افغان موج   
FacebookTwitterDiggDeliciousGoogle BookmarksRedditLinkedinRSS Feed

تاریخ عجب رونمایی ها دارد، وقتی حالات در حال گذر کشور را از رسانه های دیداری دیدم و از شنیداری شنیدم به یادم آمد که اواخر دهه‌ی شصت و شروع دهه‌ی هفتاد افغانستان در کدام مرحله قرار داشت. من این جا کوتاه بحثی را تقدیم تان می‌کنم با دو تفاوت زمانی.

من زمان فرار شادروان دکتر نجیب احمدزی در کابل و شامل انتقال نظام و آخرین فرد هم‌رکاب شادروان استاد عظیمی صاحب بودم.

بخش ۱۲۵ روایات زنده‌گی من

مبدا‌ء فرار ها:

ارگ ریاست جمهوری‌ افغانستان.

ذرایع فرار:

عمل کردن دکتر نجیب احمدزی در یک اقدام بی‌سنجش و فرار ناکام زمینی منتج به دستگیری و بعد ها اعدام با شکنجه و فضیحت.

اقدام فرار دکتر!؟ اشرف غنی احمدزی با چرخ بال ها از داخل ارگ و‌ بدون دغدغه و مؤفقانه.

نتیجه‌ی فرار ها:

نمایش ناکامی های استخباراتی شادروان دکتر نجیب که منتج به اعدام خود شان و برادر شان.

نمایش پخته‌گی نشانه های استخباراتی اشرف غنی احمدزی که ظاهراً جهان را شگفت زده ساخت.

تفاوت برخورد های قومی:

دکتر نجیب را قوم خودشان و اعتماد به نفس خود شانب ه جوخه‌ی اعدام طالبان سپرد که نقش توخی ‌و جبسر هم در آن بی اثر نه بوده است. دکتر!؟ اشرف غنی را قوم خودش حمایت کرد و هم چنان مقربین دربار او مثل محب و فضلی و مرتضوی برایش حاضر به جان دادن شدند.

مجری هر دو برنامه‌ی فرار:

برخلاف ادعا ها من مجری هر دو فرار استخبارات منطقه تحت رهبری KGB و در برنامه‌ی فرار غنی دست شخص پوتین و نبوغ استخباراتی او را می‌دانم.

چرایی به شهادت رسانیدن و زنده گذاشتن احمدزی ها…؟

زنده ماندن شادروان دکتر نجیب خطر بر آیند فعل و انفعالاتی را داشت که مُچ بسته‌ی سیاست اتحاد شوروی سابق رو می‌کرد و برای kGB بسیار هزینه برادری داشت. زنده ماندن و مردار شدن اشرف غنی ارزشی برابر مرگ سگ اوباما هم نزدکرملین KRIMLEN‌‌وقصرسفیدWHAITHAUS

نه دارد، چون غنی عقلی برابر یک انگشت دکتر نجیب نه داشت.

 

همراهان فرار:

دو نفر نامرد مثل توخی و جبسر با قُربت دربار شادروان دکتر نجیب.

سه نفر جان فدایان غنی مثل بی‌بی‌‌گل، فضلی و محب با چانته برداری مرتضوی که همه برای غنی مَردانه و مَرد بودند.

خیانت ها در دارایی های عامه‌:

شادروان دکتر نجیب هواپیمای در حال پرواز را دوباره به‌گونه‌ی اضطراری دوباره فراخواند و مهربانو فتانه را با فرزندان اش و هشت دانه بکس هایی سنگین درست مثل حادثه‌ی تراژدی اخیر به اصطلاح پایه دان کشال در راه رو های هوا پیما جا به‌ جا کرد که محتوای داخل آن را توخی شخصاً میداند، چون در آن ها شریک بود.

آگانِ عاقل استخبارات به خصوص استخبارات پولی در بانک مرکزی افغانستان می دانند که باری در سال ۱۳۶۸ کامیونی حامل یک مقدار زیاد پول چاپ شده در خارج هم زمان رسیدن به کابل از فرودگاه کابل به طرف بانک مرکزی حرکت کرد و پول ها قبل از راجستر شدن نمرات آن و تحویل دهی در خزانه‌ی ملی به گونه‌ی مرموزی به سرای شهزاده تحویل بصیر عمرزی داده شد که شریک تجاری شادروان دکترنجیب بود. مزید برآن یک مقدار قابل توجه سرمایه‌ی اسعاری $ دکتر نجیب از سال ها به این در آمریکا نزد کاکای نامرد شان بود که آن را انکار کرد و اما سالانه بین 18000 تا 20000$ برای خانه‌وادی شادروان دکتر نجیب می پرادخت که پسا مرگ کاکای شان آن مستمری توسط پسر همان کاکای متوفی ملعون داکتر نجیب به فامیل شان خیرات گونه داده می‌شود اما اصل سرمایه را همچنان غضب کرده و در آمریکا بالای آن عیش و عشرت دارد.

