افغان موج   

                                                                             

مصاحبه خبرنگار نشریه زن با داكتر رمضان بشردوست، نماينده مردم

در ولسي جرگه

امان معاشر: عالیقدر محترم داکترصاحب رمضان بشر دوست!

احترامات من و همکارانم را بپذیرید.

شما در زمان تصدی وزارت پلان و مخالفت با انجو های نا بکار ؛ به سر زبانها افتادید و سپس ندای بر حق شما در پارلمان به دفاع از آزادی و بیان حقایق و حقوق حقه ی انسان زحمتکش و محروم  کشور که از گلون صاف تان بیرون میریخت افتخارات و محبوبیت شما را نزد مردم صد چندان کرد. و آرایی را که مردم در انتخاب ریاست جمهوری به صندوق شما ریختند واقعاً رای مردم است و متباقی پر از جعل ؛ تزویر ، دروغ و دسایس گسترده است.

بهر حال توفیق مزید برای شما آرزوی من میباشد ؛ امید است به پرسش های آتی از طرف جناب شما پاسخ  در خور داده شود.

سوال: بنیاد "بشردوستان"را که بخاطر دستگیری  از مردم اساس گذاشته اید؛ چرا با نام شما در ارتباط است؟ آیا خدماتیکه در مورد انجام یافت، اسباب رضایت خاطر شما و مردم را فراهم ساخته است؟ از نظر ما این وظیفه برایتان کوچک است و وظیفه ی بزرگ تر از آن را باید متصدی میشدید.

داکتر رمضان بشر دوست:

بنام خدا و به ياد شهدا

هموطن گرامي آقاي امان معاشر و تمام دوستان عزيز مجله زنان

يك جهان تشكر از محبت ولطف شما. خدمت به مردم وافغانستان وظيفه هر افغان است. من تلاش ميكنم كه به اندازه وتوان خود اين وظيفه را به درستي انجام بدهم.

جواب: ماه دلوزمستان ۱۳۸۸(فیبروری 2010 ) بود، یک روز نه مثل روزهای دیگر چون آن روز برف می بارید؛ چیزی که متأسفانه درافغانستان درمجموع ودرکابل بخصوص حتی دراوج زمستان استثنائی است.میگفتندکه کابل بی زرباشد، بی برف نه! امروزکابل هم بی زروهم بی برف است.

آنروزمن درسرک پوهنتون، نزدیک وزارت تحصیلات عالی درحال کمک کردن ازمعاش خود به محرومین ومجروحین زنده گی بخصوص اطفال، معلولین وبیوه ها بودم که حتی درزمستان وزیربرف برای پیدا کردن یک لقمه نان با زنده گی دوزخی دست وپنچه نرم میکردند: بعضی قوطی وبوتل های خالی مثل بوتل کوکا کولا...رابرای فروش جمع میکردند وبعضی دیگرگدایی میکردند، نه از هوس بلکه ازمجبوریت ودرسن 50 و60 سالگی!

یکی ازهموطنان ازخارج کشورازطریق تیلیفون درباره اوضاع سیاسی افغانستان میخواست برای یکی ازشبکه های تلویزیونی مصاحبه بگیرد.من بیرون ازموتر و درکنارسرک بودم، صدای موترها مانع شنیدن درست حرفهای وی میشد. من خواستم که یک دقیقه اجازه بدهد تا به داخل موتر بروم. هموطن پرسید:"کجا می باشید؟" گفتم که درکنارسرک.گفت: "چه میکنید ؟" گفتم که ازمعا ش خود به اطفال، معلولین وبیوه ها که دراین روزبرف وباران برای پیدا کردن یک لقمه نان دست وپنچه نرم میکنند، در حال کمک کردن هستم.هموطن گفت که معاش شما چیزی نمیشود. گفتم که من به اندازه توان مسؤلیت خود را انجام میدهم: یک زره مرهم روی زخم این محرومین ومجروحین زنده گی گذاشتن، بزرگترین لذت وبهترین ثواب است.

