افغان موج   

کشور ما به گونه‌ی روشن هر روز به نابودی می‌رود. داشته های مردم به یغما برده می‌شوند، نسل‌کشی آشکار روان است و حاکمیت پشتونیستی در کشور بر علیه غیر پشتون ها بی‌داد می‌کند. در این میان جهان همان‌گونه که به طور قصدی کشور ما را به تروریسم سیاه طالبانی خویش سپرد، به همان موازات نسبت به کشور ما و امنیت و حیثیت و اقتصاد مردم ما بی تفاوت اند و ازآن چشم پوشی می‌کنند.

کاری که عملاً با مردم غزه و فلسطین در مجموع صورت می‌گیرد. من این‌جا چند مورد از جنایاتی را بر می‌شمارم که توسط طالبان پشون و پاکستانی بالای مردم ما تحمیل می‌شوند:

-فرامین عصر حجر از قندهار.

-پاتک سالاری در راه سالنگ به طور رسمی شروع شده.

-یک صفار کار باید از سوی استخبارات تعیین شود.

انفجار قوی در ساحه چهارراهی دهن باغ بالای پوسته طالبان

روز جمعه انفجار قوی در مسیر خانه داکترعبدالله عبدالله و چهارراهی دهن باغ بالای یک پوسته طالبان رخ داده است که طالبان از نشر و پخش هر نوع معلومات درباره آن خودداری مینمایند

و به هیچ رسانه و چینل یوتیوب اجازه عکسبرداری و فلمبرداری از ساحه را ندادند.

البته قرار معلومات مردم محل درین پوسته پنج نفر طالب پهره و گزمه میکردند.

در وقت وقوع انفجار این ۵ نفر به علت سردی هوا در داخل پوسته بودند که  ۲ نفر آنان کشته و ۳ تن باقیمانده شان زخمی شدند که طالبان فردا صبح وقت پوسته را با سایر لوازم اش از ساحه انتقال دادند تا اثری از آن دیده نشود  

بعضی ویدیو هایش را نیز در شبکه های اجتماعی پخش و نشر کردند که تا حال هیچ مقام طالبان در باره رد و یا تایید این انفجار چیزی نگفته اند.

 بازگشت به عصر حجر:

گرفتن عکس و ویدیو در سایر جلسات رسمی و غیررسمی حرام است.

بر اساس مکتوب رسمی که از طرف والی طالبان در ولایت کندهار بنام ملاشیرین آخند امضا شده است به تمامی ادارات دولتی و غیر دولتی امر شده است که منبعد گرفتن عکس و ویدیو از سایر جلسات حرام و خلاف شریعت است، سخنی که کمر روزنامه نگاری و اطلاع رسانی را می شکند. البته ريیس دفتر ملاحسن اخند در ارگ ریاست جمهوری از تطبیق آن اطمینان داده است ولی دفتر مولوی عبدالکبیر حقانی مربوط به گروه حقانی از تطبیق آن خود داری نموده و آن را صرف مربوط به زون کندهار دانسته است.

با این کار جلوگیری از افشا شدن دزدی های میلیون دالری ، خشونت های شان علیه زنان و نبود هیچ نوع سند و ثبوت در آینده علیه شان میباشند.

باج گیری رسمی بنام حق العبور از موتر های مسیر شمال در سالنگ

بعد از ترمیم تونل سالنگ در حال حاضر طالبان از تمامی موترهای خورد و بزرگ ، باربری و مسافربری سه رقم پول میگیرند،

یکی پول ترانسپورت است ( که مربوط وزارت ترانسپورت میگردد) دو پول دیگر بنام حق العبور است که یکی آن حق العبور عمومی ( که مربوط وزارت فواید عامه میباشد)

و دیگر آن حق العبور سالنگ ها است (که مربوط هیچ نهاد نمیشود) که این حق العبور سالنگ ها از فی عراده موتر ۲۰۰ افغانی از رفت و ۲۰۰ افغانی از بازگشت میباشد،

این در حالیست که بغیر از داخل تونل سالنگ دیگر یک متر سرک در سالنگ ها هم بازسازی نشده است و رانندگان حدود ۶۰ کیلومتر سرک را در وضعیت بسیار خراب طی میکنند.

