افغان موج   

رسول پويان

بخش نخست

توضيح
مردم ما وحشت و خشونت طالبان را با گوشت و پوست خود لمس، احساس و درک کرده اند. از خون پاک قربانيان بی دفاع در وجب وجب خاک ميهن لاله های خونينی دميده که پيام اين ظلم و ستمگری را به نسل های آينده می رسانند. در بارة طالبان زياد نبشته شده است؛ اما در اين نگاره فقط گوشه هايی از طرز حکومت استبدادی طالبان در عمل و به طور عينی در ولايت هرات به رشتة نگارش درآمده است؛ بی شک که می تواند ماهيت واقعی اين گروه را در عمل هويدا سازد.

مقدمه

از طالبان پديدة مبهم و پيچيده ‏يی ساخته اند تا در راستای اهداف منطقه‏ ای، بين ‏المللی و داخلی خود بهتر از آنها استفاده کنند. تجارب تلخ نشان داده است که بار جنگ و ناامنی و بی‏ ثبات ‏سازی کشور توسط طالبان بيشتر از همه کمر مردم فقير و مظلوم افغانستان را شکسته است. برای شناخت طالبان نياز به درک و تحليل استراتيژيک منطقوی و بين‏ المللی می‏باشد؛ زيرا ضـرورت وجـودی طالبان با اهداف استراتيژيک منطقوی پاکستان، عربستان سـعودی، بريتانيا، ايالات متحدة امـريکا و هـم پيمانـان آنها گـره خورده است.

در اين نبشتة مختصر به ابعاد بين ‏المللی و منطقوی طالبان پرداخته نشده است؛ بلکه بيشتر به عملکر واقعی و اجرايی طالبان در هرات اختصاص دارد. معلومات و مطالب اين نوشته در زمان حکومت طالبان بر مبنای مشاهدات عينی نويسنده، مشاهدات عينی کسانی که در آن دوره زندگی می‏کردند، مصاحبه با هراتيان و اخبار راديو و روزنامة همان وقت استوار می‏باشد.
مطالب اين اثر به مثابة مشتی نمونة خروار می‏تواند چهرة واقعی طالبان و ماهيت حکومت استبدادی آنان را آشکار سازد. همچنان از لابلای معلومات متذکره می‏توان به مظلوميت و محروميت مردم هرات در آن دوره پي برد. اميدوارم اثر حاضر بتواند ماهيت اصلی اين گروه را برای خوانندگان روشن سازد و به مردم کشور آگاهی فشرده‏ای ارايه کند . در اخير از خوانندگان محترم آرزومندم که از انتقادات و پيشنهادات سازندة خود دريغ نورزند.

 

ورود طالبان به شهر هرات

پس از شکست آخرين مقاومت قواي مشترک هرات و کابل در برابر هجوم برق آساي نيروهاي طالبان در منطقة شاهبيد ادرسکن زمينة ورود طالبان به شهر هرات فراهم شد. سران حکومت محلي هرات و هيئت بلند رتبة دولت برهان‏ الدين رباني بعد از متواري شدن قواي موصوف روحية خود را از دست دادند. از شهر و مردم و امکانات وافر نظامي و اقتصادي دفاع نکردند؛ هزاران نيروي مسلح را بي ‏سرنوشت رها کرده و به فکر نجات جان خود شدند. آنان در شب سه شنبه 14 سنبله 1374 خورشيدي به کشور ايران فرار کردند. طالبان بدون هيچ‏گونه مقاومتي وارد شهر شدند. فقط در پايان شب فير گلوله‏ هايي براي لحظاتي کوتاه سکوت را شکست.

سيماي عمومي شهرهري در روز سه شنبه نخستين روز ورود طالبان از قول شاهد عيني: ساعت هشت و نيم صبح بود که از منزلم واقع درپاي مسجد جامع بزرگ هرات بيرون شدم و جهت ديدن اوضاع در سرک‏هاي شهر به گردش آغازيدم.

در مقابل قومانداني امنيه براي نخستين بار چشمم به چهرة يک جنگجوي طالب که با منديل سياه، پيراهن بلند و تنبان گشاد ملبس بود، افتاد. تويوتا هاي مزين با مرمي‏ هاي راکت خبر از حرکت نظامي جديد و جنگ سرعت مند ديگري می‏داد. دورة دسته‏ هاي مسلح پياده گرد و سنگرنشين مجاهدين و تانک‏هاي سنگين و زيل‏هاي کند روسي به سر رسيده بود. طالب راکت به دوش و شلاق به دست تويوتا سوار در حقيقت سنبل نبردي تازه و مرحلة جديدي بود.

در مراکز حساس و مهم شهر تعدادي از اين قوا مستقر شده بودند. در کنار درب غند نظم جهادي که تا ديروز مرکز فرماندهي نيروهاي امنيتي و نظامي فعال شهر محسوب می‏شد و هزاران نيروي مسلح در اختيار داشت، فقط يک نفر طالب نوجوان نشسته بود و از مجاهدين مسلح سابق اثري ديده نمی‏شد. در جنوب دفتر ولايت هرات به تعداد 20 نعش بي‏جان نيروهاي بي‏ سرنوشت کابلي به روي زمين افتاده بودند که شب هنگام حين ورود طلبه‏ ها از نابلدي به قتل رسيده بودند.