 تعدادي ازهموطنان چه ازداخل کشوروچه ازخارج کشوراکثرا" بطورانتقاد وگله آمیز به من میگفتند، مشوره میدادند وپیشنهاد میکردند که ازکاروفعالیت فردی بیرون شده ودست به دست هم گذاشته فعالیت وکاردسته جمعی راشروع کنیم. آنهادربخش فعالیت های اجتماعی پیشنهاد تشکیل يك بنیاد رامیکردند.اینک بنیاد ساخته شد اما این بنیاد مثل بنیادهای دیگر نیست، به چند دلیل:

  اول- این بنیاد، بنیاد بشردوستان است؛ نه بنیاد بشردوست.این بنیاد یک فرد ویک شخص نیست چون این نهاد خیریه متعلق ومر بوط به یک شخص، به یک قوم، به یک نژاد، به یک مذهب، به یک دین، به یک تنظیم، به یک آیدیولوژی، به یک ملت، به یک کشورنیست بلکه مربوط ومتعلق به تمام وطندوستان، بشردوستان وانسان دوستان است.

  دوم - این بنیاد کش وفش ندارد، دفترچند هزاردالری وچند طبقه ای ندارد. مرکزاش خیمه ملت است. کارمندان وکارگران با معا ش دالری ندارد. تمام کسانی که دراین بنیاد وبا این بنیا دهمکاری میکنند یک افغا نی معاش برای کاری که دربنیاد میکنند، ندارند؛ تنها معا ش شان حس وطن دوستی و انسان دوستی شان است. در بنیاد های دیگراز 20 تا 40 درصد وحتی بشتر کمک ها مصرف کرایه دفاتر، کارمندان، اجیران، آشپزوآشپزخانه، نان وغذا، موتر وموتروان میشود اما بنیاد بشردوستان یک افغانی ویک دالرهم ازاین قبیل مصارف ندارد بنا براین تمام کمک های یاران وهمسنگران، صد درصد به مستحق ترین افراد داده میشود.

  هدف بنیادی این بنیاد، تنها دادن چند افغانی یا چند دالر به محرومین و مستحقین نیست بلکه آوردن تغیراتی ولواندک وکوچک درزنده گی روزمره آنها است، البته به تدریج وبا ایجاد کاروشغل مثلا":

  -  بعضی افراد درخیاطی یا گلدوزی ویا قالین بافی مهارت خاص دارند اما 5000 یا10000افغانی(در حدود 100تا200دالر)برای خریدن یک ماشین خیاطی ویا گلدوزی ندارند.آیا در بین تقریبا" 40 میلیون افغان درداخل وخارج کشورکسی نیست که دست این هم وطن رابگیرد؟

  -  بعضي افراد درپشت خود مثل حیوان بارمیبرند، آنهم در قرن اتم! آیا یک انسان نیست که برای وی با 10000افغانی یک کراچی بخرد؟

  -  بعضی افراد مهارت خاص درتجارت دارند اما 30هزار یا 40 هزار افغانی(در حدود600یا700 دالر) برای خرید اموال واجناس ندارند؟ آیا کسی نیست که به آنها یاری کند؟

  - بعضی افراد علاقه خاص به تکنالوژی مدرن ازقبیل کمپیوتردارند اما پول کورس راندارند.آیا کسی نیست که فیس یک سال کورس را برای آنها بپردازد؟

  البته که است، انسانی، مسلمانی، افغانی که اگر یک لحظه در خلوت معنوی با قلب، وجدان وخدای خود گفتگوورازونیاز کند؛ به رسالت انسانیت ومسؤلیت اسلامیت بی اندیشد؛ به مفهوم زنده گی وسفر کوتاه وزودگذرخود در این دنیابی اندیشد حتما" دست به جیب خواهد شد!

  بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که وطندوستان وانسان دوستان دست به جیب نشوند.هیچ بهانه برای فراموش کردن انسان وبشر وجود ندارد. شما نميتوانيد بهانه كنيد وبگوئيد كه ما به هر كسي كه در افغانستان پول روان كنيم آنرا حيف وميل ميكند، كاخ مسازد ودر جيب خود ميكند. شما من را ميشناسيد؛ من وزير بودم، وكيل هستم اما يك خانه كلي از خود ندارم ، در خانه كيلي پدري كه بيش از سي سال قبل در يك منطقه غريب نشين كابل ساخته است زنده گي بسيار عادي دارم. در خانه كه من زنده گي ميكنم قالين، كوچ، جوكي، يخچال، كولر نيست؛ با گليم وطني فرش است دزرمان وزارت ووكالت قسمت اعظم معاش خودرا به فقرا كمك ميكردم وميكنم. پس شما مطمئين باشيد كه امانت وكمك شما را به مستحقين آن بدون كم وكاست ميرسانم.(شما ميتوانيد اسناد وفلم انرا در اين ويب سايت كه در حال ساختن است ببنيد:www.bashardostan.com )

هر کس میتواند به اندازه توان خود کمک ویاری کند؛ هرایستاده ای میتواند دست افتاده ای رابگیرد برای یک ثانیه یا یک لحظه ویا بشتر. هیچ کس ازهیچ کس داروندارش رانمیخواهد. کمک، کمک است چه یک افغانی وچه یک میلیون افغانی باشد. چه خوب گفته اند: کسی که ارزش یک سیب رانداند، ارزش باغ راهم نمیداند. مجروحین زنده گی قدروارزش یک سیب را بگذارکه قدروارزش نیم سیب را هم میدانند ومی فهمند.

  به هرصورت ودرهر حال، هیچ کاروهیچ اقدام علمی وعملی بدون همکاری وحمایت شما وطندوستان، انسان دوستان، یاران وهمسنگران ممکن نیست.فرد، فرد شمامیتوانید به اندازه توان خود رسالت ومسؤلیت خودرا انجام دهید، خود دست به جیب شوید ودیگران را هم تشویق کنید که دست به جیب شوند وروی زخم هم نوعان محروم ومجروح خود زره مرهم بگذارند.از طریق فیس بوک، وب لاگ، وب سایت، رادیووتلویزیون، روزنامه، هفته نامه، عروسی، کنسرت، فاتحه، ختم قران شریف، نماز جمعه ودرنشست های دیگرپیام را برسانید. شما میتوانید سفیر افتخاری این بنیاد شوید چون این بنیاد شما است.

البته گذاشتن مرهم  ولو يك زره باشدروي زخم مجروحين زنده گي ودوزخيان روي زمين وظيفه بزرگ ولذت بخش است اما فعاليت اجتماعي مانع فعاليت سياسي نميشود. برعكس در شرايط فعلي افغانستان ما بايد در جبهات مختلف مبارزه وجهاد كنيم.

سوال: در مورد مصارف حج عمره و تمتع بانک جهانی ارقام دقیق ارائه داشته است که در زیر میخوانید و این بانک چنین مصارف را نادرست میداند و ما نیز یاد آور میشویم که باید این مبلغ در داخل وطن و برای مردم محتاج و هردم شهید ما به مصرف برسد و در جیب شیوخ اعراب که پول های مذکور را غرض عیاشی در اروپا به دختران زیبا روی میدهند نریزد.البته نظر شما را نیز جویا میشویم.

(طبق آمار بانک جهانی 2008 زائرين افغان و ایرانی که  بیشتر آنها افغان بوده اند و بصورت تمتع و عمره در همان سال به مکه رفته اند 1.937.000 نفر بوده که مجموعأ 4.879.000.000 دالر به جیب  شیخ های عربستان ریخته اند با يک حساب سرانگشتي بوسيله پولي که افغانها سالانه به عربستان تقديم میکنند می توان تعداد 170.000 خانه در شهر ها احداث کرد . يا ميتوان 714.286 فرصت شغلی دهقانی يا 200.000 فرصت کاری کارخانه ای برای جوانان ايجاد کرد .)

 

جواب:متأسفانه نه تنها عياشي شيوخ عرب بلكه عياشي و خوشگزراني تمام سران كشور هاي اسلامي براي امت اسلامي مشكل زا شده است. اميد وارم كه دانشمندان ،علماي دلسوز ومتدين، مسلمانان در احيأ اسلام صدر اسلام اقدام واقعي وجدي كنند.

