افغان موج   

عارف عباسی

این حکومت وارث بسی معضلات مغلق و پیچیده و نا بسامانی هایی است که نیازمند رسیدگی های عاجل  و تدابیر آنی و جدی است و فهرست  طویلی دارد اکثر نا رسائی ها با تشخیص سالم و تدابیر مؤجز قابل  اصلاح است ، اما معضلاتی اند که در تار و پود کشور ریشه دوانده اصلاح و یا محو آن نیازمند ارادۀ قوی سیاسی و همکاری صادقانۀ اعضای حکومت ، شهامت و جرأت ومنابع کافی مالی و همکاری بیرونی ها است.

. در طول سیزده سال تیر شده با منابع هنگفت مالی ادارات مسؤول در اثر ویران شدن زیر بنا  ها نخواستند و یا نتوانستند  توجه لازم  را برای بهبود وضع اجتماعی و اقتصادی مردم بر پایه و اساس طرح های دور اندیشانه و همآهنگ مطابق نیازمندی های تصنیف شده مملکت و شناسایی رجحانات  مبذول دارند وهمچنان مملکت   توسط طرح های توریدی، تحمیلی  و تشبثات خودسرانه ای ممالک کمک  دهنده و نظام خودسر و لجام گسیختۀ اقتصاد نام نهاد  بازار آزاد به گمراهی مواجه گردید. فعالیت ها نه تنها توسط حکومت  در نبود  یک طرح جامع،  منظم ، تصنیف شده و همآهنگ انکشافی صورت نگرفته و اقدامات در مسیر سراغ راه های حل اساسی مسیر نیافته بود، متأسفانه ممالک کمک دهنده بدون توافق جمعی با پیروی از یک ماستر پلان همآهنگ باز سازی، هریک مطابق ذوق و سلیقۀ خود به تشبثات گوناگون پرداختند که  خلاق کور گره های نا بکشودنی شده .هم لعل بدست نیامد و هم دل یار رنجید یعنی بعوض باز سازی فساد گستری رونق یافت و در عدم یک اصول جواب گویی و باز خواست فساد جزء فرهنگ افغانستان گردید. به قرار آخرین راپور وزارت مالیه  اکثر وزارت ها از مصرف  تخصیصیه ها در راه انکشاف عاجز مانده اند که خود مبین نبود اهداف است ویا اضافه ستانی های بدون محاسبه.

در فهرست طولانی مشکلات حکومت نو در رأس میتوان از چند معضلۀ عمده یاد نمود:

اول-  مبارزه با فساد:

می گویند گدا انتخاب ندارد چون ما توان گرفتن یخن امریکا و متحدینش را نداریم که بپرسیم چرا آمدید؟ و از کی اجازه گرفتید؟ با آمدن تان وعده های بیشمار دادید و گفتید این وطن را بهشت روی زمین می سازیم ولی آن را جهنم ساخته کوچ و بار بسته بر گشتید و چرا چنین کردید؟

و آخرین نا روای شما در حق این وطن جا دادن غده ای سرطانی در مجرای تنفسی حکومت داری افغانستان به نام وحدت ملی بود و شما بلایی آفریدید که تا اخیر دوره با موضوعات متنازع الفیه دست و گریبان باشد، عدم مؤفقیت در تشکیل کابینه مثال برازندۀ آنست

اگر از خیال پردازی بگذریم و سری به گریبان احوال داخلی بیندازیم  در واقعیت امر جراحان خارجی آقای کرزی را بحیث یک قلب نا سازگار و متقلب در قفس سینه ای افغانستان پیوند نمودند که این قلب با عدم کفایی به هر طپش خون نا پاک فساد را در عروق و شرائین این وطن در جریان انداخت و هر مفسدی را واکسن معافیت تزریق کرد حالا عوض نمودن قلب کافی نبوده باید خونی که در سیزده سال در بدن علیل این وطن در جریان است تعویض گردد.

