افغان موج   

رسول پویان

تصویر عینی از شهر کابل
(سالیان 1384، 85 و 87)

بخش نخست

در این ایام در شهر کابل بسیار قدم زدم و از گوشه و کنار، جاده و سرک و کوچه و پسکوچه‏های آن دیدن کردم و عکس‏های زیادی گرفتم. در این جا به شکل بسیار فشرده شمه‏یی از آن را به روی سیمین اوراق کاغذ می‏ریزم تا روزی و روزگاری به عنوان برگ‏هایی از تاریخ این کهن سرزمین هموطنان را به کار آید.

نگاهی به شهرکابل

کابل در گذر تاریخ:از مطالعۀ تاریخ برمی‏آید که شهرکابل بسی کهن و قدیمی است. از روزگاران پیش از اسلام و بعد از آن قصه‏های زیادی در دل دارد. باشندگان این دیار باستانی از فرهنگ و مدنیت زرتشتی، یونانی، کوشانی، بودایی‏هندی و خراسانی بهره‏مند شدند. سلسلۀ کابلشاهان و یورش اعراب را امتحان کردند. از آیین اسلام و انوار کلام حق مستفید شدند. از فرهنگ و مدنیت بابریان (خاصه ظهیرالدین محمد بابر که در سنۀ 1501 میلادی کابل را تصرف کرد و 21 سال در آبادی آن کوشید) بهره‏ها بردند و آن را بسی نکو با ارزش‏های مدنیت تاریخی خود ممزوج ساختند. حالا کابل و کابلیان با کوله بار وزین فرهنگ و مدنیت ریشه‏دار خودی، با فرهنگ مختلط شرقی و غربی روبه رو شده اند و دوران بازسازی و احیای مجدد را از سر می‏گذرانند.


شهرقدیم و جدید کابل:تا پیش از فروپاشی حصار قدیم کابل و گسترش نواحی جدید، شهر کابل به همان شهر کهنه محدود بود. این شهر قدیم در آغوش سلسله کوه‏های شیردروازه و آسمایی در دولب رودبار کابل مثلثی را تشکیل می‏داد که رأس آن در تنگی نوآباد کنونی به جانب غرب (یعنی محل به هم نزدیک شدن دوسلسله کوه مزبور) قرار داشت. به دور این شهر کهن دیوار ستبری کشیده شده بود که به قلعۀ شاهی و دژ استوار نظامی بالاحصار پیوند می‏شد.     
کابل جدید بسیار بزرگ‏تر و گشاد تر از پیشین است؛ اما  شهر به گونۀ غیرمنظم، غیرفنی و به دون نقشۀ شهرسازی بنا شده است. مردم به سبب بی‏توجه‏یی دولت‏های وقت و نبود پلان منظم شهری (خاصه در طول جنگ‏ها و بحران‏های پیاپی اخیر) به دلخواه خود دست به آبادی و ساختمان سازی زده اند. این جریان تاکنون به پایان نرسیده است.        
در زمان کنونی شهر کهنه در جنوب افتاده است. نما و ریخت تاریخی آن در اثر غفلت دولت‏های وقت و پلان‏های ناشیانه تاحدود زیادی به هم ریخته است. از گذرهای شهر کهنه مناطق فرسوده، فقیرنشین و نیمه ویرانی به یادگار مانده که بقایای آن هم در حال ویرانی است. هیچ دلی برای حفظ و نگهداری میراث‏های تاریخی نمی‏تپد.         
نواحی عیان نشین و گران قیمت بیشتر در شمال شهر دامن گسترده اند، مانند: شهرنو، شیرپور، وزیراکبرخان، کارتۀ ولی، حالا خیرخانه، قلعۀ فتح الله، تایمنی و کلوله پشته هم گسترش یابیده و بیشتر نشیمنگاه طبقۀ متوسط می‏باشد. در غرب، جنوب‏غرب و شمال‏غرب نیز نواحی زیادی توسعه یافته است. نوآباد، ده مزنگ، کارتۀ 3 و 4، دشت برچی، کارتۀ سخی، جمال مینه، افشار، غرقه، پغمان، کارتۀ پروان در شمال غرب. همچنان مکرویان‏ها، ده بوری و بی بی مهرو نیز جایگاه تمرکز نفوس می‏باشند.    
نواحی کنونی شهر کابل گنجایش نفوس حال و آیندۀ را ندارند. در شمال کابل طرح شهرجدیدی برای 3 ملیون نفر ریخته شده است. ساحۀ کلی این پروژۀ انکشافی مناطقی در شمال شرق میدان هوایی بین‏المللی کابل، حاکم‏نشین(ولسوالی) ده‏سبز و قریه‏هایی از حاکم‏نشینان(ولسوالی‏های) شکردره، میربچه کوت، قره باغ، کلکان و باریک آب را دربر می‏گیرد. مساحت کلی شهرجدید کابل 740 کیلومتر مربع (370000 جریب) و ساحۀ مساعد برای انکشاف شهری 438 کیلومترمربع (2190000 جریب) در نظر گرفته شده است. امید است این شهر جدید مسکن و ماوای خوبی برای نفوس رو به افزایش پایتخت باشد؛ اما با وجود ناامنی، فساد اداری و بی‏کفایتی دولت امید چندانی به آینده نیست و مردم بسی دل‏پریشانند.  
همچنان حاکم نشینان(ولسوالی‏ها، شهرستان‏ها) پغمان  در غرب کابل، چهارآسیاب در جنوب، ماسائی در جنوب شرق، بگرامی و سروبی در شرق، خاک جبار در جنوب شرق، ده سبز، شکردره، میربچه کوت، کلکان، قره باغ، استالیف و گلدره در شمال از مربوطات کابل می‏باشند.