سوال:آقای بشر دوست: کمک های جامعه جهانی به صد ها میلیارد بالغ میگردد اگر این کمک ها درست توزیع گردد . فکر نمی کنم در میان مردم فرد گرسنه و یا فقیر پیدا شود و شما را نا گزیر بسازد که دست تقاضای کمک بسوی افغانهای نسبتاً متمول دراز کنید؟

جواب: بلي! من با شما موافق هستم كه اگر پول ماليات دهنده گان آمريكا، چاپان، كانادا، آلمان... ازچنگال مافياي بين المللي وملي خارج شودوبين مردم فقيرافغانستان درست توزيع شود ويا دربخش توليدي به كارانداخته شود تا اندازه اي مشكل بينوايان، محرومين ومجروحين زنده گي كم ميشود. به همين دليل است كه من با تمام قدرت عليه فساد، زورگوئي، بي قانوني، بي عدالتي مبارزه ميكنم و بخش بزرگ ازفعاليت هاي من براي به وجود آوردن حكومتي است كه بر اساس منافع ملي، آرمان ملي، احساس ملي استوار باشد اما فعاليت سياسي نبايد مارا از فعاليت هاي ديگر بخصوص اجتماعي دور كند چون ما نميتوانيم به يك گرسنه كه نياز به يك نان دارد بگويم كه شما چند سال صبر كنيد تا ما حكومت خلفاي راشدين را دوباره احيا كنيم تا فقررا از بين ببرد. ما بايد درهرلحظه و درهرجا به اندزه توان خود فعاليت وخدمت كنيم. همنطور كه با زورمندان وظالمان دست وپنچه نرم ميكنيم، دست فقرا وگرسنكان را هم بگيريم.

سوال:آقای بشر دوست: دریا های خروشان کشور بیجا به سرزمین های همسایه میریزند . دولت را چرا پارلمان دراین عرصه رهنمون نمیشود که از این آب های خدا داد در جهت آبادی ، آبیاری زمینهای تشنه لب و اعمار بند ها غرض روشن شدن کشور به نور برق بهره گیری نماید و برای توده های مردم زمینه ی شغل و کار آماده شود ؟

جواب: طبق بعضي تحقيقات افغانستان درحدود هفتاد ميليارد مترمكعب آب هاي جاري دارد اما ازاين طلاي آبي فقطه ده ميليارد استفاده ميكند، بقيه آن به ايران، پاكستان وآسياي مركزي سرازير ميشود. ما درحدود ده ميليون هيكتار زمين قابل كشت داريم كه به علت كم آبي فقطه ازدوميليون هكتارآن استفاده ميكنيم. اگرما چند بند بزرگ ذخيره آب بالاي درياي مثلا" هلمند، آمو، لوگر، كنر، پنجشير... بسازيم وتمام خاك هاي طلائي وحاصيل خيز خودرا زيركشت بگيريم، بيست وشش ميليون افغان ميتواند صاحب زنده گي آباد، آرام وآزاد شوند.

سوال: ثروت های زیر زمینی و روی زمینی کشور از همین حالا مورد دستبرد و تجاوز و سوء استفاده بیباکانه قرار گرفته است. آیا پارلمان کشور کجا تشریف دارد؛ مگر در خواب عمیق فرو نرفته است؟

جواب: طبق تحقيقات و پژوهش هاي كه در سال 1382 توسطه انجنيران افغان وآمريكا منتشر شد درحدود چهار صد نوع معدن درافغانستان وجود دارد اما تا امروزازهيچكدام شان استفاده مسلكي، علمي وملي نشده است. بعضي ازين ثروت ها پنجا وحتي شصت سال قبل كشف شده اما تا امروز دست نخورده باقي مانده است. اگرما فقطه از چند قلم ثروت خود مثل مس لوگر، آهن حاجيكك باميان، گازوتيل سرپل وشبرغان، يورانيوم هلمند استفاده مسلكي، علمي وبه نفع ملي كنيم، سطح زنده گي مردم افغانستان درمدت كوتا ازسطح زنده گي كشورهاي منطقه بالا رفته و با كشورهاي پيشرفته مقايسه خواهد شد. لازم به تذكر نيست كه كشورهاي خليج فارس با يك ثروت (تيل) داراي سطح زنده گي بالا هستند در حاليكه ما چهار صد نوع ثروت داريم اما گرسنه هستيم.