این حکومت به باور نویسنده در مبارزه با فساد دو انتخاب دارد:

۱- راه مؤثر و مؤجز بنیادی و اساسی با تأثیرات پایدار و ماندگارو ریشه کن کردن فساد احیای رسم ویران شده ای بازخواست قانونی و جدی بدون هراس بصورت انقلابی است که مافیای اقتصادی  و مالکان ثروت های بی حساب، واضحاً نا مشروع، شناسایی شده هر یک  در برابر یک سؤال قرار گیرد که از کجا کردی؟ با آگاهی به زندگی اولی و دار و ندار هریک نه میراث پدری و نه شغل پر عاید این همه ثروت از کجا آمد؟ یک حساب گیری قانونی و مدنی ودادن حق دفاع قانونی به متهم بدون اعمال جبر و فشار. البته  اگرسر این ریسمان دراز باز خواست دور گلوی هر که حلقه زد و  به خانوداده ها رسید که نشانی شدگان عمده ای آن عبارت اند از کار پوریشن ربانی، تشبثات گسترده ای  قسیم فهیم،  برادران و خویشاوندان، اهل حاجی قدیر، عطاء محمد نور، رشید دوستم، گل آقا شیرزی، و اهل مسعود، اعضای شورای نظار، برادران کرزی، اسمعیل خان،  محقق و خلیلی،حضرت عمر زاخیل وال، امان الله گذر، سیاف و غیره. که مانند متجاوزین راه پغمان محاکمه شده هر کدام در صورت ثبوت جرم به سزای اعمال شان رسانیده شده و جایداد های بدون اسناد قانونی استملاک گردد. بازنگری بر دوسیۀ کابل بانک را میتوان بحیث تکان اولی و هوشدار دهنده زلزلۀ قانونمندی و تأمین عدالت مورد نیاز اجتماعی تلقی نمود و مردم منتظر تکان های شدید بعدی اند

۲- محو کلی فساد از دامان حکومت با تطبیق قانون و پیروی از اصل مجازات با نظارت جدی وجوابگویی است.

پیش گرفتن راه اول مبارزه برای حکومت در شرائط فعلی بحیث یک مبارزۀ سرتاسری و انقلابی کار ساده نیست و تور دادن خانه های زنبور از توان وجود نحیف و ترکیب این حکومت به دور است ولو که این یگانه راه اساسی محو فساد است ، ولی بر رسی و تفتیش یکا یک عوامل فساد چون غصب زمین و سوء استفاده از قرار داد های باز سازی و مبارزه علیه قاچاق  سرقت سالانه ۵۰۰ملیون دالر عواید ګمرکات و بنادرگریبان گیر این مفسدین و ثروتمندان معجزه آسا خواهد بود.

اما تطبیق راه  دوم محو فساد با پیروی تحمل صفرZero                                                      Tolerance  در برابر فساد برای حکومت فعلاً امکان پذیر است مشروط به اینکه دوسیه های معلق اراکین دولت و متنفذین در څارنوالی تعقیب جدی قانونی گردد.

دوم -  امنیت:

امنیت مشکل عمده و اساسی افغانستان را می سازد . مطرح ساختن اهمیت  تأمین امنیت ، صلح و ثبات در افغانستان در پی گیری از جلسات استانول و قرغزستان در جلسۀ وزرای خارجۀ قلب آسیا در چین حاوی نتائج سودمند و امیدوار کننده  بود، تعهدات حکومت جدید ایران در مورد نقش آینده اش در تأمین امنیت و ثبات در افغانستان مایۀ امیدواری بوده می تواند گرچه اعتماد به آن مشکل است. چه این کشور با درک مشکلات حاد اقتصادی در اثر تعزیرات امریکا و متحدین  و اضرار انزوا و تک روی با اتخاذ  روش شمول فعال سیاسی در جهان و بیرون شدن از خصومت های علنی سیاسی و رفع بی اعتمادی شاید در سیاست های خود در قبال افغانستان بازنگری نماید و از مداخلات علنی در امور داخلی افغانستان منصرف گردد (به استثنی مداخلات و پهن نفوذ مذهبی که توسط سازمان های قوی مخفی کهاز  ادارۀ حکومت خارج است ) در سیاست های ایران انعطاف پیداست ، گفتار وزیر خارجۀ ایران درین جلسه به منزلۀ یک قدم مثبت در اعتماد آفرینی  برای افغانستان شمرده می شود. بقرار آخرین اخبار امریکا ایران را به ایفای نقش بیشتر اقتصادی در افغانستان تشویق می نماید

