ناتور رحمانی

28.10.07

اقتباس از سایت وزین گفتمان

اعلان، اعلان، اعلان، بشتابين...؟!

ببنين، سيل کنين، تماشا کنين، ده اينجه که ايتور حال و روز و شر مشور اس دليلش ايس که ای قسمت ازکره زمين بهترين جای بری زندگی اس، بهشت اس بهشت، خو ميگن نی: «بهشت آنجاس که آزاری نباشه، کسی ره به کسی کاری نباشه» ده ای گوشه گک زمين اينمتور اس کسی به کسی کار نداره دلش که از سيری ترقيد يا از فاقگی هلاک شد،، ده اينجه هرکسی مسوول حيات و ممات خود اس، اگه بدکاری قانون رذالت اس، دگه  زعامت چه ملامت اس؟!!

خلاصه بشتابين که ده ای گوشه کره خاکی هيچ قانون و مقرراتی وجود نداره، نه قانون ملی، نه قانون بين – المللی، نه قانون فردی و نه قانون اجتماعی، ای سرزمين به هيچ قانون زمينی و آسمانی پای بند يا بند و واز نيس، «اينجه جايس که ايمان فلک بژبله بنگ» خودسر، يکدم پخپل سر، ده ای مُلک هرکی زور داره زر داره، يا هرکی زر داره زور داره (دو پانزده يک چهل و پنج ميشه) فقط بدرنگان و هرچه که دلت ميشه بکو.

ده ای قسمت از خاک خدا دهها شداد، نمرود، فرعون و يزيد زندگی ميکنن که دعوای خدايی دارن... نعوذباالئه اونها مجسمه های خوده از طلا ساختن، ازطلای ناب وهر روز اونهاره ده مسند عدالت و قانون ميمانن تا پله ترازو به فايده شان به زمين بخوره و فرشته عدالت از درخشش آنهمه طلا کور شوه، بلی ای طلا ها اصلی اس که از خزانه بيت المال و قطرات اشک وخون مليونها کس بدست آمده.

ده ای گوشه ازدنيا آدمها با مرگ يک لحظه فاصله دارن، فقط آنهای که بيغرض و بيطرف استن، يا آه ندارن که با سوداگر سودا کنن، ای کوتاهترين راه رفتن به بهشت برينه همی دوستای عالم و آدم نقشه کشی ميکنن.

ده ای کشور دود و دّ م هر چيز مجاز اس، مخلصين و عاملين انفجار، اختلاس، احتکار، اختطاف، اختناق، افترا، انتقام و ارتکاب انواع جرم صدرنشين رياست ها استن، از رياست جمبوری گرفته تا رياست شورا....

ده اينجه شاه، شحنه، کوتوال و مُوبد حتا مُوبد مُوبدان مثل مُوم ده دست زور اس،  و زورآور هرقسم که بخايه اونهاره شکل داده ميتانه.

ده اينجه سريال مافيايی تفنگ و ترياک هرروز نمايش داده ميشه، ده ای خاک قيمت يک قرص نان بالاتر از قيمت خون يک انسان اس و مزد گورکن زيادتر از معاش استاد فاکولته، ده ای مُلک هرچيز يافته ميتانين از شراب امريکايی تا خود فروش چينايی، ازلباس دسکوی لوس انجلسی تا قميض شلوار پاکستانی، ازچلتار عربی تا قبای ايرانی، خلاصه از شير مرغ تا جان آدم يافت ميشه، پيسه داره کباب و بی پيسه را سيخ کباب ده جگرش، ده اينجه با فرهنگ ( غرقی ) آشنا ميشين، يعنی هم غربی غربی، هم شرقی شرقی....

ده ای خاکتوده تفاوت ها، تضاد ها و اختلاف های طبقاتی از زمين تا آسمان اس، عده ره عنقا ناشتای روز اس ومليونی ره نان عنقا گشته و ده کوه قاف اس.

چتور ازی کشور خوشت آمد؟

پس بشتاب، بيگی قلم و قاغذه و آدرسه نوشته کو، گرفتی؟ تو گرفتی؟ تو، او بيادر خويت بُرده بيگی آدرسه نوشته کو، ای شار فرنگ اس، جنگل آمازون، ای خو کاروانسرای نيس که شيردل درآی، کمدل برآی، ای جمبوری اسلامی اوغا نستان اس (اينجه جايس که ايمان فلک بژبله بنگ) اگه ميخايی که به اسم و رسمی برسی و صاحب خزانه غيب شوی عجله کو، مگر بشرط ايکه، بايد زورآور باشی يا غلام زورآور، سازشکار 

