ایمان ضعیف و نسخهی سخیف السیسی فرعون مصر دربارهی فلسطینیها و کشور شان.
گَلهی گوسفندان را به شغالان و کرگسان بسپارید تا محافظت شان کنند. این مورد بخشی از دیدگاه من در بارهی گفته های احمقانهی فرعون قرن بیست و یک در کشور فراعنه است. کنون که خوانندهی گرامی این نوشته را میخواند، پنجاهدومین روز آغاز نسل کشی اسرائیل به حمایت اعراب، انگلیس، اروپا، آمریکا در غزه است. همچنان چهارمین روز توافقنامهی آتش بس.
پیشینهی جنگهای گردان های رزمی چندین سالهی حماس با شعار نبرد برای آزادی و تا آزادی همهی مردم
فلسطین به هفت دهه و اندی میرسد. زمان طولانییی که شاهان و سردمداران عیاش و تروریستپرور اعراب همه جبونانه شاهدان صدها بار تجاوز و نسل کشی اسرائیل به سرزمین های فلسطینی بوده اند، نه تنها شاهد بوده اند که در بیشترین موارد با اسرائیل همکاری کاری داشتند. از انورالسادات خاین گرفته تا امروزه هریک از شاهان عیاش، ولیعهدها، ارتشها، رؤسای جمهور، حتا برخی رهبران جبونی مانند محمودعباس به نوعی سر تسلیمی برای اسرائیل فرود آوردند. پیشگام این شرمندهگی و شرمساری رهبران به نام مسلمان کشور مصر بوده اند. کشوری که نامش اسلامی است. «سرهنگ محمد انور السادات (۲۵دسامبر ۱۹۱۸ – ۶اکتبر ۱۹۸۱)، اولین حاکم یک کشور عرب بود که پیمان صلح با دولت اسرائیل امضاء نمود و این کشور را به رسمیت شناخت؛ در نتیجه به دلیل همین تلاشها برای برقراری صلح، توسط بنیاد نوبل در سال ۱۹۷۸میلادی به او اعطا گردید. هرچند این پیمان در افکار عمومی غرب و اسرائیل یک موفقیت جدی برای اسرائیل محسوب و انور سادات به عنوان فردی صلح طلب معرفی میشد اما افکار عمومی اغلب اعراب مسلمان مخالف این قرارداد بود. در سپتامبر سال ۱۹۸۱، سادات اقدام به سرکوب و دستگیری گروههای چپ اخوانی یا اخوان المسلمین در جهت آرام کردن و کنترل کامل اوضاع مصر نمود که موج دستگیریها، در خارج از مصر با محکومیتهایی مواجه شد.» حالا، السیسی، دکتاتور غاصب قدرت در کشور فراعنه هم به پیروی از سلف خویش، با تجارت با خون مردم فلسطین خواب مدال نوبل را دیده است. مردمی که قهرمانانه با خون آتش و جانبازی بر ضد استبداد یهودی و حامیان شان شناورند و نزدیک به چهل هزار کشته و زخمی در پنجاه روز پسین جنایات اسرائیل از خود به جا گذاشته اند، هرگز با هفت دهه و اندی بیش گذشتهی افتخارات خون و شهادت خود وداع نه میکنند که در مبارزه برای آزادی سرزمین های اشغالی شان به جا گذاشته اند. کشور های عربی مرتجع با رهبران عیاش و طلاپرست و جبون و نوکران آمریکا و انگلیس، اسلام و انسان را کنار گذاشته و بر طبل دلخواه باداران شان هم میرقصند و هم سرمایه خرچ و اسرائیل را کمک میکنند. ولی برای فلسطینی ها از پیش کفن میفرستند. برعکس برای ده دقیقه دیدار ایوانکا ترامپ صف میبندند و هر کدام تا صد میلیون دلار برایش پول پیشکش مینمایند. السیسی آن فرعون بر سریر قدرت تکیهزدهی مصر، به جای طرح حمایت حد اقل ملکی