 

ساختمان نگارستان


سیری در بعضی حصص شهر کابل:روز جمعه 29 فیبروری 2005 میلادی بود که از مسیر ده افغانان به جانب جوی شیر و نوآباد به قدم زدن آغازیدم. نخست ساختمان نگارستان کابل را دیدم و سپس از مسجد جامع حضرت نبی که در سال 1376 خورشیدی ساخته شده است عکس یادگاری گرفتم. بعد از جوی شیر(که در ساحت آن زیارتی وجود دارد) منطقۀ نقاشی می‏آید. گویند که در روزگار پیشین در این ساحت گدام‏های دولتی بوده است.         
 

مسجد نبوی

نقاشی

در مسیر ده افغانان، جوی شیر، نقاشی، نوآباد، ده مزنگ تا کارتۀ سخی، کارتۀ مأمورین و کارتۀ پروان در غرب و شمال غرب در بغل‏مال و روی کوهپایه‏ها مردم برای زندگی فقیرانه، خانه ساخته اند. در جانب جنوب‏غرب از حصۀ پل آرتل و دیوار قدیم شهر کهن کابل تا بغل و پشت باغ بابر نیز خانه‏های مردم کم درآمد کابلی بر کمر و فراز کوهپایه‏ها به چشم می‏خورند. مردم تهی‏دست کابل توان مالی اعمار منازل در مناطق هموار را ندارند. از مجبوری در ارتفاعات بلند کوه‏ها بالا رفته اند تا با زن، اولاد و مادر و پدر پیر سرپناهی بیابند. رسانیدن آب و مواد غذایی در بالای کوه بسیار دشوار می‏باشد. فراز و فرود آمدن برای اطفال و بزرگ سالان کار آسانی است.

 

نوآباد

باغ نوروز

 

در حصۀ نوآباد، وادی کابل بسیار تنگ می‏شود. جاده‏یی از دامن تنگ کوه آسمایی در نوآباد و باغ نوروز می‏گذرد و سرکی از کنار کوه شیردروازه در قسمت یخدان و کنار پل آرتل که در بین کوه و دریای کابل افتاده است، عبور می‏کند. باغ نوروز و دریای کابل در آغوش این دوسلسله کوه آسمایی و شیردروازه غنوده اند. باغ نوروز(یا پارک نوروز) در سال 1382 خورشیدی آباد شده است. کمی بالاترک، (در سمت چپ) باغ وحش موقعیت دارد و در امتداد سرک نوآباد میدان ده مزنگ جلب توجه می‏کند. زندان هراس‏انگیز ده مزنگ در عهد پادشاهی ظاهرشاه، جمهوری داوودخان و روزهای آغازین حکومت نورمحمد ترکی در این منطقه بود. سپس زندان پلچرخی جای آن را گرفت. هراندازه که جلو می‏رویم وادی کابل گشاد تر می‏شود و حصص کارته 3،4، کارتۀ سخی، جمال مینه، افشار، غرقه، پغمان، کوته سنگی، کمپنی، دشت برچی، دارالامان و غیره دامن می‏گسترانند.     
 

مناره یی در جوار باغ وحش غرب کابل

 

کوچۀ مندوی   
یک سر کوچۀ مندوی در لب دریای کابل و پل باغ عمومی قرار دارد و سر دیگر آن به جادۀ میوند می‏پیوندد. در مسیر بازار اصلی، کوچه‏های دیگری نیز امتداد دارند که به محلات و مناطق قدیمی منتهی می‏شوند. در این بازار سنتی، مندوی‏های حبوبات و مواد خوراکی، میوۀ خشک، آجیل باب، ادویۀ دیگ، میوه، مارکت‏های پوشاک زنانه، مردانه و بچه گانه، هوتل و رستورانت، کافه و سماواری، عطاری‏های هندوهای افغانستان و غیره جا دارند.            
بازار مذکور هماره شلوغ و پرازدحام است. بیشتر عمده فروشی‏ها در این بازار مکان گرفته اند. دکان‏های عمده و پرچونفروشی و بساط‏های امتعۀ ارزان نیز فراوان است. دوکانداران شهر، تاجران خرده پای ولایات، مردم فقیر و طبقه متوسط کابل مشتریان این بازار می‏باشند.


ادامه دارد