طرح تجزیه ی افغانستان
پاسخهای به کابل پرس
چون من یکی از مخالفان تجزیۀ افغانستان هستم بنا برآن در بخش مخالفان تجزیۀ افغانستان به پاسخ دوستان و وطنداران ام خواهم پرداخت.
پرسش: چرا مخالف تجزیه افغانستان هستید؟ (لطفا شرح دهید)
پاسخ ــ اینکه چرا مخالف تجزیۀ افغانسان ام دلایل زیادی دارد. من صرف به این میاندیشم که افغانستان خانه ای من و دوستان دیگر منست. افغانستان تجزیه شود یعنی چه؟ شاید این تجزیه مثلن جدا شدن چند استان زیر یک نام جداگانه باشد و طوریکه در طرح آمده خراسان، هزارستان، پشتونستان و ازبکستان و ازین قبیل نامها. برای من این ترکیب خیلی خنده اور است. اگر تجزیه شود بیشتر گمان میرود که بخشی ازین خاک به پاکستان، بخش دیگر آن به ایران و بخشی هم به ازبکستان ملحق خواهد شد و این نمونۀ از تجزیه های یک سرزمین در قرن های گذشته بوده است زیادتر از سرزمین مستقلی که به چند واحد تجزیه شود. به نظر من تجزیه افغانستان یعنی چند ملیون نفوس این سرزمین باید مستقیمن نوکری پاکستانی ها و بهمنترتیب ایران و ازبکستان را قبول کنند و بس. این غم انگیز است. علاوه از آن همسایه های ما وضیعت سیاسی اقتصادی و فرهنگی بهتری از افغانها ندارند. پاکستان زیر فشار ملیت های گوناگون داخل خود در حال تجزیه است و هوویت اش را با نامگذاری سلاح ومهمات اش از تاریخ افغانستان قرض میگیرد ( راکت غوری، بم های پامیر و امثال آن). ایران از پاکستان بدتر برای تجزیه شدن فاصلۀ چندانی ندارد و ازبکستان با همسایه های شمالی اش قرقیزستان و قزاقستان بر سر مسلۀ هوویت ملی در کشمکش دایمی قرار دارد. بنا برآن اگر بنا باشد که نوکر باشیم بهتر است بعد از تجزیه با یک مملک آزاد و مترقی پیوند داشته باشیم که هیچگاه چنین امری میسر نیست.
پرسش: آيا پس از چندین دهه کشتار، چپاول، تبعیض و کوچ اجباری و تداوم آن، هنوز به ساختن افغانستان به عنوان یک کشور یکپارچه امیدوار هستید؟ اگر بله چرا؟
پاسخ ــ البته دو و یا سه دهه جنگها زیادتر از اینکه افغانستان را به تجزیه وادارد اصولن باید موجب وفاق ملی به خاطر صلح، ترقی و توسعه و بازنگری به اشتباهات میگشت. که بدبختانه این مامول در گرو مشتی جنگسالار و اجنت های خارجی قرار دارد. این ها مفسدین و اوباش های اند که ملت را به گروگان گرفته اند. ضرورت نیست درین مسله نظر سنجی شود. زیرا از کودک دبستان گرفته تا نسل نیم قرن اخیر میدانند که باد از کدام سمت میوزد. جانیان و دزدان سرگردنه با یاری سرویس های جاسوسی و کمک های نظامی کشور های امریکا، انگلیس، پاکستان، عربستان و اسرائیل با حدت و شدت غیر قابل وصفی با این مردم همکار بوده و به آتش جنگ هیزم میریزند. در تمام ولایات کشور قاچاقبران مواد مخدره، مافیای قدرت و تنفنگسالاران حرف اول را میزنند. ناکار آمدترین سیستم ادارۀ دولتی، که درآن روحیه های قومی و قبیلوی، سکتاریستی و الیگارشی حکمفرماست. قانون جنگل در اجراعات امور قضایی حکم است. از رئیس جمهور گرفته تا مسوولین بخشداری ها برای ایجاد فضای رعب و وحشت، دروغ و بهتان زدن به همدیگردست بردار نیستند. مثلن رئیس جمهور