زیر فشار بگیرد.
گزارش هایی هم هست دال بر بیماری شدید بارزانی. او شاید دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته باشد. شاید بخواهد نامش در تاریخ به عنوان بنیادگذار دولت مستقل کردی جاودانه شود.
با این همه، چنین بر می آید که شاید هنوز زمینه برای تشکیل کردستان مستقل فراهم نشده باشد و دولت کردستان مستقل با چالش های پیش بنینی ناشده یی بر بخورد.
ایران به عنوان آخرین تلاش برای منصرف کردن بارزانی از راه اندازی همه پرسی جنرال قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس را به اربیل نزد بارزانی فرستاده است تا دیده شود فردا دست سرنوشت چه می زاید. آیا دولت نو کردستان مطابق برنامه امریکا تشکیل خواهد شد یا بارزانی با دریافت امتیازاتی از دولت مرکزی بغداد از مواضع خود عقب نشینی خواهد کرد. شاید سخن بر سر چانه زنی بیشتر باشد. برای بارزانی بسیار سودمند خواهد بود تا پس از همه پرسی با دست های پر پشت میز مذاکره با دولت مرکزی بغداد بنشیند.
اما به خودی خود نفس اعلام برگزاری همه پرسی از همین اکنون زنگ های خطر را در تهران و به ویژه آنکار به خطر در آورده است. ایران و ترکیه مرزهای کردستان را بسته و در نزدیکی مرزهای کردستان عراق به انجام رزمایش های گسترده پرداخته اند.
با این هم هنوز روشن نیست که آیا به راستی بارزانی در پی تجزیه عراق و تشکیل دولت مستقل کردستان است یا این که می خواهد با دست های پر پس از انجام همه پرسی با دولت مرکزی در بغداد که همه پرسی را غیر قانونی اعلام نموده است، وارد چانه زنی های سنتی شرقی برای دریافت امتیازات بیشتر گردد
نوشته: عزیز آرینفر