و زبون باشی يا پايدو هردويش... بس فاميدی که اس، اونه دگه کارکت جوراس، روز خون بنوش و شو باده گلگون، عکستام ده چاه راهی بند دگه منتظر چيستی او زورآور؟ ميفامی جان بيادر ده ای مُلک بی مشغله پُرمشغله از صبح تا شام بيکار خات بودی و تنخا گکت بحساب دالر هرماه پشت دروازيت، بازهم اگه دق آوردی کلکسيون بساز، کلکسيون پوند، دالر، دينار، کلدار و ريال، کلکسيون لعل، زمرد، ياقوت و فيروزه،  کلکسيون گوش، بينی، دست، پای، جگر و گرده انسان، کلکسيون زنهای رنگارنگ بساز، يا کلکسيون گل خشخاش... باز اگه بسيار دلکت تنگ شد اسپ سواری کو، شعر بکو مثل مارشال صاحب، ده قصه قافيه و رديف نشوهرچتيات که ده دهانت آمد بگو، چرت نزن مارشال چيس عين فيل مارشال ميشی، ميفامی ده ای شار از پلتن کده باجه خانه يی زياد اس، جنرال، فيل جنرال، مارشال و فيل مارشال نام خدا صد صدتا زير هر سنگ اس که هيچ کدام شان رديف و قافيه ندارن....

آدرسه گرفتی؟ حالی دگه عجله کو، چرت نزن اگه سواد نداری، ايمان نداری، وجدان نداری، انصاف نداری، رحم نداری، حتا اگه اخلاق نداری هيچ مشکل نيس، ما بيادران و رفيق های (سکری) شما ره به رسيدن به مراد تان کمک ميکنيم «  ما تخلص سکری ره از خاطری انتخاب کديم که سروکار ما بيادرها و رفيق ها هميشه با سکر بيست و سکر چهل اس »

خوب اگه تخصص ده چورکدن، فساد، قاچاق، آدم ربايی، زورگويی، بم های انتحاری، کشت و کشتار ندارين بازهم مشکلی نيس، ما بيادرها و رفيق های (سکری) شما ره ده کورس های کوتاه مدت زير دست متخصصين کارآزموده ای آمريکايی، عربی، ايرانی، پاکستانی خلاصه عرب وعجم آموزش ميتيم، شما با فراغت ازی کورس ها ميتانين سرمه ره از چشم افتو و خونه از شاهرگ آدم بزنين.

اگه ضديت با وفاق و وحدت ملی دارين، اگه تشنه برتری جويی استين و به نژاد پرستی، زبان، قوم، قبيله و منطقه پرستی عادت دارين بازهم گپی نيس، ما بيادرها و رفيق های سکری مدت بيشتر از سی سال ميشه که ای زمينه هاره ده اوغانستان مساعد ساختيم.

اگه از ازدحام روزافزون و ترافيک واهمه دارين، بازهم ترسی نداره، ده ای مُلک هر کی خر خوده ميدوانه، اونه بس فاميدی که اس، اگه از مکروب و ويروس ميترسين، بی معناس بری ايکه شار انبار کثافات وگندگيس اونه دگه شما خود به خود به انتی بيوتيک تبديل شده ده مقابل هرنوع مکروب معافيت پيدا ميکنين، ما بيادرها و رفيق های سکری ايره تضمين ميکنيم، رسم دغلکاری، دغلبازی و دغلماری ره ما ياد تان ميتيم و تا شور بخورين نام نازنين تان سرزبان ها ميافته و ده سياست و مياست مشهور جهان ميشين، اونه باز دگه قند او بزنين، والئه اگه کسی پيدا شوه که برتان بگويه سرچشم مبارک تان ابروس، آخر ای شار غلغله اس، هرکی بلندتر غر بزنه و غلغل بکنه همو سلطان منطقه اس و هزارها چشم آبی جُلد ماهتابی نوکرش.

ده ای مُلک ميتانين قانونه زيرپای کنين، دموکراسی و آزادی ره مثله نماين، ده دهان انسانيت تف کنين، آگاهی و دانشه تمسخر کنين، مرد و زنه توهين نماين، به گور پدر مردم بخندين، خاکه ده توبره کنين، خلاصه هر بدی و پلشتی که دلتان ميشه بکنين، کو همو مردی که بری تان بگويه: کاکا خيرت اس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بلی. ای مُلک بی صاحب اس، ری نزنين چون ما بيادرها و رفيق های ( سکری ) ده کنار و ده پشت و پالوی تان استيم.

حالی فاميدين که ای کدام مُلک اس؟ پس بگيرين قلم و قاغذه و زود آدرسه نوشته کنين.

جمبوری اسلامی اوغا نستان (سرزمينی که ايمان فلک بژبله بنگ)