سالها شد می ستیزیم با خودی دور گشتیــــم ازوفــا و مردمی
آتش تفریق فتاد بر جان ما خود پرستی آیـــت و ایمان ما
می زنیم تیشه به پای خویشتن دسته اش،دست عدوی این وطن
کوی سبقت برده ایم اندر فساد چون فریب وغدربودی در جهاد
درنظرها گشته ایم خواروحقیر چون نداریم راه پیشرفت درمسیر
گاه آن آمد شویم اگه زحال بر فریب و فتنه و بر قیل و قال
گر تن واحد شوند افغانیان می برند وهم و ضلالت ازمیان
آبروی ما نمای وحدت است غیروحدت هرچه بینی ذلت است
( جان گرگان وسگان ازهم جداست متحد جان های مردان خداست)
این همه رنج وملالت دیده اید شیوه های رنگ برنگ آزموده اید
باز شناسید خصم جان این وطن منبع آشـــوب و توهین و فتن
هر تبارو ملت وقوم دروطن گل های رنگ برنگ زیب چمن
نیک نامی دروفا و همدلی ست عزت و آبرو در فرزانگی ست
ملت افغان نه یی تو بی بها همتـــــــی بـــــاید به راه ارتقا
ازتومیخواهد بری ای هموطن بر فروز نور معارف دروطن
ف. بری