در گشایش محدود گذرگاه رفح، طرح سپردن مردم فلسطین همزبان و مسلمان خود را برای آمریکا و اروپا و گویا ملل متحد پیشنهاد میکند. او به بهانهی این که مهاجران غزه را تخلیه خواهند کرد و اسرائیل آن را اشغال میکند، گذرگاه رفح را به روی مردم غزه بسته است. مگر این منافقان و خبیثانِ پیشبینی شده در قرآن نه میدانند همین آمریکا و اروپا و مللِ نامتحد دست های شان با عربستان و امارات و خود مصر و قطر و همه کشورهای عربی و غیر اسلامی جهت سرکوب مردم غزه، ویرانی غزه، نسل کشی در غزه یکی اند؟ ولیعهد پلید عربستان یک اثر نقاشی را چهارصد میلیون دلار خریداری میکند و یک ویلا در فرانسه یا هر جای دنیا را بالاتر از پنجصد میلیون یورو خریداری میکند و برای انتقال تنها وسایل ورزشی اش در دو روز سفر، چهار فروند هوا پیمای سنگین را با هرینه های چندین میلیونی به پرواز میآورد، ولی برای مردم برادر و مسلمان فلسطینی اش که سرزمین پیامبران هم است، کفن میفرستد. این جنایت تاریخی و این نادیده انگاری دینی چه توجیهی خواهد داشت؟ یا اینان در این اندیشه نیستند که رضایت بایدن یا انگلیس برای منافع خود شان ضرور است تا یکی در انتخابات و دگری در سیاست برنده شود، یا ختم رنج و کشتار، و نسلکشی و درد مردم فلسطین؟ ما دیده میرویم که کشورهای بی غیرت عرب همسایهی فلسطین اسیر دام شیطنت نفس حکام شان قرار گرفته اند و گروه محدودی است که از مبارزات مردم فلسطین حمایت میکنند. حماس و مردم فلسطین را تروریست میخوانند و جنایات و نسلکشی اسرائیل در غزه را توجیه میکنند. حالا نشان بدهند که تاکنون چند نفر افراد و رزمندههای حماس را کشته اند؟ و چرا غزه را ویران کردند؟ و چرا آن همه کودک و زن و جوان را به نسل کشی تباه کردند؟ چرا حکام انگلیس و عرب و اروپا و آمریکا و حتا نهادهای غیر دولتی شان در سطح جهانی، هر کسی که سر بلند کرد و در کنار مردم فلسطین قرار گرفت و جنایات اسرائیل را محکوم کرد، او را یا آنان یا گروه ها را به بهانهی یهودی ستیزی سرکوب و مجازات کردند؟ مثلاً بی بی سی فارسی گزارش داد که: ( …سوزان ساراندون، بازیگر آمریکایی برنده اسکار و ملیسا باررا، هنرپیشه مجموعه فیلمهای «جیغ»، به دلیل اظهار نظر درباره جنگ غزه و متهم شدن به «یهودستیزی»، با قطع همکاری و اخراج از سوی شرکتهای هالیوودی روبرو شدهاند. ملیسا باررا، هنرپیشه مکزیکی هالیوود بعد از کنار گذاشته شدن از فیلمهای «جیغ» به دلیل انتشار پستهایی در حمایت از فلسطینیها، گفت که سکوت را یک گزینه نمیداند و به همین دلیل به اظهار نظر درباره این موضوع در فضای عمومی ادامه خواهد داد. او که به صورت مرتب درباره جنگ غزه در شبکههای اجتماعی اظهار نظر میکرد، چند روز پیش پستی منتشر کرد و در آن اسرائیل را به «نسلکشی و پاکسازی قومی» متهم کرد. شرکت اسپایگلس، تهیه کننده فیلمهای جیغ، این بازیگر را اخراج کرد و گفت که به هیچ وجه با «یهودستیزی» مدارا نمیکند.) اینجا هنر مندی را برای حقیقتگویی