گر امر شود که مست گیرند...
از چندی به اینطرف جنجال عجیب و غریبی روی مسایل تاریخی، قومی و زبانی میان عده ای از تاریک اندیشان پشتون تبار و تاجیک تبار در رسانه های انترنتی و تیلویزیون های بیرون مرزی به نشر میرسد.
اینک دیگر کارد را به استخوان رسانده اند. طوریکه جبهه گیری به نام حزب افغان ملت و نمیدانم کدام حزب وجریان از اقوام تاجیک علیه همدیگر با سواد ها و نیمچه سواد دار های ما را بر همه بد گمان ساخته است . اینها تمام مشکلات و تمام بدبختی های مردم افغانستان را به یکدیگر حواله میکنند. آن یکی بیموجب به ناموس و پدر امان الله خان ، امیر عبدالرحمن خان و نادرخان و ظاهر خان و داوود خان دشنام میفرستد و آن دیگری تمام تاجک ها و فارسی زبانان را جواسیس و سرسپردگان ایران قلمداد میکند.
سایت های افغان جرمن انلاین، خاوران،سرنوشت، دعوت، فراتر از مرز ها، و بعضی ازرسانه های دیگر انترنتی و تیلوبزیون های بیرون مرزی بیرویه به این آتش دامن میزنند و نویسندگانی با نام های مستعار و با نام های پوهاند، اکادمیسین، دیپلوم انجینیر و قاضی و حقوق دان هر چه عقده های روانی دارند را بروی صفحۀ انترنت میریزند. ویدوکلپ های مستهجن و دور از کرامت انسانی را در تفاله خانه های انترنت میگذارند. این تاریک اندیشان فراموش کرده اند که ملت در چه حال است. و مشکل اساسی از چه قرار است. و یا شاید هم به درستی وضیعت تأسفبار مردم خود را میبینند اما خود را به کوچۀ حسن چپ زده و باینوسیله آب به آسیاب دشمنان وطن ریخته و بحران آفرینی میکنند. زیرا در حال حاضر زیادتر از همه موضوع مبارزه بخاطر محو نمودن فقر ومحرومیت و نجات وطن از سلطه امپریالزم امریکا و بر قراری دیموکراسی مطرح است. و به اصطلاح عوام باید فکر نان کرد که خربوزه آب است؛ به نظر میرسد که جنجال های ساختگی فایشستی، سکتاریستی و شوونیستی یک جریان منحطی است که توسط این قشرگریان مطرح بحث قرار میگیرد.
هرگاه به رسانه های گوناگون انترنتی فرامرزی و دو سه تیلویزیون نظر افکنیم هیچ یکی ازین تاریک اندیشان از تهمت و افتراء به یکدیگر اباء نمیورزند. طور مثال در سایت های خاوران و فراتر از مرز ها به تمام پشتون ها بدیده افغان ملتی ها نگریسته شده و بنابرآن محکوم به خیانت در تاریخ دوصد و پنجاه سال افغانستان اند. و بهمینترتیب در سایت افغان جرمن انلاین و سایت دنباله رو آنان تمام تاجیک ها وطنفروش و نوکر بیگانه شمرده میشوند.
یکروز به نام واژه های دانشگاه ، دانش آموز و دانشکده تبلیغات جریان دارد و روز دیگر به نام لطیف پدرام. و جالبتر از آن اینست که حتی شخصیت های ملی و مردمی ما چون داوود خان، شهید مجید کلکانی، عبدالحی حبیبی، محمود طرزی، امان الله خان، میر غلام محمد غبار، میر محمد صدیق فرهنگ و عده ای دیگر نابخردانه به باد انتقاد عدۀ تاریک اندیش قرار میگیرند. یکی میگوید افغانستان درمسیر تاریخ اثر مرحوم غبار غلط است و بروید به تاریخی که فلان و یا همان کس نوشته است مراجعه کنید. دیگری میگوید عبدالحی حبیبی دست به جعل زده و کتاب پته خزانه را خود ساخته است و آن دیگری به گور پدر امان الله خان دشنام حواله میکند و کاراین مردم شده مغالطه بافی و گم کردن رد جنایاتی که امریکا و شرکا در افغانستان به آن متوصل میشوند.
درین میان مردم بیچاره ای ما در میان دو سنگ آسیا ( امریکا ــ تاریک اندیشان) خرد وخمیر شده اند. بسیج نیرو های از ماورای سرحدات افغانستان برای تداوم ناامنی و تخریب زیربنا های اقتصادی ادامه دارد. تفنگ بدستان بیمروت به جان و مال و ناموس مردم تجاوز میکنند، روزانه هزاران جریب زمین دولت به زور برچه غصب میشود. مردم بادیه نشین کوچی را تا دندان مسلح نموده و به جان ملیت هزاره میاندازند. تولید و قاچاق مواد مخدره هوویت افغانستان را در جامعه ملل به صفر ضرب کرده است. حکومت با ناکارآمدی کامل حتی از آوردن امنیت در پای تخت عاجر مانده است. اما این تاریک اندیشان چسپیده اند به ردیابی قدرت دولتی، کوبیدن بر فرق همدیگر و در نتیجه هر روزپیشتر از گذشته به آتش نفاق و شقاق میان مردم رنجدیده ای ما دامن میزنند.