اما این نه شک است و نه تردید و نه حدس است و نه گمان و نه تهمت که کلید اصلی امنیت افغانستان در جیب ادارۀ اسخباراتI  S I  و نظامیان پاکستان است و این یک واقعیت شناخته شده ای دنیا است و این مطلبی نیست که من می نویسم و به صدها مقالۀ اندر این مورد  در این پورتال نوشته شده و یا تنها دولت افغانستان چنین ادعایی دارد بلکه سیاسیون و نظامی های بلند پایۀ امریکا و متحدین و آگاهان و مبصرین سیاسی در رسانه های معتبر امریکا و اروپا به وضاحت و بروی اسناد مؤثق بیان داشته و نوشته اند که پاکستان مخالفین مسلح افغانستان را پناه داده آنها را تعلیم، تجهیز و تمویل نموده داخل افغانستان می نمایند و در قتل ۳۵۰۰عسکر خارجی و لوکه در اردوگاه ها افغانستان کشته شده باشند دست پاکستان دخیل است و ده ها هزار ملکی و نظامی بشمول اطفال و زنان افغانستان قربانی حملات طرح شده ای پاکستان است علاوه بر ویرانی های بیشمار.

در آخرین ارزیابی وزارت دفاع امریک (به قول رادیو آزادی مؤرخ 5 نومبر ) پاکستان و ایران بخاطر ایجاد بی ثباتی در منطقه مورد انتقاد شدید قرار گرفته اند . بر بنیاد این ارزیابی پاکستان با استفاده از قوت های ملیشه ای برای پهن ساختن جنگ(Proxy)و  جلوگیری از تضعیف نفوذش  در افغانستان و برخورد با تفوق نظامی هندوستان ادامه میدهد. فعالیت های گروه های ملیشوی عامل تشنج افزا میان افغانستان و پاکستان گردیده .                ارزیابی وزارت دفاع امریکا می افزاید که نظامیان قدس و پاسداران انقلاب ایران اسلحۀ قوی و مخرب  را به اختیار طالبان قرار میدهند که به بیرون شدن نظامیان خارجی سرعت ببخشند، در حالی که حکومت تهران با حکومت افغانستان روبط حسنه را نگهداشته مانع به قدرت رسیدن دوبارۀ طالبان می شود.

این ارزیابی با امیدواری بخشیدن های پاکستان و ایران در تضاد است.  گذشت زمان و ایفای تعهدات در عمل مبین واقعیت ها خواهد بود.

با ایجاد حکومت جدید غزل های نوی با ترنم دلپذیری  از استادان  سیاسی پاکستانی بگوش ها زمزمه می گردد.  ما از گشایش فصل جدید در روابط دو کشور و مساعی برای زدودن بی اعتمادی ها و  اتهام بستن بر  یک دیگر و مساعی جمیله در تحکیم امنیت و ثبات افغانستان  و همکاری های  صادقانه می شنویم.

تا چه حد میتوان به بیانات سرتاج عزیز و نواز شریف اعتماد نمود؟ آیا حکومت ملکی پاکستان توانمندی آنرا دارد که طلسم۶۷سالۀ نفوذ و سالطۀ استخبارات و نظامی را درهم شکند؟

لوی درستیز قوای مسلح پاکستان ضمن دیدار یک روزه به کابل  با اراکین حکومت ملاقات  نموده بر بهبود روابط و همکاری در تأمین امنیت تأکید نموده اطمینان بخشید. و سفر رئیس جمهور افغانستان  به پاکستان توقعات زیادی را خلق نمود.