مردم شهر هرات با حيرت و تعجب به بازارها ريخته و قواي پراکنده و گرد زدة طالبان را تماشا می‏کردند. از وقوع بسيار سريع حوادث جاري گيج و منگ به نظر می‏آمدند. اگرچه به غم شکست قوماندان‏هاي سابق نبوده و از حکومت مجاهدين دل خوشي نداشتند؛ ليکن از قواي طالبان احساس بيگانگي می‏کردند. شوخي کنان باهم می‏گفتند که چه گونه اردو و پشتو ياد گيريم. قندهاري‏ هاي ساکن شهر هري خوش و خندان در جاده ‏ها موتر دواني می‏کردند و با طالبان همکاري مستقيم داشتند.

بيشتر دوکان‏هاي بازار شهر بسته بود. بعد از چاشت دوکاني را باز نديدم. ديگرگاهان بازارها خلوت شده بود. مردم بسيار خسته و افسرده معلوم می‏شدند. مثل اين‏که اندکي به خود آمده و به حال و آينده مي‏انديشيدند. از چهره‏هاي خاکزده و رنجور شان هويدا بود که به آينده هيچ اعتمادي ندارند. به نظر می‏آمد که از زير ناودان بر خاسته و در زير شرشره نشسته اند. از صحبت با اقوام و خويشان چنين بر می‏آمد که زنان و دختران تحصيل کرده از همه بيشتر نگران بودند. در اين روز هيچ نوع درگيري و ناامني رخ نداد. مردم هرات در يک نوع سکوت، ابهام و سردرگمي روز را به شب رسانيدند.

در شهر آوازه بود که دو لب شاهراه هرات‏ادرسکن و ادرسکن‏ گرشک پر از اجساد کشته‏ گان هراتي و کابلي است؛ آنان در جنگ با طالبان کشته شدند؛ کسي از ترس طالبان جرئت جمع ‏آوري و دفن اين اجساد را ندارد. اين سنگدلي و بي‏رحمي طالبان در پايان روز بر ترس و نگراني مردم بسي افزوده بود.

 

آغاز حکومت طالبان در هرات

 

پس از ورود طالبان به شهر هرات نظم حکومت سابق به کلی بهم ريخته بود و در حدود 11 الي 12 هزار قواي مسلح قول اردو، قواي چهار زرهدار، لواي سرحدي، غند نظم جهادي، فرقة هفده، قومانداني امنيه و ماموريت‏هاي نواحي شهري به سبب فرار سران نظامي و حکومتي هرات متلاشي شده بودند.

در گام نخست شوراي علماي هرات (که در زمان اسمعيل خان از وفادارترين و نزديک‏ترين کانون ديني به حکومت محلي اين ولايت محسوب می‏شد و رئيس آن از مدافعان مجاهدين بود)، پيشتر از همه به استقبال طلبه ‏ها شتافت و مولوي خداداد به نمايندگي از شورا، وفاداري خود را به طالبان اعلان نمود.

پالسي حکومت طالبان با صدور اطلاعيه ‏هاي راديويي به سمع مردم هرات رسانيده می‏شد. به تاريخ 15 برج سنبله 1374 اطلاعيه 6 ماده اي توسط شوراي مشترک علماي هرات و طالبان از طريق راديو هرات پخش شد که متن آن به شرح زير است:

 

1.  هيچ کس حق ندارد به طور انفرادي و هيئت به بهانة تهلاشي(بازرسي) داخل منزل مردم شود.

2.  هيچ کس حق ندارد بدون اجازة ولايت موتر شخصي کسي را بگيرد و اگر گرفته باشد بايد دوباره به مالکش بر گرداند.

3.  مامورين و کارکنان دولتي مکلفيت دارند از اموال و دارائي ادارة مربوطة خود توسط نوکريوال محافظت کنند.

4.  امنيت شهر از طرف برادران طلبة کرام گرفته می‏شود و قابل تشويش و نگراني نيست.

5.  جزئي ترين مداخله به اموال شخصي و دولتي پيگرد شرعي دارد.

6.  قيود شبگردي از ساعت 9 بجة شب تا ساعت 4 صبح بر قرار است.

 

اطلاعية شوراي عالي طلبه‏ ها: تمام معلمين و متعلمين ذکور مکاتب از روز پنجشنبه 16 برج سنبلة 1374 برسر درس و تعليم خود حاضر شوند.

چنان‏که از متن اعلاميه پيداست، طالبان به طور رسمي زنان و دختران را از حق تعليم و تعلم در مکاتب محروم کردند. اين اطلاعيه قلوب زنان و دختران هراتي را که به علم، معارف و تحصيل عشق مي‏ورزيدند نه تنها شکست؛ بلکه تمام اميدهاي آنان را به يأس مبدل کرد.

 

ابلاغية شوراي نظامي طلبه‏ ها: تمام کارکنان نظامي و ملکي روز پنجشنبه 16 برج سنبله بر سر وظايف خود حاضر شوند، در غير آن مطابق قانون با آنها برخورد می‏شود.

 

اطلاعية طلبه‏ هاي کرام و رياست محاکم

 

1.  تمام مأمورين قضائي شهر و ولسوالي‏ها برسر وظايف خود حاضر شوند.

2.  عارضين محترم از تقديم عرايض حقوقي خود الي 15 روز خودداري کنند.

 

ادامه دارد