کاوه غرجی
قرآن وعلم امروزی
صلاح کار کجا و من خراب کجا ببین تفاوت ره کزکجاست تا به کجا
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس کجاست دیرمغان و شراب ناب کجاست
درکابل پرس نوشته نشرشده بود، درمورد رابطه قران باساینس امروزی که بحث دورو درازی رابه دنبال داشت ومن متاسفانه به خاطرکمبود وقت نتوانستم نظرات دوستان را درپایان ان نوشته بخوانم.
سالهای زیادی است که تحصیل کرده ها وروشنفکران اسلامی بحث های زیادی درسطوح مختلف درموردرابطه علم و دین دارند. تعداد زیادی ازروشنفکران دینی نیزازغیراسلامی بودن دستاورد های علمی بشر و تدریس ان دردانشگاه ها انتقاد نموده اند و نمونه ان را درچند روزگذشته در جمهوری اسلامی ایران دیده و شنیده ایم.
آنانیکه لاقل ذره اشنایی ازتاریخ علم دارند ،هیچگاه ازرابطه دین وعلم حرف نمی زنند. به خاطر آنکه دستاورد های بشری درعرصه علم همیشه دچار تغیر و تحول بوده و دراینده نیزخواهد بود. از طرف دیگر،کاوش نمودن دقیق و بدون پیش داوری ، داده های علمی درمتن کتاب های دینی به جای انکه خدمتی به دین باشد ضربه بزرگی را درباور افراد وارد خواهد کرد.
صدها سال قبل کلیسا های مسیحی نیز با چنین باوری درمورد رابطه علوم انسانی وکتاب مقدس انسان های زیادی را دراتش سوزاندند وگالیله یکی ازکسانی بود که به واسطه دوستی با پاپ ان زمان و انکار ان فرضیه علمی که زمین به دور خورشید می گردد، ازمرگ نجات یافت. ويل دورانت درمورد ان زمان مينويسد: «تعداد قربانيان ازسال 1480 تا 1488 يعني در مدت 8 سال بالغ بر8800 تن سوخته و 96494 تن محكوم به مجازاتهاي سنگين ديگر بوده است و از سال 1480 تا 1808 بالغ بر 31912تن سوخته 291450 تن محكوم به مجازاتهاي سنگين تخمين زده شده است.» راه انداختن همچون بحث ها فایده های زیادی نیز در بهتر شناختن دین داردوجای خوشی است، چون یکی ازدلایل گریزمردم از دین و باور نمودن انها به علم به خاطر همین تناقض های است که خود دین باوران با خوش سلیقگی و کج سلیقگی در مورد علم و دین راه می اندازند و دراخر هم این دین است که شکست می خورد. ازجانب دیگرجای تاسف است که این بحث ها نشان دهنده آن است که کشورهای اسلامی قرار است همان راهی را که مسیحیت درچند قرن پیش طی کرده اند- از نو بپیمایند.
به هرصورت جدال بین علم و دین برمی گردد به دوره رنسانس دراروپا که پیشرفت های علمی زیادی رخ داد و ما با مطالعه تاریخ ان زمان متوجه می شویم که دین نه تنها مانعی درراه پیشرفت عقلی انسان درزندگی اش بوده و است ، بلکه از استقرار اخلاق راستین و نظم اجتماعی و سیاسی عادلانه و انسانی نیز ناتوان بوده و در اینده نیز خواهد بود.
با اغازپیشرفت کشورهای اروپایی درعرصه علم و صنعت، تعدادی ازمسلمانان درکوشش این افتادند تا با یافتن شواهدی درقران آن پیشرفت ها را به شکلی تایید نموده و با این طریق قران را معجزه قلمداد نمایند.
من خود بارها ازدهان اشخاص مختلف مذهبی شنیده ام که در قران بیش از 77 هزار علم موجود می باشد. وقتی درکشورهای دیگر طیاره را می سازند، سخنوران اسلامی ازپیش بینی قران با اوردن ایه " ولطیرو" ویا وقتی درامریکا حمله یازده هم سپتامبراتفاق می افتد تعدادی ازمسلمانان به این باورند که این اتفاق نیز در قران پیش بینی شده و ایه 109 سوره توبه را می اورند که در ان امده است: افمن اسس بنینه علی تقوی من الله و رضون خیر ام من اسس بنینه علی شفا جرف هار فانهار به فی نار جهنم والله لا یهدی القوم الظلمین .)) آیا کسی که شالوده و اساس مسجد را بر پایه تقوا و پرهیز بنا کرده و هدفش جلب رضایت خدا است بهتر است یا کسی که آن را کنار پرتگاه سستی بنا نموده که ناگهان در آتش جهنم فرو می ریزد، و خداوند گروه ستمگران را هدایت نمی کند.
آنگاه تطبیق این آیه را با فاجعه ویرانی مرکز تجارت جهانی آمریکا چنین تفسیر می کنند:
- 1این فاجعه روز یازدهم بود، آیه فوق نیز درجزء 11 سوره توبه است.
