افغان موج   

                                 حرکت دیگر
 

فیل عقب میرود، پیاده پیش میشود. این حرکت دیگری در شطرنج سیاسی افغانستان است.

گل البدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان اخیرا برای باز کردن جای پای تازه ای  در افغانستان، اعلان نموده که گویا سیاست طالبان در افغانستان باعث شکست جنبش اسلامی در افغانستان شده است «سایت فارسیBBC». ظاهر امر چنین به نظر میرسد که این جنگ سالار ده ای اخیر قرن بیستم. از کرده های خود در جریان جنگ داخلی تنظیمی پشیمان و در پیشگاه عدالت برای هرگونه مجازات احتمالی،  آماده   بوده و خود را به مقدرات آینده اش تسلیم می نماید. ولی سوال اصلی اینجا است که اگر چنین باشد پس چرا از مخفیگاهش بیرون نمی شود و خود را به عدالت تسلیم نمیکند؟

بدون شک گلبدین حکمتیار در جریان سه ده ای اخیر یکی از مهره های اساسی« آی. اس. آی » سازمان نظامی جاسوسی پاکستان و کمک گیرنده ای مالی امریکا بوده است و چنانکه در اسناد و احصایه کمک به جهاد افغانستان مشاهده شده وی یکی از کمک گیرنده های عمده مالی و نظامی بوده است. و حالا هم یکی از متمول ترین رهبران جهادی افغانستان به شمار می آید.

پاکستان با تکیه به روند تشنج زایی در آسیای میانه و آن هم از طریق افغانستان به طالبان تکیه کرد.  بی خبر از اینکه به زودی جریان طالبانی به مار درون آستین اش تبدیل می شود.  بعد از واقعه یازدهم سپتمبر  امریکا ناگزیر در بر اندازی حکومت طالبان اقدام نموده و ضمن آن به پاکستان  چراغ سبز داد که در سیاست های استعماری اش برای افغانستان به تجویز تازه ای اقدام کند. البته با این تاکتیک جدید یک تیر و دو فاخته را شکار کرد.  یعنی از یک طرف شر طالبان را  از سر پاکستان دور کرد و از طرف دیگر سازمان تروریسی  القاعده را در مخفیگاه قرار داده و جلو حرکات لجام گسیخته آنانان را سد شد.

پاکستان که حتی در کنفرانس برلین روی زعامت آینده پشتون ها در افغانستان تاکید میکرد. به زودی متوجه شد که جبهه مخالف سیاست های  پاکستان در افغانستان به مراتب قوی تر وکار آمد تر از جبهه جواسیس جیره خوار آن است و بنا بر آن،  با انسجام دادن دو باره گروهی از طالبان و حزب اسلامی حکمتیار در مناطق جنوبی افغانستان دست به شورشگری ونا امنی زد. اما چرا پاکستان روی حکومت و زعامت پشتون ها در افغانستان تکیه دارد؟. طوریکه تاریخ یک و نیم قرن افغانستان نشان می دهد. سیاست های تفرقه بیانداز وحکومت کن بریتانیایی، موثرترین شیوه ای برای در بند کشیدن ملت افغان بوده و در طی یک و نیم قرن تجربه شده است.

از موضوع دور نرویم. سیاست شورشگری طالبان که در میان مردم رنجدیده و جنگ کشیده افغان با نفرت عجیبی دنبال شد و روز تا روز از تکیه گاه مردمی آن کاسته شد کار آیی خود را برای پاکستان از دست داده است.

حالا استراتیژست های سیاست   نظامیان پاکستان در فکر آن اند  تا اکر بتوانند   بدیل دیگری بجای طالبان داخل صحنه سازند و یقینا این بار همان قاتل مردم بیگناه کابل و خدمتگار پنجابی های پاکستان یعنی گلبدین حکمتیار خواهد بود، که با لشکر چنگیزی اش از کشته پشته به سازد و افغانستان را دو دسته به پنجابی ها تقدیم نماید. اما این بار هم سیاست مبتذل پاکستان بی نتیجه و ناموفق خواهد بود زیرا گلبدبن و حزب فایشستی آن در میان مردم بد نام ترین حزب بوده و خود شخص حکمتیار چه پاکستان بخواهد و چه نخواهد باید در محکمه عدل و انصاف اسلامی جواب کرده هایش را پس بدهد.