تعاملات سیاسی و بینالمللی در نامهنگاریها کار تازهیی نیست و محدود به معدود کسانی هم نيست. هر کسی میتواند نامهی سیاسی با محتوای سیاسی یا نظامی یا اجتماعی به هرکسی بنویسد. رعایت اصول و قواعد پذیرفته شده از جمله اخلاقیات در نامه نویسیها یک اصل است. اما نظرداشت سلسلهی مراتبنامه نویسی ها به صورت قطع یک الزام است.
تشخیص صلاحیتی مخاطب در نامهها، پیشینه و حالینهی رابطهها با مخاطب از دیپلوماسی تا عدول از آن و از دشمنی تا دوستی مهم است ولی لحن نامهنگاری های سیاسی برای مخاطب خارجی توسط یک اداره، توسط یک دولت، توسط یک تشکل رزمی و سیاسی و از نام یک رهبر در موقعیتهای حساس زماني و کشوری مثل کشور ما بسا مهمتر است. ملت افغانستان آرزو ندارند تا مثلآ رهبر جبههی مقاومت ملی در فصل تدابیر آغاز چنگ های آزادی خواهی با صدور بیانیهیی یا نامهیی تضرع آمیز نوع جبن سنت شکن مقاومت ملی را از خود به جا گذاشته و آن را دیپلوماسی بنامد. به خصوص که چنان بیانیه و نامهیی به مخاطب اشغالگری مثل پاکستان که به طورعملی کشور را اشغال کرده است صادر شود. ملت آگاهی سیاسی کامل دارد. تبعات منفی این عرایض برای صدور فرمان عفو چیزی دیگری نیست.
آقای احمدمسعود باید بداند که بهتر میبود چناننامه اصلآ به پاکستان نوشته نه میشد و در بدترین حالت فشارهای احتمالی شخصی و سیاسی میتوانست یا در تعامل با پاکستان سکوت کند و یا در خوشبینانهترین حالت غیر از پاکستان به سایر مجامع بینالمللی نامه مینوشت. و یا هم بافرستادن نامهیی که هیچ نیازی نبود پاکستان را به گونهی جدی اخطار میداد و هوشدار مقاومت مرگبار برای پاکستان را میداد. نه آن که ملتمسانه چیزهایی را در نامه مطرح کند که هم بیانگر بیخبری او از فعل و انفعالات جهان با طالبان است و هم نوعی اظهار دروغ گفتاری. احمد مسعود یا مسعود پسر میداند که جهان در شناسایی طالبان عجله ندارد و تا رسميت شناختن طالبان بسترسازیهای طالب،شناسی میکند. و پاکستان که هرگز به گفتار مسعود پسر سیاست نه میکند. سفرهای پیهم و بیتوقف رهبری طالبان پاکستانی با هویت پشتون افغانستانی و پشتون سياسی اقتدارگرای افعانستان به جهان کار سادهیی نیست که مسعود پسر به آن متوجه نباشد. لازم بود در آن نامهی مرحمت طلبی از پاکستان اشارهی کاملی میدلشتید به جلسهی پشتونیسم در کندهار. به اثرات منفی و سریع و صریح پسا آن جلسه در شدت رفتار و گفتار و شعار و شکار ملت توسط طالب خیبری و پاکستانی و جنوبی که برضد ملت ما عملی میشود و به صورت خاص اقوام غیرپشتون را فشار میدهند اشاره میکردید. پاکستان و ایران هیچ خدمتی جز خیانت به ملت ما نهکرده اند. پناهدادن مهاجران مثل یک جرعهی آب حیات و بدون مرگ به این دو کشور است. و بارها ثابت شده که مهاجران افعانستانی به هردو کشور تکتهای لاتری برآمده شدهی بی توقف است که فقط با تغییر ارقام برندهی دایمی اند. شما باید تحليلگران واقعی سیاسی را باخود داشته باشید. به مارشال فقید عین عرض حال را کردم کم شنیدند و نتيجه را دیدند. آقای احمدمسعود باید بداند که او با جهانی سراسر دشمن مقابل است که غیر از تاجیکستان همه بر کشتار ما شمشیرهای زهری به دست گرفته اند. از عربستان سعودی و شیخهای شياد خليج نشین و از اردوغان تا عمران خان و از یک خان تا خان دگر همه بر تابوت ویرانی کشور و کشتار ملت میخ میکوبند. و شما باچند مشاور فرسودهذهن محلی و وطنی و قومی نه میتوانید بار بزرگ مقاومت را به جایی برسانید. به هیچ اطلاعی اهمیت نه میدهید، به هیچ عمو و دایی و پسر دایی تان اگر حاین هم باشند گوشزدی نه دارید. سال جدید شد، به بهانهی سال جدید پیام دادید ولی از تبریکی سال جدید یادی نکردید. حالا اگر چند تا ملای نادان شما را از تبریکی دادن سال جدید برحذر داشته باشد و یا خودتان برای مصلحتهای بیلزوم نوروز را به ملت تبریکی ندادید. از این نیمچه ملاها و برخی نیمچه سیاسیخیلهای اطراف تان بپرسید که دعای سال نو به کدام مناسبت است؟ یعنی عربها این دعا را به کدام زماني میخوانند؟
( یا مقلبالقلوب ولابصار یا مدبرلیل و نهار حولحالنا الی احسنالحال. )
آخر کلام من حفیظ منصور نیستم و عضو جبههی مقاومت هم نیستم که من را اخطار اخراج بدهی و همگرایی من با مقاومت تحت رهبری خودت مبنای ملی اندیشی و کشور شمولی و رهایی بخشی از اشغال دارد.
جوانی که امروز در سنگرهای دفاع مقدس تحت رهبری خودت در سنگر جان میبازد و یا از سوی طالبان و ایادی شان اسیر و شکنجه و شهید میشوند مرام آزادی در سر دارند.
پدرت را به یاد بیاور که شجاعانه علیه پاکستان رزمید و جهان را از اعمال پاکستان هوشدار داد و نتيجه هم همان شده که پدرت گفته بود. تو با نوشتن نامه به پاکستان همه گفتههای پدرت را رد کردی. پدرت را ملتی همراهی میکرد او با ملت خود بود. حالا دوباره با همان برخی مشاوران نادان خود یکجا گفتارهای پدرت در سفر اروپا را بشنو و هم نامهی خود را بخوان ببین که تو اشتباه کردی یا پدرت؟ برای ملت توضیح بده که یا تو راست گفتی و پاکستان دوست فداکار ما است یا پدرت راست گفته بود که پاکستان عامل همه ویرانگریها توسط،ایادی خود در افعانستان است.
جوابی داری؟
مسعود پسر مثل پدر باش یا هم هیچ نباش
مقاومت هم مال شخصی نیست. همه کشور در آن سهیم است. اندرابها، شمالکابل، پهن دشت شمالی همهی شمال و جنوب و غرب و شرق افغانستان اگر یک نفر هم مقاومت مسلحانه دارد یا هرنوع مقاومت دیگر دارد مرتبط به این مقاومت است. کم بنویس سیاست نویسی کار ساده نيست.
نوشته عثمان نجیب