برای شهدای گلگون کفن بغلان صنعتی

گرد باد حادثه

در خون طپیدی باز برادر، چها شــدی

در دســـت غیر باز شکستی فنا شـدی

باز ات به رنج و درد به آتش کشیده اند

در گرد باد حادثه هر سو، رها شــدی

باز هم بخون پاک تو بازار  رنگ  شــد

با قلب غمگرفته  تو گلگون، قباشدی

باز هم (یزید) پای نـهاد در حـــریم تو

افسوس راهی ستم  کــــربلا  شـدی

این بار اولت نـــبود  اینچنین که تـــــو

مظلوم در کمینگه دشمـــن فنا شدی

ای کودک یتیم وطن ای  بــر هنه  پای

پر بر گرفتی باز  چو مرغ هما شدی

بابای پـیر من  که شدی نیمه جان تر

با قامت شکسته  دچار  عـــزا  شـدی

خون میخوری تو مادر من از غم پـسر

رنجور و خسته دل شـدی بینوا شـدی

( مژگان) رقم مکن تو دگر  قصه غـمین

بازار گرم نیست توخــود بی بها شـدی

مژگان ساغر شفا

8 نوامبر 2007