رانش زمین در قریۀ آب باریک ولسوالی ارگو ی ولایت بخشان به حادثۀ طبیعی هولناکی مبدل گشته و در این فصل بهار که طبیعت زنده گی و شادابی می آفریند برای باشنده گان کلبه نشین این قریه مرگ و نیستی به ارمغان آورد.. ظاهراً مسأله اینگونه به نظر میرسد که حوادث لجام گسیختۀ طبیعی از کسی فرمان نمیبرد. و انتخاب قربانیانش هم تصادفی است. ولی نقطۀ مشترک همۀ این “تصادفات “چه در کشور فقیر افغانستان یا در آمریکا، این است که قربانیان اکثراً به پایینترین طبقات اجتماعی تعلق میگیرند. قربانیان انسانهای بی بضاعتی اند که شرایط نا هنجار زنده گی انتخاب زیست در محل هایی که در معرض چنین حوادثی اند، را بر آنها تحمیل کرده است. ازینجا میشود، نقش پای طبقات را در حوادث طبیعی به وضاحت مشاهده نمود. آنانی که از طبقات حاکم اند، در قصر های مرمرین با استاندارد های بالایی از ایمنی و استحکام زنده گی مینمایند، ولی کوخ نشینانی قریۀ (آب باریک) با وصف مشاهدۀ اثاری از لغزش زمین ، مانند ترک برداشتن تپه های خاکی قبل از لغزش تپه ها ، جایی دیگری برای نقل مکان و پناهی جزء کلبه های گلی شان ندارند.
در پناه حمایت نیرو های امپریالیستی و غارتگر، هست بود جامعه توسط ایادی محلی بورژوازی جهانی به یغما برده میشود. از جمله در بدخشان هزاران متر مربع زمین توسط زورمندان، قوماندان های جهادی و منصوبین دولت مزدور کرزی غضب شده است. این زمین ها میتوانست محل رهایش آن انسانهای محرومی باشد، که صرفآ تعلق طبقاتی شان، آنها را به کام مرگ فرو برد. اراکین ریز و درشت قدرت حاکمۀ ارتجاعی با برجسته کردن این نکته که حوادث طبیعی را به دلیل نداشتن وسایل پیشرفته نمیتوان از قبل پیش بینی کرد، و با حواله کردن این فاجعه به مشیت و غضب الهی میکوشندتا ماهیت ارتجاعی و ضد انسانی شانرا در قائل نبودن اهمیت به زنده گی تهی دستان و برده گان مزدی بپوشانند. نماینده گان و سران دولت اسلامی – قومی کرزی ، استاده بر قالی هایی که احتمالاً با دستان کسانی که در زیر آوار ها له شده اند و یا هنوز جان میکنند،بافته شده باشد، با لبان متبسم عکس یادگاری میگیرند. این شیوه های بر خورد تصادفی نیستند و از ماهیت نظام و تفکری نماینده گی میکند که در آن انسانها در خدمت سرمایه و سود اند. و ارزش آنها متناسب به سودی که به کام نظام میریزند، تعیین میگردد. ابراز همدردی نماینده گان بین المللی سرمایه ، از جمله آمریکا ، به کمک با ” متحدین شان” محدود میگردد.دولت پوشالی کرزی و نماینده گانش که میتواند مبالغ هنگفتی را هزینۀ زنده گی پر تجمل وانگلی شان بنمایند، حتی از بیرون آوردن اجساد ، و تلاش برای نجات کسانی که زیر آوار زنده بگور شده اند،سر باز میزنند. کمک های رسیده به محل حادثه نیز نمونه یی از موجودیت امکانات کافی مادی در جهان واژگونه سرمایه داری است. باین مفهوم که امکانات کافی موجود است ولی نقص در شیوۀ مدیریت و تقسیم عادلانۀ آن به مستحقین، میباشد. تراژیدی روستای ( آب باریک)، یک بار دیگر چهرۀ کریه و ضد انسانی ناسیونالیسم را هم از پرده بیرون انداخت. ناسیونالیستهای دو آتشه یی که هر زمان سنگ دفاع از ملیتی که به آن مربوط هستند، به سینه میزدند، عملاً نشان دادند که از چه منفعتی نماینده گی مینمایند و در کنار چه کسانی ایستاده اند.
سازمان سوسیالیست های کارگری افغانستان، ضمن اظهار تأثر عمیق از مرگ صد ها مرد، زن و کودک،و نا بودی هست و بود شان و با اظهار همدردی عمیق با بازمانده گان قربانیان این حادثۀ المناک. معتقد است که در صورتیکه تمایل و اراده یی در قدرت حاکمه و نیرو های امپریالیستی حامی آن که این همه امکانات تکنیکی و لوژستکی در اختیار دارند، وجود میداشت، هم میشد ازین فاجعه هولناک جلوگیری کرد و هم میتوانستند برای نجات جان آنهایی که زیر آوار گیر مانده اند تلاش به خرچ داده و نیرو و امکانات بسیج نمایند. اما نماینده گان طبقات حاکم فقط سرمایه و امکان شانرا در جایی مورد استفاده قرار میدهند که سود هنگفتی در قبال داشته باشد.
ما بر این باوریم که با نا بودی نظام سرمایه داری که اساسش بر نابرابری انسانها استوار است، و با ایجاد جامعۀ آزاد و برابر و بابر گردانیدن اختیار انسانها به خود آنها، شرایط زنده گی انسانی که در آن انسان از شأن و حرمتی بر خوردار باشد، میتواند فراهم گردد. اختیار انسانها زمانی میتواند به خود آنها بر گردد که نظام غیر انسانی و فلاکتبار سرمایه داری، و همه ارگان هایی که نا برابری و نظام طبقاتی را توجیه کرده و مشروعیت می بخشند و برای استحکام و تداوم آن نقش بازی میکنند با دستان توانای کارگران ، به زباله دان تاریخ سپرده شوند.
زنده باد سوسیالیسم !
نابود باد حاکمیت ارتجاعی کرزی و حامیان بورژوا – امپریالیست آن !
شورای مرکزی سازمان سوسیالیستهای کارگری افغانستان
١٤ ثور سال ٢٠١٤
This post has no tag