ولی گفتار ضد و نقیض بعضی سیاسیون پاکستان صداقت این کشور را در همکاری صادقانه با افغانستان مورد سؤال قرار می دهد.

علی الرغم آگاهی امریکا به مداخلات علنی پاکستان در امور افغانستان و حمایت جنگجویان علیه امریکا و متحدین و بالاخص تقلب پاکستان در پناه دادن اسامه و اصرار نا آگاهی حتی مرگ وی امریکا کاری مؤثری انجام داده نتوانست و حتی طالبان را تروریست نخوانده بر چیدن گلیم  القاعده را هدف اصلی بودن خود در افغانسان قرار داد و مساعی برای گشودن درب مذاکرات صلح با ناکامی مواجه شد.    

حالا دیده شود که این آغوش باز نمودن پاکستان و تبارز حسن همجواری و برادری و همکاری های همه جانبه چه نتائجی را در قبال دارد ، گرچه توقع اقدام آنی برای توقف فعالیت مسلحانه نمی رود چه پاکستان با چنین تصمیم سندی به دنیا نمی دهد ولی اگر پاکستان در تعهدات خود صادق باشد در قدم اول تحدیدات را بالای حملات مسلحانه در داخل افغانستان وارد نموده و عبور و مرور جنگجویان مخالف حکومت افغانستان را تحت نظارت قرار داده بعداً مراکز شان را در کویته و وزیرستان مسدود ساخته جنگ را متوقف سازد.  و افغانستان با رویۀ بالمثل اگر به طالبان پاکستانی پناه داده آنها را تحویل مقامات پاکستانی نماید. اشرف غنی  نام گروه طالبان را از مخالفین مسلح به مخالفین سیاسی تبدیل نمود، گرچه آنها به جز خون و آتش با سیاست آشنایی ندارند شاید این یک توجیه سیاسی داشته باشد که من از فهمیدن آن عذر می خواهم.

طوری که در مضمون قبلی نوشتم احتمالاً چین درین منازعه وساطت مؤثر نموده بتواند، ولی اشرف غنی در برابر پرسش یک سؤال که چین میتواند وسیله ساز روابط نیک بین افغانستان و پاکستان شود طفره رفت.

صلح، ثبات و امنیت در افغانستان در صورت انخاد یک موقف جدی و صادقانۀ پاکستان امکان پذیر است و اگر پاکستان چنین موقفی را بگیرد در آنصورت مربوط دولتمردان افغانستان است که این وطن را بازیچۀ رقابت های منطقوی نساخته با حفظ بیطرفی کامل با ایجاد توازن در روابط با هند و پاکستان زمینۀ اعتماد سازی را با خرد و فراست سیاسی مهیا گرداند.

 

سوم- مواد مخدره ، زرع و تجارت تریاک:

این معضله را میتوان بحیث بزرگترین مصیبت برای افغانستان وعالم بشریت خواند و با دو معضلۀ فوق الذکر طوری گره خورده که خود عامل بی امنیتی و فساد است و یا مواد مخدره  فرزند والدین بی امنیتی و فساد. هیروئین که از تریک بدست می آید ماده ای کشنده و  خانه ویران کن  بوده خود انگیزۀ پاشان سازی شالودۀ کانون خانواده و بحران تباه کن اجتماعی است. علی الرغم  تلاش های  همه جانبۀ امنیتی، وقایوی و معالجوی توسط نیرومند ترین ممالک جهان بازار همه مواد مخدره و مخصوصاً هیروئین در رونق بوده و در مترقی ترین جوامع استعمال آن نظر به دلائل مختلف رو به فزونی است.

بد بختانه در افغانستان  اعتیاد به مواد مخدره، تریک خام، هیروئین، ادویۀ مسکن و چرس  تحفۀ نا میمون جنگ و مهاجرت ها بوده،  معتادین آن در وطن بیشتر از ۱۶۰۰۰۰۰نفر تخمین گردیده  که سنین ۱۵-۶۴سال را در بر می گیرد که علل آنرا میتوان چنین خلاصه نمود:

۱- فقر و ناداری در اثر  بیکاری و نبود عاید.

