محمدعثمان نجیب نوشت:
ما در روزگارانی قرار داریم که ایادی وحشت و ترور جهنم خدا را در روی زمین برای ما آورده اند. در شب و روزهایی که پروردگار دروازههای جهنم را به روی بندهگان خود و مؤمنان میبندد و شیاطین را به زنجیر میکشد، در سرزمين سوختهیی به نام افغانستان جباران آتشافروز جهنمی ملت ما را زير پاشنههای ستور مانند شان ریز ریز میکنند.
اینان یعنی گروه وحشییی به نام طالب که نه ریشهی اسلام دارند و نه بیشهیی در افغانستان پرتاب شدههای جنوب اند و جهان ظالم علیه ملت ما. وقتی که بادهای ويران گری از جنوب میوزند تنههای آدم های سرزمین ما را از ریشه بر میکنند و در تلاطمی از وحشتآفرینی وحشتسرایی را بر علیه ما ساخته و در آتشکدهی ظلمت آن آتشبیار و هيزم بسپار شده و ما را
میسوزانند. برای سنگ و چوب طوفان ویرانگر جنوب مهم نیست که من کیستم و تو کیستی و این کیست و آن کیست؟ برای آنها مهم است تا سران فاشیست و اقتدارگرای پشتونسیاسی و خيبر پشتونخواه از آنان راضی باشد و این سران جبون پشتون به دستگاه های جهنمی استخباراتی انگلیس و آمریکا و اروپا و روس خدمت کنند. گرفتاری، شکنجه، به شهادت رسانیدن و بعد به آتش کشیدن جوان افعانستانی، با هزاران آرمان و آرزوهای بزرگ که در سر داشت و برای ملتاش در بخشی از کشور مصدر خدمت میشد، جنایت خونباری است که حیوانصفتانی به نام طالب او را به شهادت رسانیده و مانند او هزاران نیروی جوان و کهن سال را بدون تفکیک جنسیت و زبان به تیغ ستم بستند.
مسئول سوزاندن این دکتر جوان و این جوانی که از خود خانهواده و پدر و مادر و خواهر و برادر و همسر و پسر و دختر داشت تنها طالب جنوب نیست. بلکه تمام رهبرنماهای خاین دیروز دیگر اقوام غیر از رهبران پشتون سياسی اقتدارگرا در این جنایت شامل اند. و نسل نو و نسل جوان و نسل باقیماندهی مظلوم واقع شده از همهی اقوام به شمول پشتونهای بیچارهیی که بیشتر از ما مظلوم واقع شده اند میباشند. پروردگار روزی را برساند که هر رهبرنمایی و هر قدرتمداری از دیرور با فاميلهای مانند حیوانات کشته شوند و جسدهای مردار شان را سگهای ولگرد در شهرها و کرگسان و لاشخواران از فضا بر مردههای مردار شان عشرت کنند.