البته استفاده ازآب ها، كه من نام آنرا طلاي آبي، واز معادن، كه من نام آنرا طلاي خاكي گذاشته ام، نيازبه دالر، يورو وافغاني ندارد بلكه نياز به رهبران متقي،متعهدومتخصيص دارد.  

سوال: وکلای با احساس پارلمان که شما نمونه بارز از آنها یید، چرا فرکسیون قوی را غرض تحکیم حاکمیت ملت ایجاد نمی کنند که از حرکات نادرست دولت و تیم زور گوی حاکم جلو گیری نمایند.

جواب: لطفا" به من نام وآدرس چند وكيل با احساس را بدهيد: وكلاي كه منافع شخصي، قومي، تنظيمي، لساني خودرا درعمل ونه در شعار قرباني منافع ملي كنند. اكثر مردم افغانستان يك بايسكيل ندارند اما به اندازه كه موتر هاي لوكس چند صد هزاردالري در پارلمان افغانستان است در پارلمان آمريكا وكانادا نيست. معاش معلول، معيوب وبازمانده شهيد يكهزار وپنجصد افغاني( در حدودسي دالرآمريكايي) ومعاش معلمين ومامورين درحدود پنجهزار افغاني(تقريبا" صد دالر) است اما معاش وكلا وسناتوران يك لك وهشتاد هزار افغاني( چيزي كم چهار هزار دالر) است. هروقتي كه من براساس ماده ششم قانون اساسي كه عالت اجتماعي را يكي از مكلفيت هاي دولت( پارلمان، حكومت، قوه قضايه) ميداند وبر اساس عدالت اجتماعي اسلام ورويش وعمل خلفاي راشدين پشنهاد تعادل در معاشات را ميكنم تمام وكلا يا سكوت ميكنند ويا من را ديوانه معرفي ميكنند. در اينجا است كه اين كلام رسول خدا معني عميق خودرا نشان ميدهد: بزرگترين جهاد، جهاد عليه نفس است. شما از طريق رسانه ها شاهيد هستيد كه تمام سعي وتلاش شان خفه كردن صداي من است اما وقتي من مقاومت ميكنم وميخواهم صداي بي صدا يان، درد ورنج اكثريت خاموش، خواسته وآرمان هاي ملت را منعكس كنم، بارها من را از تالار ولسي جرگه واز جلسه عمومي توسطه نيروهاي امنيتي به زور خارج كرده اند اما يك وكيل صداي خود را بالا نكرده.آنها در قيصه وغصه خود هستند

 البته بايد تذكرداد كه اگرمن بين وكلا يار وياورنداريم اين به اين معني ومفهوم نيست كه مردم افغانستان يار وياور من نيست. ب عكس همينكه من بدون پول وپلو، بدون دالر، يورو، پوند، تومان، كلدار، روبل، ين، دينار... رايمردم را دارم اين خود ثابت ميكند كه بين مردم  وزمامداران چه در پارلمان وچه در حكومت فاصيله زيادوجود دارد. من معتقيد هستم كه از بيست وشش ميليون مردم افغانستان فقطه درحدودپنجصد آن منافع ملي را قرباني منافع شخصي، قومي، تنظيمي، سمتي، لساني ومذهبي خود ميكنند.

امان معاشر ، خبرنگار مجلۀ زن کانادا

منابع:

www.bashardostan.com

http://amanmaosher.blogspot.ca/2012/03/blog- فروش معادن کشور حنجری  کشور خنجری در سینۀ ملت post_3530.html

مصارف یک شب شهزادۀ عریستان سعودی یک میلیون دالر با  دخترانhttp://www.youtube.com/watch?v=qHXgK5i70mA

 

http://www.youtube.com/watch?v=QBTIBrNjKoA&feature=related