عشق را نازم که بر ما تحفه ها می آورد
اعتماد و اعتقاد، باور به ما می آورد
قلب پاک و روحِ آزاد و وفا و باهمی
بس فداکاری، گذشت بی ریا می آورد
زندگی از ترس عالَم، با فریب و مکر وحیل
رشته و پیوند کاذ ب درز ها می آورد
دَرز در بنیاد هستی قابل پرداس نیست
کینه وجور و جفا بی انتها می آورد
یا به خوبی زیستن یا رشته را از هم گُسِل
زندگی بی عشق و الفت درد ها می آورد
با خودت صادق بزی، این اصل رسم زندگی
بهر تو و جفت تو، راستی صفا می آورد
پند نیست، آموخت "شیما" از فصول روزگار
درس والا همت والا به جا می آورد
شیما غفوری
ماربورگ-جرمنی ۲۷.۳.۰۱۳