۲- مشکل حاد روانی که بقرار احصائیه های مؤسسات بین المللی و نهاد تحقیقاتی آسترالیا بیش از۶فیصد مردم افغانستان مبتلا به عوارض روانی اند.

۳گسترش فساد اخلاقی.

۴- مهاجر بودن در جوامع که استعمال مواد مخدره بیشتر رائج بوده.

۵- کارگر بودن در مزرعۀ تریاک و یا لابراتوار های تولید هیرو ئین.

در سال گذشته ۲۲۴۰۰۰هکتار زمین تحت کشت خاشخاش قرار داشته که ازدیاد ۱۷فیصد را نشان میدهد و تولید تریاک به ۶۴۰۰تن بوده که به مقایسه سال قبل ۱۹فیصد ازدیاد را نشان میدهد

در سطح جهانی هیروئین تولید افغانستان توسط مافیای مواد مخدره به بازار های اروپا و امریکا راه یافته با قوت و کیفیت خاص خود مستهلکین زیاد دارد و هیروئین تولید افغانستان ۹۳فیصد عرضۀ بازار را می سازد.

افغانستان سالانه از بودجۀ خود ۴بلیون دالر را برای مبارزه با کشت تریاک مصرف می کند که سالانه ۱۲بلیون دالر کمک خارجی به آن اضافه می گردد.

غرض روشنی انداختن بیشتر بالای ناکامی جامعه جهانی در مبارزه علیه کشت تریاک میرویم به اظهارات و راپور ربع چهارم سال ۲۰۱۴مفتش عالی خاص امریکا برای باز سازی  افغانستان.

 ادارۀ امریکایی  نظارت بر افغانستان هوشدار میدهد که اقتصاد چرب و پر عاید تریاک مساعی باز سازی را بخطر مواجه گردانیده و امریکا با کفایت لازم این معضله را مورد توجه قرار نداده. بخش چهارم راپوری در ۳۰اکتوبر از طرف مفتش عالی و خاص برای امور باز سازی افغانستان(SIGAR),  به نشر رسید می گوید مبارزه با مواد مخدره از فهرست اهداف امریکا و جامعۀ جهانی در افغانستان بیرون شده. John SopkoآمرSIGAR طی مصاحبۀ به تاریخ ۲۸اکتوبر با رادیو آزادی گفت که امریکا و جامعۀ جهانی یک طرزالعمل مشترک و همآهنگ نداشته و با افغانها چنین اطمینان  داده نشده که به این حقیقت متقاعد گردند که   آن ها جزء این این مبارزه اند.

Sopko دفتر مواد مخدره و تطبیق قانون ملل متحد( UNODC ( و ادرۀ مبارزه علیه مواد مخدرۀ  وزارت خارجه امریکا  را مورد انتقاد قرار داده گفت نه من و نه همکارانم از اینها چیزی راجع به بهبود بخشیدن امور نشنیدیم. نامبره گفت امریکا بیش از ۷بلیون دالر را در مبارزه علیه مواد مخدره ضایع کرد.

Sopko به رادیو آزادی گفت آیا کسی در وزارت خارجه، وزارت دفاع و یا   USAID  که اجرآت شان به ارتباط ناکامی سیزده ساله در راه مبارزه با مواد مخدره  مواجه گردیده کاری را انجام داده اند؟ البته نه، راپور می گوید تنها ۳بلیون دالر در مسیر تطبیق قانون برای مبارزه علیه مواد مخدره به مصرف رسیده.

با وصف راپور دفتر استخبارات وزارت دفاع که امریکا سالانه به قیمت ۱۲،۷  ملیون دالر هیروئین را  ضبط می نماید این محاسبه بر بنیاد راپور یک قرار دادی خصوصی دفاعی به نامDynCorp  تهیه گردیده که وزارت خارجه یک قرارداد ۶۹۵،۳ملیون دالر از سال ۲۰۰۴تا ۲۰۰۹با آن امضاء نموده بود، راپور می افزاید که مصارف محو کوکنار در هر هکتار زمین به ۷۳۸۶۸دالر تخمین شده.