دکتر!؟ اشرف غنی احمدزی در چنان برنامه ریزی ها دست های همه خاینان را از پشت سر بسته بود. او در اولین اقدامی به دزدی میلیونی$ از آمریکا آغاز کرد و سرمایه های هنگفتی به نام هزینه‌ی کمک به مردم افغانستان را دزدید.‌ حسب گفتار آقای فرهنگ وزیر اقتصاد در حاکمیت کرزی، زمانی که غنی سِمَت رهبری وزارت مالیه را به عهده داشت برای جلوگیری از افشای دزدی هایش همه دیتابیس های وزارت مالیه و شرکت مخصوص خود را سفید کرد تا رد پای و سرنخی به جای نه‌گذارد. پسا انتصاب به ریاست جمهوری خدا داد که به حمایت مارشال دوستم نصیب غنی گک شد، اندازه‌ی سرقت های میلیاردی او و بانو رولا غنی را همه رسانه ها بار ها و مستند نشر کرده اند که سودی نه داشته و اخیراً هم خبری از گزارشنامه افغانستان نشر شد که دولت قطر معادل یک صد و هفتاد میلیون $ پولی را که غنی هنگام فرار با خود برده بود بلوکه کرده است. می‌ترسم که گنجینه‌ی باختر را هم نه دزدیده باشد. طالبان مکلف اند برای جلوگیری از بد نامی خود شان هر چی زودتر سرنوشت گنجینه‌ی باختر را معلوم و به مردم اطلاع رسانی کنند.

یادداشت : من آقایی را می‌شناسم که جنرالان ارشد قوای مسلح هم بودند و استند و در زمانی که برای چاپ پول هایی موسوم به پول دوستمی و نمبر بالا توظیف شده بود و با مرحوم عمر آغه برای چاپ پول به خارج سفر کرده بود، هنگام برگشت با پول ها، یک بسته‌ی کلان چند میلیاردی از همان پول ها را در منزل شان واقع شرق پارک وزیر محمد‌اکبر خان و جوار دیوار غربی رادیو تلویزیون ملی انتقال دادند. از شاهدان عینی آن جریان عمر آغه فوت کرده خدا ببخشاید شان. از آگاهان آن سرقت من و شخص مارشال صاحب دوستم زنده هستیم و الحمدالله که خود آن آقا هم زنده اند…

فواید و اضرار هر دو فرار:

به خارجی ها :

بُرد سراپا با منفعت برای CCCR و kGB ‌و سرافکنده‌گی سراپا ذلت به CIA و USA.

 

به داخلی ها یعنی مردم:

 

باخت سراپا زنده‌گی ملت افغانستان که توضیح را نیاز نه دارد ‌و همه دیدیم و می بینیم.

میراث فرار دو احمدزی:

پسا فرار دکتر نجیب، نظام با اقتدر‌ و ساختار دست نه خورده و کشور آباد و مجهز با امکانات همان عصر و زمان بدون رسیدن کوچک ترین ضرر به ملت و دولت.

پسا فرار دکتر!؟ غنی، کشوری به شدت آشفته حال بیماری های القاء شده‌ی فساد در عرصه های گونه‌گون، تفرقه‌ی

غم‌انگیز قومی توسط غنی‌گک و تیم او، رشد اقتصاد و اقتدار تک تباری، جلوگیری از رشد متوازن قدرت و ثروت و ساختار ها. ویرانی همه ساختار ها در کم‌تر از یک ساعت پسا فرارِ‌ دزدانه، ایجاد فاجعه‌ی بشری بی نظیر و بی پیشینه و حتا بی باوری به جنایت کاران هم‌دست خود غنی. نمایش غم انگیز تراژدی واقعی فیلم های زامبی ها در زمین و آسمان فرودگاه کابل که مو‌را از بدن جدا می‌کند.

گفتار قبل از فرار شادروان دکتر نجیب احمدزی:

اواخر عمر سیاسی ایشان مانند اوایل تا ختم عمر سیاسی غنی احمدزی همان قلدری تک محوری و تک تباری بود و ناشنوایی ها بود… خط خود را روشن کرده بودند. در یکی از جلسات روز های آخیر آن زمان حاکمیت سر قوماندانی اعلا با خطاب غیر قابل انتظار تفرقه‌ جویی قومی و تباری به محترم جنرال صاحب دلاور استاد عزیز من و آن زمان گفته بودند … رفیق دلاور تو از موضع شمالی گریت… نمیبرایی… و فرار بدون گذاشتن یک پیام روشن برای ملت و مردم. اما زمان حضور شان در ملل متحد به قلم خط و کتابت خود شان چنین نوشتند:

 

گفتار قبل از فرار دکتر!؟ اشرف غنی احمدزی:

سخنان اولین دقایق شروع حیات سیاسی اقتداری اشرف غنی احمدزی در افغانستان و گفتار رسمی او هیچ‌گاه پیامی از تفرقه نه داشت، اما هرگز هم تا سقوط و فرار برای پشتونیزه سازی های خاموش عقب نه نشست. عملاً هیچ کسی را متهم به سمت و ‌منطقه‌گرایی نه کرد، اما هیچ کسی را هم مجال سربلند کردن برای دفاع از هویت خود یا ابراز رأی هویتی در نظام نه داد و سر انجام با یک سره سازی ساختار هویت افغانستان به یک تبار خاص انجام رسالت خاینانه کرد.

 

ادامه دارد….

 

نوشته‌ی محمد عثمان نجیب

v\:* {behavior:url(#default#VML);} o\:* {behavior:url(#default#VML);} w\:* {behavior:url(#default#VML);} .shape {behavior:url(#default#VML);} Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Normale Tabelle"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman",serif;}