مختصری در مورد گفتار وزیر فرهنگ آقای کرزی
بر اینکه فارسی دری یک زبان خاص است و گویندگان آن از هزاران سال در سرزمینی به پهنای افغانستان ایران تاجکستان بخشی از ترکمنستان و ازبکستان امروز و حتی هندوستان زندگی میکردند هیچ شک و شبۀ وجود ندارد. پیشوایان این زبان کلماتی را در زبان فارسی دری مورد استفاده قرار داده اند که دهان به دهان از نسلی به نسلی انتقال یافته و تا کنون مورد استفاده و وسیلۀ امیزش و بیان میان همزبانان این مرز و بوم است. طور مثال پساوند« جو» در کلمات دانش، پیکار، استفاده، جنگ و امثال آن آمده و صفات دانشجو، پیکارجو، جستجو، استفاده جو، جنگجو و امثال آنرا بوجود آورده است. همچنان، کلمات زایش، پرورش، دانش، کشتار، آسایش، آرایش، ورزش، بزم، شام، صبح، نمایش، شرم و امثال آن با پساوند« گاه» یکجا شده و کلمات پرورشگاه، زایشگاه دانشگاه، کشتارگاه، آسایشگاه، آرایشگاه، ورزشگاه، بزمگاه، شامگاه ، صبحگاه، نمایشگاه و شرمگاه و امثال آنرا بوجود آورده. بهمین صورت پسوند «گار» در کلمات آموز، پرورد، کرد، روز، رست، پرور، آمده و صفات آموزگار، پرورده گار، کردگار، روزگارو رستگار را بوجود آورده است. این کلمات را کسی گفته نمیتواند که چه کسانی در درازنای تاریخ ابداع کرده اند. و هیچکسی نمیتواند این کلمات را از یک زبان زنده ایکه اضافه از دوصد ملیون گوینده دارد حذف نماید.
در مورد سخنان وزیر فرهنگ افغانستان آقای خرم در کابینۀ رییس جمهور کرزی همیقدر باید گفت: اگر شما کلمات دانشگاه، دانش آموز و آموزگاررا مربوط تنها به ایرانی ها و بنا بر آن آنرا غیر اسلامی میدانید به فرماید برای کلمات دیگر بدیل افغانستانی و اسلامی خود را به گویندگان این زبان معرفی کنید. در غیر آن پایفشاری تان برای طرد این کلمات از زبان فارسی دری خلاف اسناد تاریخی، علمی و فرهنگی بوده نه دردی را دوا میکند و نه جای را میگیرد. تنها چهره ای فایشستی شما را نزد مردم برملا خواهد کرد. گذشته ازآن این مسله تازه گی ندارد و در گذشته های دور هم توسط عده ای فایشست طرح گردیده است. تقریبا از نیم قرن به اینطرف تعدادی اصطلاحات جدیدی را به زبان کل مردم چه فارسی دری و چه پشتو در افغانستان تحمیل کرده اند. حتی در زمان حفیظالله امین جریان این اصطلاحات ادامه یافت و برای کلمات پولیس، صدراعظم و بعضی از کلمات دیگر اصطلاحاتی در اسناد دولتی و روزنامه ها آورده شد. اما مسلۀ که قابل غور است اینست که در آنزمان این اصطلاحات از طرف مسوولین امور سیاست مداران و پیشاهنگان فایشیسم تحمل میگردید. اما در حال حاضر تحمل آن ناممکن و به شکل غیر قابل باوری علل تمام کشمکش های سیاسی، ملی و دولتی گردیده است. درین مسله دو جریان عمده افغان ملتی ها و طرفداران جبهۀ متحد شمال به شدت هر چه تمام این مسلۀ دامن زده میشود.
خیلی جالب است که با آمدن اصطلاحات پوهنتون، پوهنزی، زده کونکی اصطلاحات زیادی چون زیژنتون عوض زایشگاه، روغتون عوض شفاخانه و یا بیمارستان، گندونکی عوض خیاط، تولگی وعوض صنف و صد ها کلمه دیگر که در ادبیات کلاسیک پشتو وجود ندارد ابداع گردیده و در طول همین نیم قرن کسی علیه زایشگاه، شفاخانه، خیاطی، صنف و دیگر کلمات عکس العمل نشان نمیدهد و آنرا غیر اسلامی و مربوط به بیگانه گام نمیداند. همچنانکه در مقابل کلمۀ ولسوال به جای حاکم و یا استاندار، و لسوالی، استان، شاروالی، شهرداری کلمات فارسی دری را کسی به کار نمیبرد. درینجا دو گمانزنی وجود دارد:
1 ــ تضاد های درون حاکمیت به شکل حاد آن رسیده و شاید کابینۀ آقای کرزی نمیتواند دیری دوام آورد.
2 ــ شاید این مسله به تأسی از طرح امریکا برای تجزیه افغانستان به دو منطقۀ پشتون ها و فارسی زبان باشد دامن زده میشود. در حال حاضر گمان دوم از گمان اول قویتر جلوه میکند. زیرا طوریکه دیده میشود نه تنها تضاد های قومی در افغانستان به شدت دامن زده میشود، بلکه تضاد های امریکا و انگلیس بر سر مسایل استراتیژیک در افغانستان و پاکستان هم به اوج خود رسیده است. اخیرا برای محو نمودن نقش پر رنگ انگلیس در موضوعات منطقه؛ امریکا به شدت تمام بر خلاف فعالیت های دستگاه جاسوسی و نظامی انگلیس عمل مینماید و با یقین کامل سلسلۀ این گونه کشمکش ها به تجزیه افغانستان رسما به دو منطقۀ پشتون نشین و فارسی نشین خواهد انجامید