افغان موج   

عکسهای پائین توسط من  زیرعکسهای قرارگرفته که آقای مإمون زیب تجارت سیاسی ویبلاک خود ساخته او شمشیرزن وکوستیزن را دریک ردیف قرارداده من عکسهای تمام خائنین را پهلوی هم قرارداده ام که ازگلایه دوستان آقای رازق  مامون درویبلاکش به نشربرسانند دیگرمورد انتقاد قرار نگیرند.

 ازسرکل ما دست بردارید! خدا بیامرزد کفن کش قدیم را...

دنبال نوشته های من نمی رفتید داستان قتل شارلی ابدو را میخواندید

طنز پندار و نه عقده حرف ما

واقعیت باشد در طومار تف ما

صد لعنت بر جاسوسان  وطن

بیشرمانه استادند درصف  ما

"هاحی"

عفت زبان وقلم سالهاست که درجامعه افغانستان از زبان این وآن  شنیده شده و می شنویم. وقتیکه سرکسی انتقادشود. فوراً منتقد را متهم به بی عفتی زبان وقلم میکنند و یا او را به سمت ،زبان وملیت پرستی نسبت می دهند. اگربگویم دروطن ما زندۀ نیک نام و مرده بدنام وجود ندارد کس قبول نمیکند. به خاطراینکه قبول کنند عکس پائین ابتکار یک ژورنالیست  بنام رازق جان مأمون است که درنوشته های بالا وعکس بالا می بینیم که در وطن ما زنده ای نیک نام و مرده بدنام وجود ندارد واگربگویم که در وطن ما شمشیرزن وکوستیزن فرق ندارد درهمین عکس بالا می بینیم که کوستیزن و شمشیرزن درپهلوی هم قرارداده شده. و اگربگویم فرق بین صادق وخاین درافغانستان تا امروز نشده درعکس پائین می بینیم که صادق وخاین دریک ردیف قرار گرفته اند. اگر برادر ژورنالیست ما که او را متهم به عضویت حزب اسلامی و در زمان زندانی بودن اش او را متهم به جاسوسی به خاد وهمکاری بااحمدشاه مسعود میکنند.

ما به سابقه درخشان!! ژورنالیست کاری نداریم. اگربه خاطرتجارت سیاسی عکسهای شمشیرزن وکوستیزن،خاین وصادق ،نیک نام وبدنام را  درپهلوی هم قرارداده افرادحزب دموکراتیک خلق وجمعیت ازآقای ژورنالیت گلایه دارند که درپهلوی عکسهای خائنین وانسان های صادق ووطن پرست چراعکس رهبران ما دیده نمی شود؟ اگردر ردیف نیک نام ها قرارنداشته باشند در ردیف خائنین قراردارند. چرا ازطرف یک ژورنالیستی که خود رایک سر و گردن بلند نسبت به دیگران میداند نباید چنین بی عدالتی صورت می گرفت ؟ وهم جاسوسان  ازژورنالیست گلیه دارند که درپهلوی عکسهای بالا چراعکس چند جاسوس شناخته شده به طورمثال عکس خود ژورنالیست ،عکس کرزی  وعکس ع وغ دیده نمیشود که سبب ناراحتی روح شاه شجاع شده اند.

روح مطلب  دراین جاست که طنزنویسان داخل شهر کابل که تا امروز مانند سید موسی عثمان هستی ناشر وسر دبیرماهنامۀ طنزی وانتقادی بینام درتورنتوی ایالت آنتریوکانادا موفق به فرار نگردیده اند هر روز ازخود شهامت نشان میدهند حتی با پهلوان وزارت مطبوعات فرهنگ واطلاعات دست وپنجه نرم میکنند. حالا تحت فشار وزیرمطبوعات باری جهانی که تاحال عرق پیشانی وخینه پایش کمرنگ نشده بخاطر یک طنز تحت عنوان کمیسون گوسفندان قرارگرفته اند، نامه های زیاد طنزنویسان  داخل افغانستان برای من  فرستاده اند که ما ازجرات توالهام گرفتیم ،وقتیکه محترم سیاه سنگ نویسنده وشاعرسر زبانها اشعار پشتوی بهاری جهانی را به زبان خود آقای جهانی نقد کرد ودرز های قلمی باری جهانی شاعر پشتون را شناسای و با زدن تبر نقد قلم مانند چوبشکنان پنجشیر به تبر زد وشهرت بهاری جهانی را زیر انگشت انتقاد قلم قرار داد تو چپ راست نما!! تحت این عنوان نوشتی(گفتند که صبورالله سیاه سنگ پشه را به توپ قلم بست) سنگ چقمق قلم آقای باری آتش نداد همان طوریکه چادر زنده یاد مولانا فرخنده را با شیطان چراغک سگرت سوختند باید شف قلم ترا باری جهانی با آتش نقد قلم به خاکسترتبدیل میکرد... به اساس این ضرب المثل نام بکش درکاهدان بنشین ازسیاسنگ صدا برآمد و از آقای باری جهانی نه تنها صدا بلکه آهی هم شنیده نشد. ما به اتکای جرات تو و بزدلی آقای باری جهانی جمله کمیسیون گوسفندان بشکل طنزی نوشتیم...  این بارآقای باری سکوت نکرد از پاچه زور،قدرت سرلُک فلان خود را در روزجهانی مطبوعات از پاچه هتلری کشید وبه مطبوعاتی ها نشان داد و گرداندگان مطبوعات داخلی را به خاک پای خرم ومُخدم رهین وزیران سابق مطبوعات احتیاج ساخت.