یکروز اعلان میکند که من میدانم کدام یکی از قوت های دوست؛ دشمنان دولت را توسط چرخبال ها به شمال پیاده میکنند. ویا کشور های بیگانه را به دخالت در امور دولت محکوم میکند و اما فردا حرف خود را پس میگیرد. با همانهایکه بنابر عقیده اش برای خرابی اوضاع درشب دزدانه طالب پیاده میکنند کرنش بخرچ داده و تملق گویی میکند. با دشمنان سوگند خورده و با فایشیزم قومی پیمان مودت میبندد. نام این رئیس جمهور و اکثریت یاران اش در لست حقوق بگیران شرکت های بزرگ نفت و غول های سرمایه اندوزی غرب ثبت است. اعضای خانواده اش در مافیای قاچاق تریاک و کشور های پشتیبانش از جمله امریکا و انگلیس از جنگ افروزان جهان اند. حتی بنا بر اسناد منتشر شده در میدایای جهانی کرزی از سالهای هشتاد در خدمت سی آی آ بوده و برای کمک رساندن به طالبان جهالت رابط میان سی آی ا و آی اس آی پاکستان وظیفه داشته است. وقتی سازمان ها و دولت های بیگانه این همه رئیس جمهور و کابینه و پارلمان و قوه قضائیه برای ما صادر میکنند. میشود دلیلی بخاطر تجزیه خاک و وطن ما باشد؟ از همینگونه طرز و روش اداره این ها بوده کا گفته اند:
گر همین مسجد است و این ملا حال طفلان خراب میبینم
اما امیدواری برای برقراری صلح و عدالت و یکپارچگی کشور بر خاسته از عزم و ارادۀ مردم افغانستان است که در طول تاریخ بار بار تجربه شده است. مثال های خوب آن، اضافه از نیم قرن مقاومت در مقابل تاخت و تاز بریتانیوی ها و به دنبال آن اضافه از یک و نیم دهه شوروی ها و حالا هم علیه نیرو های ناتواست که توسط همین ملیت های وطن ما افغانستان با منتهی دلیری و فارغ از هر گونه اندیشه های تجزیه طلبانه پیشبرده میشود .
در مورد تبعیض؛ نطر من اینست که در مواقع لازم برای مبارزه و عقیم گذاشتن توطئه های خارجی در افغانستان میان ملیت ها مسلۀ تبعیض مطرح نیست و از آنجائیکه تبعیض یک ترفند سیاسی در موقع غصب قدرت دولتی توسط نیرو های مطرح است. میشود گفت که زیادتر از همه در امر تبعیض باند های جنایتکار افغان ملتی ها سرمایه گذاری و تبلیغ میکنند که نمونه ای بارز آنرا در حکومت نه ماهۀ حفیظ الله امین و حامد کرزی میتوان به وضاحت مشاهده کرد. اما طوریکه تاریخ یک و نیم قرن افغانستان نشان داده است این ترفند راهگشایی درستی برای قدرت نبوده و در اصرع وقت محکوم به زوال بوده است. ببینید! در کابینۀ کرزی شخصیت های چون اشرف غنی احمد زی، فاروق وردک، حنیف اتمر،عبدالرحیم وردک و کریم خرم و چند تای دیگر با دامن زدن به مسایل قومی و زبانی باز هم گل سرسبد اند. ولی آن وزیر و یا نمایندۀ ملت که برای جلوگیری از یکه تازی ها و بی یند وباری های آنان زبان باز میکنند محکوم شمرده میشود. همینقدر کفایت میکند که اشخاص بیسواد و بیمایه ای به نام نماینده ای یکی از ملیت ها شامل کابینه باشد ولی این دولت مشروعیت اش را با چنین سیستمی نتواند تثبیت کند.
پرسش: آيا معتقدید که حکومت ها در افغانستان جامع و یکپارچه عمل کرده اند و تبعیض، برتری طلبی نژادی، مذهبی، اجتماعی و زبانی و فرهنگی در افغانستان وجود نداشته و ندارد؟ ( لطفا شرح دهید).