در تاریخ ما همانقدر که پشتون ها کشتند همانقدر تاجیک ها کشتند و ویران کردند. همانقدر هزاره ها و ازبک ها شقاوت و بغاوت علیه ملت به خرچ دادند و هیچ کس روی سپید ازین معرکه بیرون نشده است. پس اینقدر افتخار به نام پشتون ها، تاجیک هاو یا هزاره ها از کجا آمده است؟
در پس این همه جار و جنجال یک حقیقت تلخ نهفته است:
1 ــ عده ای متأسفانه در گذشته های سیاسی خود سر خوردگی های زیادی دارند و حالا که از برکت انترنت گفتار واندیشه آزاد است برای براعت دادن خود بر حریفان مجهول میتازند و کوشش شان اینست تا خود را براعت دهند.
2 ــ عده ای فروخته شده در سازمان های جهنمی جاسوسی بیگانگان برای بدست آوردن معشیت روزمره خود پشت به ملت نموده و هر چه جعل و بهتان است را به خواست سازمان های مربوط خود برای این و آن مینویسند.
3 ــ یکعدۀ دیگر برای منافع حزبی و تنظیمی خود حاضر اند سیاه راسپید جلوه دهند و درینمان کسانیکه حق به جانب اند « ملت افغانستان» محکوم به تفرقه و دشمنی اند.
4 ــ نسلی که در تاریخ به حاشیه قرار گرفته و غیر از جنگ و اشغال وطن چیزی به خاطر ندارند و انرزی معنوی شانرا سه دهه جنگ و ویرانی بر باد داده ناگذیر دنباله روی ازین تاریک اندیشان ادامه میدهند.
در غیرآن همه کس میداند که هیچ گربه ای براه خدا موش نمیگیرد. امریکا و شرکا برای آزادی و دیموکراسی به افغانستان قدم نگذاشته اند. همه میدانند که هدف امریکا در تجاوز به میهن ما طویل المدت بوده و پلان خائینانه آن قرار دادن افغانستان به حیث یک تختۀ خیز به سرزمین های آسیای میانه و غارت نمودن منابع انرژی آنان است. بنا برآن پلان های امریکا انگلیس تفرقه بینداز و حکومت کن است.
ملتی که به گفته ای ازین تاریک فکران دوصد و پنجاه سال است در همین محدودۀ جغرافیایی زندگی میکند به بلای آنهاست که تجزیه میشود، عقب میماند و یا برای دایم دستنگرد بیگانگان میشود. حالا امریکا اذعان میکند که القاعده و طالبان شکست ناپذیر است و باینوسیله حضور مداوم خود را به بهانۀ آنان تثبیت میکند.
من از آقایان دو طرف در گیر یعنی تاجیک و پشتون میپرسم مگر انگلیس را در اوایل قرن بیست از افغانستان یک ملیت بیرون کرد؟ روس ها را یک ملیت به خصوص از سرزمین ما جاروب کرد؟ شما در یکی از مقاطع تاریخی نشان دهید که یکی از ملیت ها به تنهایی خود این وطن را از هجوم بیگانگان نجات داده باشد. شما بر اساس اسناد جقیقی ثابت سازید که بلخ بامی، هرات، کندهار، کابل و ننگرهار به همت یک ملیت و یک قبیله خاص بوجود آمده باشد. شرم است که درین مقطع تاریخی که وطن را بحران نا امنی، گرسنگی، فرهنگی و سیاسی شدیدا تهدید میکند خود را کنده های سوخت ساخته و چنین آتشی را مشتعل میسازید.
به اینوسیله مراتب انزجار خود را از این تاریک اندیشان ابراز نموده و خواهش دوستانۀ من اینست که اول خود را آزاد بسازید پس از آن روی میراث پدران خود جنجال براه بیندازید. تو آقای که میگویی امان الله خان خاین و قبیله پرست بود تو کی هستی؟ آیا گفتارت مبین ملیت پرستی خودت نیست. و تو آقاییکه تاجکان و زبان تاجکان را دست کم میگیری میتوانی خودت را تثبیت نموده واز زبانت در مقابل زبانی که دوصد ملیون گوینده دارد دفاع مستقلانه کنی؟ این ملت به آزادی، نان و امنیت از هر چیز نیاز زیادتری دارد.
نعمت الله ترکانی
3 اگست 2008