به اساس این راپور کشت و تجارت تریاک ۴۱۱۰۰۰شغل را خلق نموده که بیشتر از تعاد قوای امنیتی افغانستان است. و این یکی از با ارزشترین محصول در برابر پول نقد است و بقرار احصائیۀ ملل متحد تولیدات سال ۲۰۱۳بی سابقه بوده. قیمت هر کیلو گرام تریاک ۱۱۴دالر امریکایی در سال ۲۰۱۴تخمین شده.

به باورSopko.  عامل اصلی و بهترین محیط نشو نما و رونق بازار مواد مخدره فساد است و بقای یکی بدون دیگر نا ممکن است.

Sopko به یک اظهار داکتر اشرف غنی در سال ۲۰۰۳وقتی وزیر مالیه بود اشاره نموده گفت که اشرف غنی اظهار داشت که در عدم کمک جهانی  خطر آن موجود است که افغانستان به یک کشور مافیای مواد مخدره تبدیل شود، یعنی رئیس جمهور فعلی وخامت اوضاع را درک نموده به آن آگاهی دارد.

Sopko  می گوید که اگر حکمروایی مافیای مواد مخدر در اطراف و اکناف مملکت پهن گردید در نزد این گروه موضوع حق زن، حق طفل و دموکراسی و کمک به نیازمندان مطرح نبوده قوۀ محرکۀ اندیشه های شان مفاد است و بس و در عین حال مواد مخدره مهمترین منبع تمویل شورشیان را می سازد.

البته موضوعات دیگری در این راپور و مصاحبۀ مفتش عمومی امور باز سازی افغانستان مطرح گردیده که به بحث ما ارتباط نگرفته و تذکار آنرا بی لزوم دانستم اما به گفتۀ وی یافته های  این  راپور مبارزه علیه مواد مخدره را متوقف نمی سازد.

یگانه دلیل گنجانیدن ارقام و تبصره های این راپور در این بحث ارائۀ ناکامی امریکا و انگلستان در تطبیق یک طرح متفق الرأی و همآهنگ برای مبارزه علیه مواد مخدره و مخصوصاً زرع تریاک است. در یک مرحله این مبارزه مجدانه تعقیب نشد به تصور این که  فشار بیشتر موجب پیوستن دهاقین با جریانات مخالف می گردد. در تشویق بزرگران تریاک به کشت محصولات دیگر بنابر نبود پروگرام منظم پرداخت تفاوت قیمت و یا مساعی برای بازار یابی و خشک سالی ها تطبیق نگردید.

حالا دیده شود که حکومت نو افغانستان با آموختن از ناکامی های گذشته جامعۀ جهانی را در تطبیق یک برنامۀ وسیع البنیاد به منظور مبارزه با کشت و تجارت تریاک چگونه متقاعد ساخته میتواند در برنامۀ که بر بنیاد آن تطبیق جدی قانون صورت گرفته و از جانبی کشتمند تریاک به زرع محصولات علی البدل در برابر پرداخت قیمت تفاوت بین یک کیلو تریاک و یک کیلو محصول دیگر تشویق گردد. اگر بطور مثال دهقان به عوض تریاک گندم و یا پخته بکارد باید از قوانین بازار آزاد بخاطر یک هدف بزرگ و ملی عدول صورت گرفته حکومت محصولات علی البدل تریاک را به قیمت مناسب خریداری و تفاوت را از بودجۀ خود و کمک خارجی تکافو نماید. وبرای بعضی محصولات چون انار که از لحاظ مؤثریت های صحی شهرت یافته در اروپا و امریکا بازار یابی صورت گیرد تا مردم جهان و مردم افغانستان از شر این مادۀ تباه کن رهایی یابند.

پایان