پاسخ: فکر میکنم جواب این پرسش را داده ام اما میخواهم یک نکته دیگر را اضافه کنم و آن نیست که در افغانستان متأسفانه هیچ حکومتی در گذشته و حال جامع عمل نکرده است. حکومت ها چه در گذشته و حال از اقلیت و از محدودیت پشتیبانی کرده اند و اکثرا به دنبال منافع فردی و یا قومی و قبیلوی حرکت کرده اند.
پرسش: آيا معتقداید که حکومت ها در افغانستان تبعیض، برتری طلبی نژادی، مذهبی، اجتماعی و زبانی و فرهنگی را در برنامه ی خود داشته و شما با آن مخالفید و راه مبارزه با آن را تجزیه طلبی نمی دانید؟ (لطفا شرح دهید)
پاسخ: در مورد برتری مذهبی، چیزی را نمیتوانم بیاد بیاورم. زیرا همه اعضای دولت و حکومت را در نیم قرن اخیر غیر مذهبی یافته ام. و آنی که به مذهب تکیه داشته و حرف اول را از مذهب آغاز میکرده غیر از دروغ و ترفند کاری دیگری پیشنبرده. همه شاهان، و پیشگامان قدرت دولتی از مذهب بحیث وسیله استفاده جویی کرده اند. حتی در زمان سراج ملت والدین، المتوکل الا الله، خادم دین رسوالله و در زمان جمهوری تخریب برهان الدین و امارت اسلامی طالبان ؛ اسلام وسیلۀ برای استحکام قدرت های شیطانی بوده. در مورد زبان من به این نتیجه رسیده ام که زبان دوصد پنجاه ملیون نفوس را که تاریخ سه هزار ساله ای دارد هرگز نمیتواند زبان ده ملیون نفوس که تاریخی به مراتب کوتاهتر از اولی دارد را زیر تأثیر قرار دهد.
پرسش: : آيا معتقدید که حکومت ها در افغانستان تبعیض، برتری طلبی نژادی، مذهبی، اجتماعی و زبانی و فرهنگی را در برنامه ی خود داشته و شما با آن مخالفید و راه مبارزه با آن را تجزیه طلبی نمی دانید؟ (لطفا شرح دهید)
پاسخ: بلی من از سالهای 1358 متوجه این موضوع ام. در زمان کمونیست ها هم به تبعیض دامن زده میشد و بعد از ازین دوره به مراتب بیشتر تبعیض دامن زده میشود. چرا؟ اینرا غیر از سازمان های جهنمی جاسوسی آی اس آی و سازمان های جاسوسی امریکا ــ انگلیس و اسرائیل دیگر کسی نمیداند. تبعیض در ذات مخالف دین اسلام است زیرا غلام حبشی با یک سردار عربی از نظر فقه اسلامی یکی است. اما اینکه تبعیض راهش را از کدام چینل ها باز میکند بر همگان واضح است. تبعیض غیر از ترفند سیاسی به نفع امریکا و انگلیس چیز دیگری نیست. زیرا در اسلام امت مساوی به عقیده و ایمان به خداوند و روز آخرت است و بس. سرخ، سیاه، سپید و زرد همسان اند. هر کس با این حقیقت سر سازش ندارد مسلمان نیست و مرتد شمرده میشود.
پرسش: : آيا معتقدید تجزیه طلبان عوامل کشورهای دیگر، جاسوس و مزدور هستند؟ ( لطفا شرح دهید)
پاسخ: من دو نگاه به تجزیه طلبان دارم. یکی از چپ و یکی از راست. آنانیکه از طریق مراجعه به آرای مردم جهت تعیین سرنوشت شان اهمیت میدهند هیچگاهی سخن از تجزیه بمیان نخواهند آورد. ولی آنانیکه بصورت انفرادی وبر اساس سفسطه گویی های خارج از خواست مردم برای تجزیه خاک خود کوشش دارند یا جاسوسان بیگانگان اند و یا قبر خود را خود بدست خود حفر میکنند.
پرسش: : آيا معتقدید تجزیه افغانستان امری ناممکن است؟ (لطفا شرح دهید)
پاسخ: هیچ چیزی را من غیر ممکن نمیدانم. زیرا در جهان امروز آنچه حقیقت است فردا باطل شمرده میشود. وقتی جوان بیست و پنج ساله بودم باور ام نمیشد که اتحاد شوروی به افغانستان تجاوز کند. بعد از آن گاهی فکر نمیکردم که امریکا و یارانش خاک ما را با قدوم خود ملوث سازند. اما این ها پیش رویم واقع شد. خوب حالا دارند برای تجزیۀ شرق میانه و آسیای میانه طرح میریزند. امکان تجزیه افغانستان بعید نیست اما میدانم که اگر تجزیه در کار باشد باید در هر متر مربع آن یک انسان شربت شهادت را بنوشد.