 البته اگر محاسبه گردد پولی که برای کانکریت ریزی داخل تونل سالنگ به مصرف رسیده است با تناسب به تعداد عراده جات که ازین مسیر در یک شبانه روز تردد مینماید و مبلغ هنگفت که طالبان از رانندگان باج گیری مینمایند در طول یک هفته این پول تکمیل میشود

 پس پول باقیمانده به کدام حساب واریز میشود، هیچ حساب و کتاب وجود ندارد فقط مثل پاتک سالار های سابق چند رنجر در سالنگ شمالی و چند رنجر در سالنگ جنوبی پوسته انداختند و از رانندگان به زور و بنام حق العبور سالنگ ها باج گیری مینمایند

 حذف و برداشتن لوحه های با لسان خارجی ازشهر کابل

جمع آوری لوحه های تحریر شده با لسان های (انگلیسی، تاجکی، ازبکی، هزارگی، آلمانی ،‌ فرانسوی و سایر لسان های خارجی) از بازار و کوچه های کابل توسط ریاست کلتوری شاروالی کابل آغاز شده است

البته دلیل اش هم از بین بردن فرهنگ های بیگانه و استعمار است که به گفته طالبان در ۲۰ سال گذشته بالای مردم حاکم بوده و مردم را بیگانه پرست تربیه نموده اند.

 البته در ابتدا ازین لوحه ها مالیات را بنام مالیه لوحه جمع آوری نموده اند حالا لوحه های شان را از بین میبرند

و بعدازینکه دوباره لوحه جدید به زبان پشتو چاپ و نصب نمایند دوباره از نزد شان مالیات جدید اخذ خواهند کرد. این یک ترس اکثر دوکانداران و متشبثین است.

مثال خوب از بین بردن لسان ملی دری ما تغییر نام چهارراهی آمر صاحب مسعود به نام (د عامی روغتیا حلورلاری) و دانشگاه استاد ربانی بنام (شوونی او روزنی پوهنتون) است که به همه واضح و هویدا است.

 حذف سیستماتیک کارمندان باتجربه و اسبق دولت های قبلی از وزارت خانه ها و ادارات دولتی

بعد از روی کار آمدن گروه طالبان حذف کارمندان اسبق و باتجربه از سایر ادارات و وزارت خانه های دولتی بسیار به یک نحوه سیستماتیک آغاز شده است، البته در وزارت خانه ها که الی بست ۴ تقریبا همه کارمندان اسبق حذف شده اند و به جای آن افراد کاملا بی سواد، بی تجربه، بی دانش و بی مدیریت فقط با پیشوند های مولوی صاحب، مفتی صاحب، قاری صاحب، مولانا صاحب، آغا صاحب، آخوندصاحب را استخدام نموده اند و کار بالای بست های پایین ۵ ، ۶ ، ۷ نیز جریان دارد. این افراد را در بست های پایین فقط بخاطر پیش برد امور روزمره و آموختن کارها از آنان نگهداری نموده اند. طوریکه در گذارش قبلی گفته بودیم که طالبان افراد شان را که در مدارس دینی درس میخوانند بعد از فراغت در سه کتگوری (خامسه، عالیه، عالمی) که بعد از اخذ یک امتحان تثبیت سویه به این فارغین درجه های (خامسه  معادل چهارده پاس، عالیه معادل لیسانس و عالمی معادل ماستری) داده میشود را در سایر دوایر دولتی و وزارت خانه ها استخدام مینمایند،

 به گفته مقامات غیررسمی طالبان که میگویند بعد از یک مدت که افراد خود ما ورزیده شوند دیگر نیاز به هیچ کارمند اسبق نداریم و تمامی ادارات و وزارت خانه ها باید بدست طالبان باشد و سایر افراد باید در کار های شاقه مصروف باشند.

1- استخدام در سایر ادارات دولتی، غیردولتی ، موسسات و نهاد ها فقط با مکتوب استخبارات

براساس مکتوب رسمی ریاست استخبارات به تمامی نهاد ها، موسسات و ادارات دولتی و غیردولتی اعلام نموده اند، که منبعد هیچ موسسه، نهاد و اداره دولتی و غیر دولتی حق ندارد تا شخصی را حتی به صفت صفاکار هم بدون مکتوب ریاست استخبارات استخدام نماید.

البته بعد از مراجعه به ریاست استخبارات جهت اخذ مکتوب استخدام در ابتدا باید متقاضی فورم مشخص استخدام را که متشکل از ۸ الی ۱۰ صفحه پشت روی بوده را خانه پری نماید که این فورم دربرگیرنده تمامی مشخصات فردی، مالی ، وابستگی حزبی، وابستگی سیاسی، تجربه کاری اسبق، عاید ماهوار، اعضای خانواده با سایر مشخصات، داشتن ملکیت های منقول و غیر منقول، داشتن خانه  زمین موتر و صد ها موارد دیگر میباشد بعد از تاییدی وکیل گذر و ناحیه مربوطه دوباره به ریاست استخبارات تحویل دهد و بعد از مدت ۱ الی ۳ ماه جواب مکتوب داده میشود که در صورت جواب مثبت ریاست استخبارات از متقاضی تعهدات جهت کار در نهاد مربوطه به امارت اسلامی و اطلاع رسانی بالموقع در صورت ضرورت به امارت اسلامی تعهد میگیرد.

