سیدموسی عثمان هست ۲۱دسامبر ۲۰۱۳
خدا در اینروزها کجابود که درحق قرآن وخدا جفاکردند؟!
خـدایا من عاصی و گنه کارم
حـلاج پـروان و سر بـر دارم
مـلا گـر نداند طنـز و شـوخی
بــدانــد زیر دم او چو خـارم
شاعربی وزن وبی ترازو
دزدی را نزد قاضی آورند که صاحب خانه یک ملا بود و درخانه نبود، این شخص مال و اموال ملا را که صاحب خانه بود، به غارت برده و هم چند جلد قرآن شریف با چند جلد حدیث را با خود برده است.
قاضی گفت اموالی را که دزدی کردی چون پیشه تو دزدی بود، بعد با شما دراین قسمت سخن می زنم، حالا بگو او بی دین خدا ناترس، قرآن و حدیث را چرا دزدید، گفت قاضی صاحب بخدا به همان قرآن هائیکه دزدی کردیم ، قسم است که من به رفیق خودگفتم خدا را بالای سرخود ببین، قرآن و حدیث را نبر، گفت خدا اینجا نیست. گفتم کجا است؟ گفت به مهمانی رفته. دزد گفت من پیش خود فکرکردم و ارث قرآن خدا است، صاحب خانه نیست و ما بندۀ خدا هستیم و ضرورت به پول داریم، جلد دو دالر اگر بفروشیم، ۶۰ دالر می شود و خود همین ملای صاحب خانه بارها درمنبر گفته که خداوند لک بخش است، حق الله را می بخشد.
من از زبان خود صاحب خانه که ملا است شنیده ام که بارها گفته انسان اشرف المخلوقات است و آدم خلیفۀ خدا در روی زمین است. رفیق من هیچ وقت به من دروغ نگفته بود.
من که یک مسلمان هستم خدا به گفتۀ رفیقم به مهمانی رفته بود، من که اشرف المخلوقات هستم و خلیفۀ خدا در روی زمین، من حق نداشتم که قرآن و حدیث را با خود ببرم و هم شفیع عیار و آقای محمود وثیق و محترم آغاسی که هرسه ملای مترقی و کنجکو هستند، بارها گفته اند که من حدیث را قبول ندارم، پس ملا هم حدیث را کار نداشت.
تو مرا گفتی از خدا بترس، من حالا به تومی گویم از خدا تو قاضی بترس، به حق الله غرض نگیر، در قسمت حق العبد مرا نه مطابق شرع، بلکه مطابق قانون جزا، جزا بده.
من که خبر زیر را خواندم به هارون یوسفی طنز پرداز وطن ما تیلفون کردم، گفتم حمید جان انوری این خبر زیر را در سایت ( استقلال- خپلواکی )، نوشته و در بالا نوشته، چو کفر از کبعه خیزد، کجا ماند مسلمانی.
او خنده کرد و گفت تو و خدایت قاضی موسی، مرا همه به صفت یک پرچمی بیخدا می شناسند، در حالیکه ما همه مرتد شدیم، باز به خدا روی آوردیم، برو نظر مرا نه پرسید و مرا با سگان اخوانی در یک جوال نیندازید.
گفتم یوسفی صاحب ترا به همان خدایی که دوباره از ترس ملتی که دین را وسیلۀ تجارت ساخته اند، ابراز نظر بکنید. باز خنده کرد و گفت او قاضی بیدین تو تا حال این ملت ابن الوقت افغانستان را نشناختی، برو از این حرفها بگذر اگر مردم بی خبر از خود افغانستان پوستین را چپه پوشیدند و سیاف فتوی مرتد شدن ترا داد، ترا با تمام دانش دینی ات حتی تبنگ فروش لب سرک مارک مرتد و بی دینی می زند.
گفتم هارون جان یوسفی شما اگر خود را در ورق های قرآن بپیچانید و مانند سلیمان لایق بگوید که من از پدر پدر مسلمان هستم، کس قبول نمی کند. خشت ایکه از قالب برآمد، دوباره داخل قالب نمی شود.
