نرخ انسان در وطـن ارزانتر از شلغم بُود
پیش جلادان بهـایـش کمـتـر از درهـم بُود
آن که در آدمکشی خو کـرده با قلب سـیاه
گر هـزاری کشته گـردد باز گویـد کم بُود
گه به تیغ کینه از تن می کند سرا را جدا
گه به بمب و انتحاری در وطـن ماتم بود
می ریابـد نـوجـوانـان فـقـیـر از راه عـام
بـر ســر اقــوام مـیـهـن خنجــر دودم بود
زیـر فـرمـان ریـال و دالـر و کلـدار دون
دی طالب بـود و حالا داعـش تورخم بود
آری آری بـا خــر دجّـال دارد وعـده هـا
ارتـبـاطـش بـا بـلای اهـرمـن محکـم بود
کله ازدیو است و دندانها زگرگان شرور
دشـمن صلح و صفا در خـطۀ رسـتم بود
تیغ مذهب می کشد برضدعلم و معرفت
جنگ بـا نــور خـدا و مهر جـام جـم بود
می کـنـد با نقـشـه بنیاد تمـدن را خـراب
ایـن نـه کار جاهـلان، بل فـتنۀ پیهـم بود
گـر دهـد میراث پـربـار تمـدن را به بـاد
نه صفای عشق ودوستی نه دل بیغم بود
از دل سرد رباطین کی برآید نور عشق
روزگـار مــرگ دل در ســیـنـۀ آدم بود
بـادۀ خیام و شـور مولـوی از یـاد رفت
قند حافـظ بـر لب بنگاله گـویی سـم بود
تـا بلای شیشـه و افیون باب روز گشت
هرطـرف بینی بساط بـزم دود و دم بود
هان به زیرکاسۀ دشمن بود نیمکاسه ها
چشم دل بگشا که طرح اجنبی مبهم بود
3/3/2015
رسول پویان