 اگرتوقبلاً این کاررا نمی کردی ونمی نوشتی(گفتندکه صبورالله سیاه سنگ پشه رابه توپ قلم بست) ما هرگزجرات نمی کردیم و مصاب به آمیب قلمی و زور نمیشدیم وبا طفیلی های امریکا روبرو نمیگشتیم...

دوستان عزیز و خداوندگاران قلم سرلک اش هنوز زیرکاغذ است بترس ازآن روزی که بدون کدودست بکار شود زیر پای خردیکتاتوری  دو پرچه شوید. فبل ازاینکه طنزمینوشتید شعرکنیزک مولانا رامیخواندید مانند خالد برمک پای ازکمپل احتیاط بیرون نمیکردید.

من درجامعه زندگی میکنم که بدون حکم محکمه هیچ متهم مجرم شناخته نمی شودفلان مطبوعات آن قدرشخ است که هیچ فیل قدرت تاب ضرب فیصله محاکم راندارد (واقعاً دیموکراسی حکمفرما است پشتی بانی نویسندگان ،رسانه ها،قانون ومحاکم بی غل وغش است فیصله قاضی مانند فرمان امیرعبدالرحمن خان است) وپارالمان شهرمان نه تفنگ سالار، نه قاچقبر و نه ضد انسانی است محاکم وپارالمان مدافع حقوق هرانسان است ومردم ازاین وآن دروی میکنند به یک ملت واحد تبدیل شده اند وپولیس مانند پولیس شما شوق کشتن ندارد و اگراشتباه کند مردم او را از پشت سر اش میگیرند مثل پشک به دادگاه میکشانند و در برابراش اقامه دعوی صورت میگیرد.

تودرجامعۀ قرارداری که به جای قانون به گفته ایرانی ها کس شعرحکمفرما است قانون قبیله ،مذهب ودین حرف اول میزند. درسرزمینی که من زندگی میکنم افراد مریض مانند وزیرمطبوعات افغانستان است که از شارلی ابدوکشی لذت می برند.

دراین جای شک نیست که خبرنگاران ،رسانه ها برنامه سازان افغانستان قهرمان واقعی انسانی هستند درحالیکه خفقان درجامعه افغانستان دیده می شود به جرات شان آفرین میگویم و این راهم فراموش نکنید که هرکی به خارج رفت و در سرزمین دموکراسی چند سالی زندگی کرد نقدپذیر است. احترام برحقوق انسان دارد ودرخدمت انسان وانسانیت قرارمی گیرید آقای باری یک کمونیست پیروسوسیال امپریالیست روس بود گر چه او میگوید که من یک مرتد هستم به آیدیالوژی دیروزخود پابند نیستم...

گذرکردم زقبرستان به قبری

درآن بیغوله های پُرخس وخار

نوشته بود بر سنگ مزاری

که این زندان تنگ آرزوهاست

نشان آرزوی  نوک  خاری

نترس از زندگان بی قدرت

بترس ازمردگان زنده آزار

این حرفها نشان میدهدکه فردا باری جهانی درطومار دین و مذهب فکر خود را بپیچاند با پشتی بانی ازرهبران دغل بازی جهادی وتاجران دین وتفنگسالاران پارالمان که بندتنبان فکری شان دردزدی، رشوت ،قاچاق ظلم ،استبداد دینی ومذهب کورگره خورده زیرنام هانت به روحانی مذهبی، فرهنگ ،کلچر، دین ومذهب مخالفین سیاسی وآیدیالوژیکی خود را چنان جزا دهد که سردارمحمدهاشم خان   درزمان خودمطبوعات را خفک کرده بود. نسل امروزآن جنایت ها را فراموش کنند وازدموکراسی تا زنده باشند نفرت میداشته باشند. احتیاط کنید خانم نغمه را واسطه  نکنید که چند بیت فارسی خواند متهم به ابن الوقت است واسطه شدن خانم نغمه بی اثراست وهم نویسندگان وشعرایکه درنوشته های خودعوض پوهنتون دانشگاه نوشته اند وطن پرست نیستند آنها را هم واسطه نکنید. سرقبرمحمدگل خان موهمند بروید عذر و زاری کنید تا شما مردمان (...) به خاطرارواح پاک بی تعصب محمدگل خان مومند ببخشد بهترین واسطه به محترم باری جهانی گرداندگان سایت افغان جرمن شده می توانند.