- 2ماه سپتامبر ماه نهم میلادی است ، سوره توبه نیز سوره نهم قرآن است.
- 3سال فاجعه 2001 است، از ابتدای سوره تا آیه فوق 2001 حرف وجود دارد.
- 4تعداد طبقات برج 109 عدد بود، آیه مذکور ، آیه 109 سوره توبه است.
به هر حال اگر شما در گوگل جستجو نماید از بازی پینک پونک تا اختراع هواپیما و کشتی های بزرگ مسافر بری و تا علوم طبی و فضا نوردی و زمین شناسی و جانور شناسی همه را به شکلی به قران ربط داده اند.
با خواندن تمام انها اولین چیزی که درذهن یک انسان نورمال خطورمی کند این است که در صورت موجود بودن این همه معدن علم در قران،پس چرا تمام کشورهای اسلامی در چنین قرن حجر بسر می برند؟ اسان ترین جوابی که یک مسلمان اماده و حاضربه این سوال دارد این است که بگوید" قران به شان خود ندارد هیچ عیبی --- هر عیب که است در مسلمانی ماست و....
دوستان عزیز!ما باشندگان کشورهای اسلامی متاسفانه گرفتار یک مشکلی استیم که ان مشکل فراراز پیدا کردن یک راه حل معقول وعدم پذیرش مسئولیت می باشیم. ما هر چیزی را که غرب پس از صدها سال مصرف دور می اندازد ،می گیریم و لباس خونین اسلامی بر ان می پوشانیم و تایید و تصدیق ان را نیز از متن قران و کلمه های ان پیدا می کنیم و با این کار نه تنها فرصت شناخت دلیل پیشرفت های کشورهای غربی را از دست می دهیم، بلکه همان ارزش های انسانی و خیلی چیز های دیگر خود را نیز از دست داده ایم.
انسان های چون اقای الف به جای کوشش نمودن درساختن لباس های ناجور اسلامی برای دست اوردهای کشورهای غیراسلامی درکوشش ان شوند تا خود ازهمان معدن علم و هنر و تروریسم استفاده نموده ومصدر خدمتی برای خود و خانواده و جامعه خود شوند.
متاسفانه در ذهن مسلمانان راه و رسم وپیشرفتها و دستاوردهای کشورهای غربی به یک اسطوره شیطانی تبدیل شده که که هرمسلمانی خود راموظف می داند که به شکلی با ان مقابله کند. یکی با استفاده از ان معدن 77 هزار علم، به خود بمب می بندد و معجزه قران را با به خاک و خون کشیدن هزاران هموطن من و درکوچه کوچه کشورمن نشان می دهد و دیگری با ساختن لباس های ناجور اسلامی بر تن پیشرفت های علمی کشورهای غربی- و با این کارها زمینه شناخت غرب را از خود و دیگران می گیرند. غربی که با سیاست های پلید و استعمارگرایانه و امپریالیسم اش بیشتر از انکه ضربه به ما زده باشد به خود اسیب رسانیده و نمونه ان جنگ های جهانی اول و دوم است که ملیون ها انسان در ان قربانی شدند و بلاخره غربی که چند گونه و چندگانه است.
در اخیر کمی در مورد معجزات علمی قران:
-1 یونس از پیامبران بود. چون به آن کشتی پر از مردم گریخت، قرعه زدند و او در قرعه مغلوب شد. ماهی بلعیدش و او در خور سرزنش بود. پس اگر نه از تسبیحگویان بود، تا روز قیامت در شکم ماهی میماند. پس او را که بیمار بود به خشکی افکندیم و برفراز سرش بوته کدویی رویانیدیم و او را به رسالت بر صد هزار کس و بیشتر فرستادیم.
از نظر علمی نه تنها مردود است بلکه بیشتر به قصه امیر ارسلان رومی و مادر فولاد زره می ماند .
-2 و یاد کنید که دریا را برای شما شکافتیم و شما را رهانیدیم و آل فرعون را غرق کردیم و شما نظاره میکردید [آیه ۲]
-3 [اینان] کسانی هستند که خداوند لعنتشان کرده و بر آنان خشم گرفته و طاغوت را پرستیدهاند و [خداوند] آنان را بوزینه و خوک گردانده است، اینان بدمنصبتر و از راه راست [از همه] گمگشته ترند [آیه ۳]
...................... 4-
نوشته امشب را با شعری ازهاتف اصفهانی به پایان می برم ولی امیدوارم که دوستانی چون اقای الف، کشف اتم را با چنین تفسیرهایش به این شاعرعزیز نسبت ندهند.
چشم دل باز کن که جان بینی انچه نادیدنیست آن بینی
دل هر ذره را که بشکافی افتابش در میان بینی
ایه های ذکر شده از ویکیپیدیا گرفته شده است!