کمپاین "تفکر، تحریر و عمل"
ملیحه نایاب ـ آسترالیا
در قران «سوره یاسن» خداوند تعالی از دو فرستاده گانش بسوی قومی جهت هدایت شان به پیغمبر اسلام خبر میدهد که چگونه آنقوم جاهل به فرستاده گان خدا اذیت رسانیده، آنها را به شگون بد گرفتند و به سنگسار تهدید شان کردند، نفر سومی که مرد مؤمن و از آن قوم بود از راه رسید تا مانع عمل شان گردد، ولی آن قوم جاهل با چوب و سنگ آنمرد سومی را بقتل رسانیدند ، آنمرد مؤمن لحظات که جان به حق می سپرد گفت: ای قوم جاهل من اگر شما میدانستید که من در کدام جا یگاه قرار گرفته ام حتما هرکدام از شما آرزوی مرگ تانرا میکردید. فرخنده نیز آن لحظاتیکه زیر ضربات شدید سنگ و چوب جان می سپارید، از جایگاه و مقام ایکه خداوند تعالی برایش نصیب گردانید، مسرور بوده و شاید هم میگفت: ای هموطن جاهل من به حال تان افسوس و صد افسوس ...
به ارتباط سنگسار که آیا حکم صریح قران است ویا اینکه بگونه تقلید و رسوم از دیگر ادیان به اسلام داخل شده است ..؟ در مورد تقلید آمده است: « همینکه در برابر امر حق عاجز ماندند، به تقلید متمسک میشوند.» چه خوش گفته مولوی: خلق را تقلید شان برباد داد ... ای دو صد لعنت برین تقلید باد
در قدیم «سنگسار» نظر به عرف که از اجداد «گذشتګان» برایشان به میراث مانده بود، نه تنها در برابر زناکاران مورد اجرا قرار میگرفت، بلکه از شدید ترین جزاها بشمار میرفت. نوح پیغمبر به قومش گفت: از شرک بیرون شده و یکتا پرستی را اختیار کنید.. قومش در جواب گفتند: اګر از خویشاوندان ما نبودی ترا سنگسار میکردیم، همچنان ابراهیم ع پدرش را از بت پرستی به یگانه پرستی دعوت نمود و پدرش در جواب گفت: اگر از این کارهایت دست بر نداری ترا سنگسار میکنم ویا از شهر بیرونت میسازم .. البته بعضی از رسوم دیگر مانند به قتل رسانیدن کودکان پسر و یاهم انداختن دختران به رودخانه ها جهت فراوانی آب با پیروی از آباء و اجداد که همه را در هر زمانی به دین نسبت داده اند.
در کشور هندوستان نخست روی تصادف زنی خود را با میت شوهرش در میان آتش قرار داده سوختاند و این شیوه بگونه تقلیدی بعد ها شکل مذهبی را بخود گرفت که نظر به تلاش های زیاد بعد از دیر زمانی جلو آن گرفته شد.
علمای یهود به تورات دست زده و تغییرات میاوردند که در قران از آن یاد شده است..باید علمای اسلام حقایق دین حق را به صورت روشن به مردم برسانند و نه چیز های به آن زیاد و کم کنند چنانکه اختلاف نظر های که خود در معنی و تفسیر دارند. بالای زندگانی مسلمانان تاثیرات زیاد بجا میگذارد. در قران در مورد علمای یهود آمده است: « در حقیقت از علمای یهود آنهائی که دلائل ما را دائر بحقانیت «محمد» و کلماتی که دائر به ارشاد و هدایت مردم در تورات از برای خلق آشکار شده مکتوم بدارند مورد لعن خدا و ملائکه و مؤمنین میباشند.»
