افغان موج   

بیا ویران کنیم ارگ و سپیدار
نشیمن گاه چند حیوان بیمار
یکی غین و یکی عین اند دایم
زصلح و آشتی هستند بیزار

به ملک ما مصیبت هر کجایی
کشد عمری شده از هر که آهی
ز گوشت و خون این بیچاره ملت
هزاران ساخت قصر پادشاهی


ز دست این همه سگهای پنجاب
به چشم کس نمی اید دمی خواب
کنند غوغو تمام شب به شهر ام
همه از این وضیعت گشته بیتاب

 

تمام ملک ما از ریش و پشم است
وقدرتمند آن بسیار لشم است
به نام طالب جهل و بغاوت
به هرجا حمله ای از روی خشم است

نعمت الله ترکانی