خنده کرد و گفت قاضی دنبال این حرفها نگرد، اسحق نگارگر یکی از رهبران شعلۀ جاوید، مرتد شد و دنبال شعله رفت و باز مرتد شد، مسلمان وعارف گردید، اگر گپ تو قابل قبول باشد خشت ایکه از قالب برآمده، باز داخل قالب نمی شود، چطور اسحق نگارگر دوباره داخل قالب شد؟!
سپردم به خدا، چند سخن می زنم، راستی ما را سالها مرتد گفتند، بازهم بگویند.
یوسفی گفت مسلمانان در حق خدا سالها جفا کردند، در حالیکه خدا درهرجا است، آدرس خدا را درعربستان سعودی تعین کردند و گفتند که خانۀ خدا بتخانۀ ابو طالب است، دیگر بیت المقدس قبلۀ مسلمانان نیست، این کار را به خاطری می کنیم که جبرئیل پوسته رسان دین، سرگردان نشود و سالهاست که مردم به نام خانۀ خدا به عربستان سعودی می روند و می بینند که خدا در خانۀ خود به خاطر مسلمانان نشسته، چون ایام حج نیست شاید خدا خسته شده باشد و از این موقع استفاده کرده باشد و به مسافرت رفته باشد.
خلیفۀ خدا که دولت سعودی است به خاطر خوشی امریکا و در دام انداختن چند عرب آزادی خواه و بشردوست ضد دولت سعودی، به بهانۀ این و آن، به خاطر بدنام کردن اسلام و خوشنودی باداراش و زدن رقبای خود، اطمیان حاصل کرده که خدا از خانۀ خود برآمده، لذا نسخه های زیادی از قرآن کریم را در فاضلاب مسجد طائف انداخته اند. ببینید که خدا با دولت سعودی چه می کند. وقتی که خدا حافظ دین و قرآن باشد و عربستان سعودی تیکه دار دین، من و تو قاضی چکاره هستیم که کاه بیدانه باد کنیم و خود را در دهن مردم احمق بیندازیم، برو شوله ای خود را بخور و پردۀ خود بکن، امور مملکت خویش خسروان دانند، مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان.
کفراگراز کعبه نخیزد؛ از«طائف»خیزد...
آنانی که به نام اهانت به قرآن در افغانستان یا امریکا، این سو و آنسو چرانده شده و دهان شان در خیابان ها کف می کرد، حالا باید از سوراخ ها خارج شده و مقابل سفارت عربستان «مجرایی» بدهند!
پلیس عربستان توانست صدها جلد قرآن کریم را از فاضلاب های طائف خارج کند.
به گزارش ایسنا، شفقنا بر اساس گزارش الاوسط نیوز نوشت: رسانه های گروهی سعودی و پایگاههای ارتباط جمعی نوشتند که دانش آموزی به نام «عبدالعزیزبن حسین الاهدل»، که درمقطع متوسطه تحصیل میکند، درمسیر بازگشت از مدرسه متوجه وجود نسخههای زیادی از قرآن کریم شد که در فاضلاب مسجد انداخته شده اند و این نشان می داد که مسؤولین مسجد آنها را در فاضلاب انداخته اند.
بعد از حاضر شدن مسوولین امنیتی و فراخواندن شرکت ویژه تخلیۀ چاه فاضلاب ها روشن شد که 500 جلد قرآن کریم در درون فاضلاب مسجد انداخته شده و برگه های برخی ازآنها در آب پراگنده شده بود، بسیاری از جلدهای قرآن کریم موقوفه بودند.
با باز کردن سایر مجاری شبکۀ فاضلاب متصل به مسجد، تعداد دیگری از جلد های کوچک و بزرگ قرآن کریم یافت شد.
وجود این تعداد از قرآن کریم در شبکه فاضلابها در کشوری که محل ظهور اسلام محسوب میشود؛ امری باورنکردنی است، همان طور که دانش آموز با نگاه کردن به جلد های قرآن کریم نتوانست آنچه را که میبیند، باورکند.
گرفته شده از :گزارش نامۀ افغانستان