پرسش: : آيا مخالف تجزیه افغانستان هستید اما تجزیه افغانستان را دور از ذهن نمی دانید؟ در صورت تجزیه چه تغییرات جغرافیایی را در در افغانستان فعلی و منطقه متصور هستید؟ (لطفا شرح دهید)
پاسخ: اگر افغانستان تجزیه شود طبیعتن مقداری از خاک آن چنانکه امریکا نقشه کرده است به سرزمینی به نام پشتونستان و قسمتی هم عوض سرزمین های خوزستان، آذربایجان و کردستان به ایران خواهد پیوست و شاید قسمتی هم به نام ملیت ازبک شامل جمهوری ازبکستان شود. اما گاهی حرفی از خراسان بزرگ و یا آریانا؛ طوریکه عدۀ وطنفروش و خائین آرزو دارند نامی نخواهد داشت.
پرسش: آيا مخالف تجزیه افغانستان هستید اما تجزیه افغانستان را دور از ذهن نمی دانید؟ در صورت تجزیه چه تغییرات جغرافیایی را در در افغانستان فعلی و منطقه متصور هستید؟ (لطفا شرح دهید)
پاسخ: بلی من شدیدا مخالف تجزیۀ افغانستان هستم. وتجزیۀ افغانستان را دور از ذهن ام میدانم. تصورات ام را بعد از تجزیۀ فرضی قبلن گفته ام.
پرسش: آيا معتقدید که با تجزیه افغانستان جنگ و نقض حقوق بشر برای تثبیت مرزها بوقوع می پيوندد؟ آيا معتقدید علی رغم ادامه دار بودن چندین دهه جنایات حاد علیه بشریت و زیان های غیر انسانی در افغانستان، هزینه ها و تلفات انسانی و غیر انسانی برای مبارزه و تغییر و اصلاح پایدار در افغانستان واحد، کمتر از تجزیه طلبی ست؟ (لطفا شرح دهید)
پاسخ: شما خوب فکر کنید. وقتی کسی خانۀ شما را به نحوی تجزیه میکند. هر چند این تجزیه جغرافیای و یا معنوی باشد چه چیزی در زندگی شما واقع میشود. شاید شما بخاطر باغچه گلی که در سمت شمال این خانه داشتید روز ها و شب ها رنج بکشید. شاید فکر کنید که سمت جنوب خانۀ شما دیگر از شما نیست که در آن لباس های شستۀ خود را هموار کنید . شاید درب خانۀ تان به سمت مخالفین شما باز شود. اینها درد آور و غم انگیز است. فرض کنید فرزند شما را کسی از شما جدا میکند و یا مادر و یا پدر شما را به زور از زندگی شما جدا ساخته و به ملک غریبی میبرد. چه فکر میکنید؟! ایا این آسان است یا غیر قابل تصور.
پرسش: راهکارهای پیشنهادی شما برای جلوگیری از تجزیه طلبی و در نهایت تجزیه افغانستان چیست؟ (لطفا شرح دهید)
پاسخ: اگر حتی برایم همه بخندند من برای بیرون برآمدن ازین بن بست پیشنهاد میکنم و یا عمیقن آرزو دارم تا یک افغان دیکتاتور( هر چند به مزاح دوستان برابر نیست) زمام حکومت را در دست گیرد. در مرحلۀ اول همه خاینین، جنگسالاران و مفسدین را خلع سلاح نموده، آنان را به سزای اعمال شان رسانده و اکثریت خاموش را موقع ابراز نظریات برای آبادانی، شگوفایی داده و آزادی را برای تثبیث وحدت ملی افغان ها در نظر بگیرد . این دیکتاتور طرفدار اکثریت خاموش و علیه غاصبان مبارزه نماید.
با عرض حرمت
نعمت الله ترکانی