نرخ انسان دروطن ارزان تر ازشلغم شده
روزگار انـقـــــراض هـســتــی و آدم شده
دزدان ارگ بـا افـــراط شـــادی می کـنـند
جـشـن افـراطی و فـاسـد بر همه ماتم شده
شب خوش بهاری بود ومهندس جمشیدی از پشت پنجره به بیرون می نگریست . درسایه روشن آن شب تکه یی از شهر کابل پیش چشمش افتاده بود. او لحظات قبل با تصمیم و بی تصمیمی خورنده یی مواجه شده بود که آیا نامه یی که نوشته است به خانم نادیه بفرستد یانه؟اما به نظر می رسید که دیگر آثار بی تصمیمی از نگاه هایش زایل می شد . رفت و چراغ را روشن کرد. از بکس دستیش چند تا کاغذ را بیرون کشید. لحظاتی به گونه هایش پف انداخت و ناخنش را با دندان ها سوهان کرد. بعد از آن با چشم خواندن نامه یی را که نوشته بودآغاز کرد.
نامه را این گونه نوشته بود:
325- Shafie Ayar ملا رقاصه آسترالیایی دوباره پیدا شد
ارسالی: سلیمان کبیر نوری
عـزای شـیشۀ بشکـسـته هر محل دارد
توگویی طفل زمان سنگ در بغل دارد
هوای تازه دم زلف و کاکل ازسررفت
سـر خـیـال غــزل تـار غـم کچـل دارد
مقالات دیگر...
- کربلا ، قدس ، مکزیک ، آمریکا !
- روشهای پیشبینی فناوری
- اشرف غنی میگوید زندگی یک حق نیست یک وجیبه است
- ویدیوی 324 شفیع عیار ( رامش شفا، خانم نغمه، غزال عنایت و...)
- شبح هلوکاست؛ بر سرِ مسلمانان در گردش است!
- کـانـادا از ورود مهاجرین مسلمان استقبال میکند
- دوستم تحت یک محاصره احتمالی ( شفیع عیار )
- ویدیوی 323 شفیع عیار ( ریس جمهور جدید آمریکا )
- شکی به عزای ملی و فکری به نجات و رهایی
- اندیشیدن به آینده نظریه اجتماعی: آری به جامعهشناسی