و تقبیح نسلکشی توسط اسرائیل، از همه قراردادهایش محروم میکنند. آنسو در غزه به شهید شدن چهاردههزار نفر تنها در ۴۷روز در پی راهاندازی نسل کشی توسط اسرائیل وقعی نه میگذارند، کاش همه نظامیان حماس را هدف میگرفتید که آنگاه ملامت هم نه بودید. کشتار بیدفاع ها بسیار ساده است و آن هم از زمین با توپخانههای سنگین دوربرد و از هوا با بمباردمان محلات و مردمان ملکی. ارچند انورالسادات خاین، سومین رئیسجمهور مصر بود و این سمت را از ۱۵اکتبر ۱۹۷۰میلادی تا روز ترورش توسط جهاد اسلامی مصر در ۶اکتبر ۱۹۸۱میلادی به عهده داشت. ولی السیسی و همتایان بیعُرضه و بی غیرت عربی او در کوتاه یا دراز مدت به عین سرنوشت دچار خواهند شد، به ویژه اگر جنبش دیرینه فعال اخوانالمسلمین مصر به
انتقامگیری برآید، یا حوصلهی حوثیهای تحت حمایهی ایران در یمن سر برآورد، یا هم حزبالله لبنان و همکاری سوریه و ایران و روسیه و احتمالاً هند و چین در مقابل اسرائیل خشم بردارند و وجدان های جوامع مدنی و مردمی آمریکا، انگلیس، اروپا، کانادا و آسترالیا بیدار شوند. برخیها به این باور اند که کشور های عربی از ترس آمریکا و انگلیس، گویا به صورت پنهان با مردم فلسطین علیه اسرائیل همکاری اکمالاتی و مادی و تخنیکی دارند، مگر من به این امر چندان باور نه دارم. در یک احتمال ضعیف هم اگر بسنجیم، این کمک ها فراتر از مواد اولیهطبی نه خواهند بود، چون شاهان و طلاپرستان اعراب این وجهه و غیرت را که از نظر پیامبر اکرم اسلام، ضعیفترین نوع ایمان است هم نه دارند. به هر حال، ببینیم که در ساعات و آتی امروز دوشنبه ۲۷نوامبر ۲۰۲۳پسا ختم اتشبس توافقی چه خواهد شد؟ گر چه خبر هایی پیشاز این رسیده اند که اسرائیل چندان پابند مقررات و شرایط توافقنامهی آتش بس با حماس نه بوده است، ما دیدیم که بیشترین جنگ طلبان و تشنهکامان خونریزی انسان های غزه و حامی تروریسم اسرائیلی در اروپا و آمریکا هم به آتش بس خوش نه بودند. تنها گفتههای دو پهلوی دویدکامرون وزیر خارجهی جدید انگلیس میتواند، قابل دیدهبانی نیک احتیاطی باشد. آینده هرچه باشد، برندهای دور اول جنگ پنجاه روزهی پسین، حتا در مقیاس همین آتش بس و تبادل زندانیان فقط مردم فلسطین در غزه و حماس بوده است و بس. همینکه اسرائیل به اثر فشار یاران خود، تن به امضای توافقنامه با حماس داد، معنای عقبگرد شرمگین و ننگین برای اسرائیل و حامیانش و برنده شدن مردم غزه، روسیه، ایران، هند، تا حدودی هم چین است. ما و مردم کشور ما بیشاز همه رنج و مشقات مردم فلسطین و غزه را به طور ویژه احساس میکنیم. چون کشور ما هم توسط همین مدافعان دورغین حقوق بشری، به تروریسم طالبانی و یک قوم خاص پشتون سپرده شده است. و دستنشاندههای کثیف پشتون تبار شان مثل غنی، کرزی و عبدالله و مزدوران غیر پشتون شان از سایر اقوام در فروپاشی عمدی کشور و به اسارت دادن مردمان غیر پشتون به یک گروه خاص و تروریست تحت پیگرد پشتون نقش داشتند. بدرود.
عثمان نجیب