ف.بری
هرگاه به لباس دیگر اشرار برآمد
با خرقه ء دین فتنه و مکار بر آمد
با نام جهاد مصدر تفتین و ریا شد
خود در طلب دالر و کلدار بر آمد
سالها بخون غرقه بشد خلق پریشان
برنعش وطن کرگس وکفتار برآمد
دزدی وچپاول بودی دستورغنیمت
دزدان زغنا سرخوش وسرشاربرآمد
با شیوه اسلام بشـــدی کافــر انسان
چون طالب وحشی به سرکاربرآمد
آثار گرانمـــایه و اسباب تمــــد ن
بر دست فنا رفت زانظـــار بر آمد
زنان همـــه محکوم زندانیی برقه
تا ظلمت موهــــوم بر انوار بر آمد
مجاهد وطالب زیک سکه دورواند
بر دست فســـاد خنجر آبدار بر آمد
هرجانی وبی رحم زهرگوشهء دنیا
با نام جهـاد دســت به کشتار برآمد
این ها همــه زایدهء تفتین و ریا اند
زانرو بـــدان شکل عرب واربرآمد
هم داعش وایسیس وبوبکر حرامی
از مکه از آن مسنـــد دینار بر آمد
این فتنه روان است به هرگوش وکناری
بر دست دغا حیله و افــزار برآمد
اینست بری حاصل جهد در رهء موهوم
بر جاهل و نادان چو افسار بر آمد