در آغاز اسلام همانا رسوم تقلیدی دوره جاهلیت مانند زنده بگور کردن دختران و بعضی عنعنات ناپسند دیگر مردم تا نزول آیات از جانب پروردگار تابع مقررات آنزمان بوده همه ظلم و ستم را می پذیرفتند. مثال از سوره مجادله میاوریم که چگونه زنی از گفتن«ظهار» شاکی بود چون برشوهرش حرام گردیده بود .. از پیغمبر خدا کمک خواست و جواب گرفته نتوانست، با پیغمبر خدا به مجادله پرداخت. خداوند تعالی آیات درین مورد نازل فرمود تا نتنها آنزن بلکه هزاران زن دیگر از این مصیبت که دامن گیر جامعه عرب گشته بود نجات پیدا نمایند، و کسانیکه بعد از نزول آیات مرتکب همچو عمل میگردند جزای آنها را تعیین نموده است. متاسفانه آنانیکه از حکمت های آن سوره غافل گشته به همان شیوه گذشته زنان خود را مادر خطاب نموده سبب جدایی «طلاق» میشوند و آن احکام را در نظر نمیگیرند، سخت مرتکب گناه بزرگ گشته اند.
حکم سنگسار نیز در آغاز اسلام جزء عرف مردم و از شدید ترین جزاها بشمار میرفت تا آنکه سوره نور نازل گردید و مردم مسلمان از آن رسوم جاهلانه «سنگسار» که در کنار دیگر طوایف قرار داشتند و پیروی از رسوم میکردند نجات یافتند، متاسفانه بعضی ازعلمای تند رو امروز به همان حکم گذشته یعنی اوایل اسلام برگشته میخواهند آن حکم را بنام شریعت به مردم معرفی دارند، البته در بعضی از کشور های اسلامی مانند پاکستان ، ایران و چند کشور افریقایی که دولت های مستبد قدرت را به دست دارند با همین طرز دید، تنها زنان را به جرم زنا محکوم به سنگسار کردند که با دخالت کشور های غیر اسلامی و سازمان حقوق بشر از سنگسار نجات پیدا نمودند. قانون صحرایی «سنگسار» در برابر زنان در محلات و جاهای دور دست، نه دولت مرکزی و نه هم کشور های غیر اسلامی در برابر این رسم جاهلیت کاری انجام داده نمیتوانند که سبب نگرانی مردم جهان به شمول خود مسلمانان متمدن و متدین، آگاه از قران گردیده است که به آن موافق نبوده و.نمیباشند.. در سوره نور که برای مرد و زن زناکار جزا مساویانه صد « تازیانه» مقرر گشته است، در تساوی میان زن و مرد بهترین ثبوت میباشد و اگر برای زن نسبت به جسامت و زن بودنش پنجاه و برای مرد صد تازیانه مقرر میگردید درآنصورت زنان هیچگاهی از تساوی حقوق شان دفاع کرده نمیتوانستند حالا که چنین آیت معتبر در قران وجود دارد، زن نصف مرد حساب شده ویا هم هیچ حقی برایش قایل نمیشوند.
در قدیم اطفال در کوچه و بازار هرگاه دیوانه ای را میدیدند همه جمع شده بر وی سنگ میزدند، اما امروز به این عمل زشت دست نمیزنند. امید است مردم کشور ما در راه بلند بردن سطح دانش شان تلاش نموده، تا در برابر کافر هم رحم و شفقت داشته چنین عمل زشت که چندی قبل در برابر یک زن بی دفاع و مظلوم صورت گرفت بار دیگر تکرار نگردد که نتنها شرم برای یک کشور دارای قانون میباشد، بلکه غیر مسفقیم به فرهنگ و دین ما نیز لطمه میزند.. این حادثه غم انګیز و فراموش ناشدنی که سبب شهادت فرخنده جوانمرگ گردید، نتنها برای مردم افغانستان بلکه در سراسر جهان مسلمانان و غیر مسلمانان را به حیرت گذاشت، چون درین عصر و زمان که جهان بسوی علم و ترقی به بیش میرود، جهالت به کدام حدش رسیده است. آیا این عمل وحشیانه بدتر از سنگسار نبود و این حیوان صفتان که از انجام خشونت مست شده سر از پا تشخیص کرده نمیتوانستند و تا بعد از مرگش هم آرام ننشستند و عذابش کردند، تشنگی فروکش نشده، جسدش را به آتش کشانیدند که هرگز فراموش نخواهد شد. روحش شاد باد. پایان