که این کار در ذات خود یک مداخله مستقیم در امور سایر نهاد های دولتی و غیر دولتی و موسسات ملی و بین المللی میباشد که خلاف تمامی نورم های استخدام ملی و بین المللی میباشد و همچنان واضح است که غیر از افراد گروه طالبان هیچ شخص دیگر حق استخدام را نخواهد داشت.

2- باج گیری از افراد که مصروف کار های شاقه در بازار کار اند

در قدم اول که شاروالی طالبان در سطح شهر کابل اکثریت دست فروشان و کراچی های سیار را که اجناس شان را در روی بازار عام به فروش میرسانند به بهانه های مختلف مجبور به خریداری غرفه های شاروالی نمودند که غرفه های شاروالی نیز به بعضی ها رسید و به بعضی ها نرسید ، بعضی ها مجبور به خرید غرفه ها از دست دوم با پرداخت سرقلفی و صد ها رقم رشوه و باج دهی بعضی ها صاحب غرفه شدند و بعضی ها اصلا بی سرنوشت ماندند و هیچ غرفه برایشان پیدا نشد. قیمت فی غرفه از طرف شاروالی ۲۱۰۰۰ افغانی و ماهانه از ۴۰۰۰ الی ۸۰۰۰ افغانی نسبت به موقعیت کرایه با اخذ جواز شاروالی ، جواز صنفی ، کتابچه مالیاتی و پرداخت مالیات به طور منظم میباشد.

مورد دوم اینکه تمامی موتر های لینی اعم از مسافربری بزرگ و کوچک با پلیت شخصی و تکسی که در داخل شهر کابل تردد دارند باید هر روز از ۲۰ الی ۱۰۰ افغانی به طالبان بپردازند البته به گفته طالبان این پول را قبلا لنگ ها از مردم در تمامی ایستگاه های شهر کابل اخذ مینمودند حال طالبان لنگ ها و تمامی اتحادیه های شان را از بین برده و پول را خود شان اخذ مینمایند.

مورد سوم اینکه به تمامی کراچی های( یک الی چهار تیره) که در سطح شهر بارکشی مینمایند امر نمودند که باید تمامی کراچی های شان را به رنگ شاروالی رنگ آمیزی نموده و ماهانه از ۶۰۰ الی ۱۵۰۰ افغانی مالیه بپردازند در غیر آن کراچی های شان از طرف شاروالی ظبط خواهند شد.

3- قتل افراد ملکی و نظامی وابسته به دولت های قبلی کما فی السابق جریان دارد.

بعد از روی کار آمدن گروه طالبان بازداشت های خودسرانه،‌ توقیف، شکنجه و قتل افراد ملکی و نظامی وابسته به دولت های دوران جمهوریت بدون کدام وقفه و ترس و لرز جریان دارد. که به طور نمونه قتل یک افسر اردوی سابق با خانم اش در خانه اش به شکل بی رحمانه در ولایت زابل، گرفتاری یک افسر امنیت ملی اسبق در ولایت کابل، قتل یک افسر پولیس اسبق در ولایت سرپل،‌ قتل یک افسر۲۵ ساله اردوی ملی سابق در ولایت تخار، قتل برادر یک افسر سابق اردوی ملی در ولسوالی پغمان ولایت کابل، قتل یک نظامی سابق در ولایت پکتیا، شکنجه و قتل یک افسر پولیس سابق در ولایت دایکندی و چندین مورد دیگر در ماه اخیر را مردم گزارش کرده اند که مقامات طالبان اصلا درین مورد گوش شان را کر می اندازند. البته قابل ذکر است که به گفته طالبان ما عفو عمومی اعلان نموده ایم و برای بازگشت مقامات و مردم عام هم کمیسیون بازگشت را ایجاد نموده ایم و هر کس میتواند از طریق این کمیسیون به افغانستان آمده و کارت معافیت را دریافت نماید. در مورد کمیسیون گزارشات طوری است که طالبان فقط افراد خود شان را که در دوره جمهوریت برایشان کار میکردند و افراد مورد اعتماد خود شان بودند از طریق این کمیسیون جهت بازگشت به وطن دعوت مینمایند و کارت معافیت نیز برایش میدهند و برای افراد ساده و بی گناه فقط یک تلک است و شکار این کمیسیون میگردند.

کنون فکر کنیم که لازم نیست ره‌برنماهای ورشکست شده، به جای چشم داشت به عنایات غنی و آمریکا، غیرتی به کار ببرند و‌ جنگ کبیر میهنی را توسعه دهند و به داخل کشور شوند و پای‌گاه های نبرد را ایجاد کنند؟

 

 محمدعثمان نجیب

Sent from my iPadaa